۵ پاسخ

نشستن که اول میگن اصلا خوب نیس برای بخیه هات من تا یک هفته اینا نشستم فقط دراز بودم میترسیدم بخیه هام فاصله دار بشن ماما گفت نشین اصلا

اخی عزیزم بلاخره زایمان کردی😢

وای منم نمیتونم بشینم خسته شدم

زایمان کردی به سلامتی

آخی، طبیعی بودی؟ منم درد پریودی زیاد داشتم به خاطر جمع شدن رحم هست ، بالشتک دوناتی بگیر خیلی کمک میکنه سعی کن روش نشینی زیاد

سوال های مرتبط

مامان 🩵𝐃𝐢𝐲𝐚𝐫🧸 مامان 🩵𝐃𝐢𝐲𝐚𝐫🧸 روزهای ابتدایی تولد
بلخره قسمت شد منم بیام از تجربه زایمانم بگم یکشنبه صب ساعت ۶ و نیم رفتم بیمارستان بستری شدم ان اس تی و اینا گرفتن سوند وصل کردن که یه کوچولو سوزش داشت سری تموم شد امادم کردن واسه اتاق عمل ۷ و نیم عملم شروع شد اصلاا امپول بی حسی ترس و درد نداشت اصلن هیچی متوجه نشدم سری پاهام داغ کرد عملو شروع کردن اون وسطا نفسم بالا نمیومد که سری اکسیژن بهم وصل کردن در عرض ده دقه صدای پسرم اومد بهم نشون دادن بردنش تمیزش کردن
بعد رفتم ریکاوری کم کم بی حسیم داشت میرفت یه دردایی میومد بهم ولی چون لرز گرفته بودم دردو نمیفهمیدم بهم بخاری وصل کردن بدنم گرم شد
دردامو کم کم داشتم حس میکردم که گفتن شوهرم واسم پمپ درد گرفته ولی با اینکه بهم پمپ وصل بود حالم داشت بد‌ میشد بردنم بخش زیر لب فقد درد میکشیدم مخصوصن اونجایی که از تخت میخاستن رو تخت دیگه بزارنم با شوهرم یکی بلندم کردن یهو گذاشتنم که گریه کردم از درد🥲
با سرم و شیاف اینا همه چی اوکی بود قابل تحمل بود را رفتن اولمم یکم اولش سخت بود پاهامو تکون بدم ولی بعدش هرچی بیشتر رامی رفتم دردام میریخت بیمارستانمم واقن رسیدگیشون و برخوردشون اینا عالی بود از بخیه هامم بخام بگم هیچی معلوم نیس انقد که خوب بخیه زده دکترم
اینم از تجربه سزارین من اصلن نترسید اون همه که میگن وحشناک نیس همه چی قابل تحمله 😇😌
مامان شفتالو مامان شفتالو ۸ ماهگی
سلام مامانا
میخوام تجربه زایمانم رو بگم انشاالله که به دردتون بخوره
من طبق تاریخ ان تی قرارشد ۱۶ اسفند به روش طبیعی اپیدورال زایمان کنم.. تاروز ۱۶ پیاده روی، شیاف گل مغربی، اسکات، دوش آب گرم، گرمیجات و..... همه رو انجام میدادم ولی دریغ از یه ذره درد روز ۱۷ سرماخوردم رفتم زایشگاه گفتم مریض شدم یه دارو بدید تافردا که قراره بیام برای بستری دیگه بادکترم تماس گرفتن و همون روز جمعه ۱۷ اسفند من بستری کردن و از ساعت ۶ عصرآمپول فشاررو شروع کردن تا ساعت ۱۲ بهم وصل بود ولی دردنداشتم معاینه هم شدم گفتن رحم عالیه ولی دهانه بسته ست روز شنبه هم از صبح آمپول فشاررو شروع کردن واسم تا عصر، ان اس تی هم مدام بهم وصل بود که شنبه عصرمتوجه شدن ضربان قلب بچم اومده پایین و اکسیژن وصل کردن بهم و آمپول رو قطع کردن روزی سه بار معاینه میشدم ولی دریغ از یه سانت باز شدن، شب بازم بهم وصلش کردن تا ساعت ۱ شب دوباره قطع کردن تا ساعت ۳ شب بازم وصل کردن صبح بازم اومدن معاینه گفتن همچنان بسته ست ساعت حدودای ۱۱ بود دستگاه مدام آلارم میداد که ضربان قلب بچه اومده پایین روی ۱۰۰ یا پایین تر اومده بود سریع اومدن آمپول رو قطع کردن و بازم اکسیژن وصل کردن بازم اومدن معاینه کردن که واقعا جونم داشت بالا می اومد از درد و قصد داشتن کیسه آب رو پاره کنن که هرکاری کردن نشد دیگه خودم شروع کردم به جیغ وداد که دیگه نمیزارم بهم دست بزنید وواقعا هم نزاشتم 😂به دکترم بگید بیاد پولش رو میدم سزارینم کنه پرستاراهمه موافق بودن خودشون هم میگفتن توکه درد نگرفتت دیگه نمیگیرتت