۱۰ پاسخ

من
به خاطر مامان بابام نبود ی روزم پیشش نمیموندم. سر من داد نمیزنه اما کلا زود در میره.رفتارش تند و خشکه. خیلیم شل و بی عرضست. خیلی خسته شدم.

اگه یه خونه دیگه داشتم که یک ثانیه نمیموندم
فقط بخاطر دخترم و پدر مادرم هست که این زندگی ... دارم تحمل میکنم

منم همین فکری دارم احساس میکنم زندگیمو کلا تباه کردم

منم همش میگم کاش ی بچع سع تانکرده بودم وتابچم کوچک بودنرسوندع بودمش وکاش پدرومادری وپولی وسوادی وزیبایی وخونه ای داشتم ی گوش مالیش میدادم

همشون اخلاقای گند زیاد دارن منم به زور تحملش میکنم به خاطر بچم

دقیقا مثل شوهر من اینقدر خستم از عصبی شدن هاش ک وقتی خونست سعی میکنم امیرعباس ی جوری سرگرم کنم ک فقط نر طرف پدرش دعوا شروع بشه کاش فقط داد میزد کتکم میزنه فوش تمام خانوادم میده سر بچه جوری داد میزنه ک بچه صورتش مثل گچ میشه کاش دلش به رحم بیاد و بگه برو پی زندگیت بچه رو هم ببر چون بچمو بهم نمیده مجبورم باهاش بسازم 🥲🥲

پس باهاش زیاد حرف نزن که نخواد داد بزنه . وقتی اون لحظه عصبانی شد تو سکوت کن حرف تزن بخاطر بچت

اگه یه رفتار بد داره ۱۰تااخلاق خوب دیگه داره شوهر منم همینجوریه خوبه ها ولی اگه یه چی بشه به منو دخترم همش میپره دخترمم ۸سالشه دیگه میفهمه هزاران بارم بهش گفتم بی فایده

من از شوهرم متنفرم ازش جدا زندگی میکنم اما طلاق نگرفتیم‌. وقتی نمیبینمش آرامش دارم اما آخر هفته ها میاد پیشمون و خیلی رو مخمه. البته ۷ سال زجر کشیدم و تازه دو ماهه اینجوری جدا زندگی میکنیم

همه آدما مشکل دارن حتی خودمون بهتره به بیخیالی عادت کنیم چون زندگی فراز و نشیب زیاد داره

سوال های مرتبط