۱۱ پاسخ

اونای ک قابل اهدا بود دادم
اونای ک نه انداختم دور
اونای ک دلم میخواست نگهداشتم

اونایی ک خیلی دوسشون دارم نگه داشتم بقیه او بده ب نیازمند

کوچیکارو نگه دار واسه بعدی😉
کهنه ها رو اگه میخوای یادگاری نگهشون داری ازهرکدوم یه تیکه مربع دربیار یه چهل تیکه یادگاری بدوز

من نگه داشتم حامله شدم این بار می‌خوام بندازم بره

من تازه هارو نگه داشتم اونایکه زیاد شسته شده و کهنه شده شیشه و کاشی هارو روی گاز رو پاک میکنم میندازم دور

من همرو جمع کردم ولی تو مستأجری سخته این همه لباس بلااستفاده ببری و بیاری قراره هرکدوم بد شده رو بندازم بره استفاده نشده ها رو بدم به کسی و قشنگارو نگه دارم

من همشو شستم تا کردم تو ساک و گذاشتم تو کمد یسریاشم بردم خونه مامانم چون جا نداشتم😶

منم همشونو نگه داشتم حتی پیش بند😁 همسرمم رانندس میگه وسایل شاهان و ب هیچ وجه ننداز برن از جورابش گرفته برده گذاشته ماشین بزرگش🤣🤣🤣

وقتی بچه ها بشن دوسه تا و یه کم زمان بگذره با کوهی از لباس رو به رو میشی که
نصف کمدتو گرفته فقط عصبیت میکنه
اون وقت میذاری اشغالی
من لباسای دخترم و... کتاباش
دفتر مشقش
همه رو نگه میداشتم
الان همه ریختم دور فقط دفتر مشق کلاس اولشو نگه داشتم

من چندتاشو نگه داشتم خیلی هاش که نو بوده دادم خیریه کهنه ها رو هم دستمال کردم انداختم دور

وای منم دلم نمیاد اصلا.. گاهی میدونم دیگه جا ندارم و دلم نمیاد میدم مامانم میگم تو برو یکاریش کن من نمیتونم بندازمش دور...

سوال های مرتبط

مامان علی💙🌈 مامان علی💙🌈 ۱ سالگی
مامانا به نظرتون ویزیت آنلاین هم خوبه من بگیرم یا ن؟ آخه احساس میکنم زود سر هم بندیش میکنه و میره. من روز به روز داره وسواسم بدتر میشه خصوصا وسواس فکری. قبلا شوهرم اینجا بود فقط درو قفل میکردم بدون اینکه چِکِش کنم میومدم میخوابیدم الان با وجود اینکه اون هستش من باز هی میرم نگاش کنم ببینم خوب قفلش کردم یا ن‌ آخه شوهرم بخاطر اینکه صبح زود میره سرکار تو اتاق میخوابه منو پسرمم تو پذیرایی. بعد همش میگم نکنه من بخوابم درو خوب قفل نکرده باشم شوهرمم خوابش سنگینه بیدار نشه یکی بیاد بچمو بدوزده بره. یا مثلا روزایی که کار دارم میرم بیرون شبش صد بار نگاه میکنم چک میکنم ببینم قفل کردم یا ن. بعضی روزا کلا بیرون نمیرم درم قفله خب دیگه مطمعنن نباید برم نگاش کنم چون جایی نرفتم ولی باز میرم هی نگاش میکنم ببینم خوب قفله یا ن. بماند که روزایی که بیرون میرم وقتی برمیگردم تو اتاق و کمد دیواری و همه جا رو نگاه میکنم حس میکنم یکی اومده قایم کرده خودشو🤦‍♀️ شهر ما هم روانپزشک نداره کسی هم منو نمیبره یه شهر دیگه
مامان محمدمهدی مامان محمدمهدی ۱ سالگی