سلام مامانا میگم خواب بچم خیلی کمه از وقت بدنیا اومده شیر خوردنش از خوابش هم بدتره اصلا درست شیر نمیخوره
وخیلی کم شیر میخوره ۳ یا ۴ ساعت فاصله شیر خوردنشه بسیار به سختی و گریه و ناله شیر میخوره منم دیگه اصلا بچه ای خودمو نمیتونم درک کنم بخدا آنقدر کوشش که من میکنم درست بهش شیر بدم ولی خودش انگار بزور داره شیر میخوره دیگه از خودم خیلی بدم میاد دیگه اصلا نمیخوام بچه بدنیا بیارم زندگی رو روم سیاه کرده توی این سن ۲۶ سالگی انگار ۵۰ سالم شده نه بخودم نه به هیچی نمیرسم یا من مامان خوبی نیستم خاک تو سری من هر روز میگم کاش زیر عمل میمردم بعد بعضی ها میگن چقدر وقته تو ایرانی چرا به خودت نمیرسی انگار پیر شدی میگن چرا ابروهاتو تتو یا جور نمیکنی یکم ابروهاتو اصلا کن بخدا الان من بدم یا اونایی که قضاوت نادرست میکنن نمیدونن پول ابروهام وغیره میشه پوشک بچم داروی بچم کرای خونه گاز برق شیر خشک دوتا بچه کوچیک دیگه من بخدا کم آوردم ۳ تا بچه خانه شوهر همه چی روم فشار میاره بمیرم کاش هر روزم شده گریه کاش کمک می‌داشتم 😭😭😭😭😭😭😭

۵ پاسخ

عزیزم خیلی سخته ولی مادر شدن همینه واقعا برای شما سخت تره چون کمک هم نداری
انشالله خدا کمکت کنه این‌مراحل هم پشت سر بزاری بره توی خاطره ها این روزا❤️

وزن گیریش چطوره؟

ای بابا.خب خواهر من دوتا که داشتی .سه تا دیگه میخاستی چکار.

شاید دماغش کیپه که شیر نمیخوره

عزیزم به این چیزا فکر نکن افسردگی میاره برات تو مادر خوب و کاملی هستی گلم غصه نخور تو تمام تلاشتو برا بچت میکنی
بچت مهم تر از تغذیه مادری میخاد با روحیه بالا پس روحیتو حفظ کن گلم

سوال های مرتبط

مامان نوزاد محمد مامان نوزاد محمد ۲ ماهگی
سلام مامانای عزیز میگم بچه ای منکه اصلا خواب نداره همش بیقراره هیچ آرامشی نداره من بیشتر از شیر خشک شیر خودمو میدم شاید روزی یه بار شیر خشک بدم یا اصلا هیچ ندم دو روز بعد میدم ربط به شیر خودم داره که گاهی کم میشه گاهی اوقات هم زیاد از علت همین بیقراری هاش برد دکتور گفتن هیچ مشکلی نداره فقد دل‌درد داره یه دو یا ۳ تا قطره نوشت بهش میدم ولی انگار هیچ اثری رو بچم نداره وقت بدنیا اومده بود وزن تولدش ۳۳۰۰ بود ۷ روزگی بردیم ۳۱۵۰ شده بود بعدا ۴۴ روزش بود بردم وزنش ۵ کیلو بود میگم وزنش خوبه یا کمه من نمیدونم از بسکه سرم گیچه تو خودم اصلا نیستم انگار دنیای دیگری هستم بخدا من توی این بچه داری کلا نابود شدم دوتا بچه هام خوبن اصلا گریه نمی‌کردن تاهنوزم آرومن ولی این یکی بخدا جهنم شده جام الان نه وزنشو درست بفهمم نه خودشو کلا درگیر اونم که چرا همش گریه میکنه با اینکه بهش خیلی میرسم هر راهی امتحان میکنم تاخوب بشه آروم بشه ولی نه فقد دلش گریه میخواد باید من بجاش گریه کنم که مردم ولی راحت شیر میخوره میخوابه این گریه میکنه یا خود خدا این افتضاحته واقعا 🤣🤣🥱🥱🥱😄😄😄😄🙃🙃