۸ پاسخ

خداروشکر الانم خوبه وزنش فقط اینکه اینو بدون از ۵ماهگی به بعد بچه ها وزن گیریشون کمتر میشه چون بازیگوش میشن شیر کمتر میخورن دندوناشون میخواد در بیاد اذیت میشن کم اشتها میشن نگران نباش که وزن کمتر گرفت
موقعی نگران باش که وزنش کاهش پیدا کنه یا مریض بشه مهم اینه بچت سالم باشه عزیزم

طوری نیس منم دقیقا مث تو اطرافیان هر کسی میرسید یه چیزی میگفت یکی میگفت بچت ریزه یکی میگفت شیر خودت بده منم که تجربه اولم بود نمیدونستم هرروز گریه میکردم که چرا سینم زخمه بچم شیر گیرش نمیاد
و حرف بقیه خیلی برام مهم بود بهش شیرخشک نمیدادم از ترس

من نمی‌دونم شیرم کم بود یا دخترم بلد نبود سینه بگیره، روز دوم اینقدر گریه کرد منم پاشدم رفتم بیمارستان دکتر بهم گفت گرسنه‌شه شیر خشک بده. اگه به حرف دور و وریا گوش میکردم هی میگفتن آب قند بده

من پمادکالاندولا استفاده میکنم بهترنمیشه

دقیقا دختر اولم همینجور شد
تا ۲۵ روزگی بلد نبود سینه بگیره و فقط تو گوش من میگردن شیرخشک نده شیشه نده
من میدوشیدم با قاشق میدادم
بچه ی تپل من ضعیف و بی جون شد
هنوزم که پنج سالشه از همه ی همسناش لاغر تر و ضعیفتره
میدونی دیگه جبران نشد براش
خیلی غصه میخورم

مامانا واسه سوختگی بدن نوزاد چی پمادی خوبه

مگه چن کیلوه الان عزیزم؟!
خودتو سرزنش نکن دیگه گذشته الان به بعد بهش برس گلم

بچه منم وزن نگرفت ماه اول

سوال های مرتبط

مامان محمد حیدر مامان محمد حیدر ۵ ماهگی
تجربه وحشتناکی به نام شقاق و هموروئید
قسمت چهارم:
الان که دارم به اون ۴ ماه نگاه میکنم میبینم چه ظلم هایی که در حق بچم نکردم 😭
و همینا باعث شد بچم اصلا طبق اصول وزن نگیره😭😭
و هنوزم درگیر کم بودن وزنشم😭
هیچ وقت یادم نمیره از بدو تولد تا یک ماهگی هرررربار که بهش شیر میدادم گریه میکردم از شدت درد
و سریع سینه م رو از دهنش در میوردم😭چون نمیتونستم تحمل کنم و مثل مار به خودم میپیچیدم
یا اگه رو نشسته میدادم از شدت درد تو عرض ده دقه شاید ۱۰۰ بار تکون میخوردم و از درد به خودم میپیچیدم و بچه رو تکون میدادم که بخوابه و کمتر شیر بخوره😭😭😭 و اونم مظلوم، میخوابید😭😭
بمیرم الهی...
تازه بعدها فهمیدم یکی از اصلی ترین دلایل وزن نگرفتن بچم ، استفاده از ملین هاست
ملین ها باعث میشن که قوت شیر از بین بره و توی حجم و کیفیت شیر اثر مستقیم داره😔
من یه آدم بی تجربه بودم
الان هم یقین دارم که اگه کمک های مامانم نبود قطعاااا افسردگی میگرفتم
چون درد شقاق رو فقط اونایی میتونن درک کنن که بهش مبتلا هستن
گاهی با خودم میگفتم اعتصاب غذا میکنم که دیگه نخوام برم دستشویی ولی یادم میفتاد که من باید شیر بدم و راهی نیست..
خیلی عجیب بود دردهایی که میکشیدم ربطی به یبوست داشتن یا نداشتنم نداشت!!چه یبوست بودم و چه نبودم، درد وحشتناک داشتم