۱۲ پاسخ

بگو درد دارم باید برم دکتر رفتی اونجا خودت به دکترت توضیع بده

نیازی نیس توضیح بدی. بگو بچه تکون نمیخوره ک ببرنت دکتر

توضیح نده اگه میبینی اینقدر حساسن . فقط بگو امروز زیاد کار کردم درد داذم حالم خوب نیست باید برم دکتر

خب بگو میخواستم بیام پایین تخت ،افتادم
دخترتم بگه همینو میگه دیگه مشکلی نیس

چی شدی ؟رفتی دکتر؟ چی گفت؟ خوبی؟

همین استرس ترس الان بیشتر ضرر داره تا افتادنت

بگو تو خواب افتادم از تخت پایبن

کجا رفتی؟حالت خوبه؟

کی این اتفاق افتاد؟بنظرم یکم صبر کن حالت جا بیاد یکم قند آبی چیزی بخور حال خودت بهتر بشه بتونی بهتر فکر کنی....بعدشم به مادرشوهر که نه ولی به همسرت راستش رو بگو و جوری بگو که خودت قشنگ بی‌تقصیر باشی...میفهمی چی میگم....

اولا که توازعمدنیوفتادی قشنگ بگومن حواسم نبودازروی تخت افتادم واین علائمودارم جزئیات رولازم نیس کامل بگی ک مثلابازی میکردی ک این اتفاق افتاد

بچه تکون میخوره؟

خدای نکرده لکه بینی خونریزی،آبریزش،یا درد کمر و دل‌درد شبیه پریود نداری که؟

سوال های مرتبط

مامان ♡آقا علیرام♡ مامان ♡آقا علیرام♡ ۲ سالگی
اون مدتی که علیرام توی بیمارستان بود چیزایی به چشمم دیدم ک تا الان ندیده بودم
اتاق بغلی علیرام ی بچه ی ۵ماهه بود ک یسره تشنج میکرد و مامانش کلا تنها بود و همه ی فامیلاشون از جمله شوهرش رفته بودن کربلا
هرسری بهش سر میزدم داشت گریه میکرد
آخرش هم اعزام شد ی شهر دیگ🥲
روز پنجم هم بود ک ی بچه ی پنج ماهه دیگ رو آوردن ک سنگ کلیه داشت حالا نمیدونم تشخیص درست داده بودن یا نه
اما بچه کلا درد داشت و گریه میکرد
یا ی بچه ی دیگه ک اونقدر رگ نداشت از پاهاش رگ میگرفتن
وای ک چقد وحشتناک بود
ی شب قبل از مرخص شدن علیرام،دستشو تکون داد آنژیوکت درومد
پسرمو بردن اتاق پانسمان و تزریقات
نمیدونم برای بار چندم ازش رگ گرفتن
علیرام مثل بیدار می‌لرزید و گریه میکرد
منوهم از اتاق بیرون کردن
توی راهرو راه میرفتم و فقط گریه میکردم و میگفتم خدایا زودتر ازینجا خلاص بشیم
و الان که خونمونیم پسرم زندگیمو به گند کشیده
فرش هال رو کثیف کرده
براش شن بازی خریدم و همه ی خونه رو پر کرده و اتاق خودش جا نیست پاتو بزاری و منم ی سره در حال تمیزکاریم
ولی دیگه مهم نیست
اینا رو گفتم ک تا بچه ها سالمن قدرشون بدونیم خدایی نخواسته وقتی بخواد کار آدم ب بیمارستان بکشه تازه میفهمی چه نعمتی داشتی و قدرشو ندونستی❤️‍🩹