پسرمو بردم بهداشت مراقبت ۹ ماهش
خانمه پرسید شیرخودتو میدی گفتم ک از ماه ۴ ب بعد شیرم کم شد مجبوری شیرخشک کمکی دادم یک ماهونیمم هست ک دیگ اصلا شیر ندارم کامل شیرخشک میخوره
انقد حرف بارم کرد دلم بدجوری شکست انگار ک دست خودم بودو ندادم

بهداشت مثل مادرشوهره هرکار کنی میگه بده شیرخشک که چهههه قیامت میکنن
فداسرت عزیزم خودت صلاح بچه رو بهتر میدونی به اونا مربوط نیست

گوه میزدی ب هیکلشون
بااین کارشون منو توی شرایط خیلی بد و ۵ روزگی بچم اینقدر اذیت گردن و گریه کردم الان میگم چرا همون موقع فوهش بارش نکردم تا لال بشه

بهداشت رو بیخیال زیاد چرت وپرت میگه
خب وقتی شیرنداری بچه سیرنمیشه گشنه نمیمونه که خودتو ناراحت نکن.
منم میدادم ولی ب بهداشت نمیگفتم

ولشون کن من میدادم کمکی ولی نمیگفتم انقد جبهه میگیرن واس شیر خشک انگار دور از جون زهره

به اونا چه اصلا بچه خودته دوس داری شیرخشک بدی انتخاب خودت که نبوده برا منم دقیقا وضیت شما بود ازاول نخورد انقد حرف بارم میکردن دورو اطراف میدوشیدم میدادم اخرش با خودم گفنم خب نمیخوره انتخاب خودم نبوده که الان کلا شیرخشکیه
اصلا به حرف بقیه گوش نده الان انقد مواد غذاییا نگهدارنده و اینا دارن شیر مادر هم مثل دوران قدیم نیس که کلا همه چی طبیعی بود

وا میگفتی به تو چه و تموم میکردی اصلا مجبور نبودی بهشون جواب پس بدی بگو دلم میخواد به تو چه 😐
اینجا اینجوری نیستن میفهمنم شیرخشک میدم هیچی نمیگن بابا اخه ب اونا چه که سرزنش هم بکنن

کدوم منطقه ای

ای بابا بهداشتا و کارشناساهم متفاوت شدن😅 حالا بهداشت ما انقد خوبه مهربونن اصلا واسه اینچیزا چیزی نمیگن.. به دل نگیر بابا ول کن هرروزکه نمیبینیشون