۶ پاسخ

خدا نیاره دوری از بچه واقعا سخته برا مادر

من اون روز یک ساعت رفتم بیرون
یه بچه کوچیک دیدم مامانش دستشو گرفته بود و اروم اروم راه میرفتن
دلم برا بچم تنگ شد قلبم یجوری شد اصلا😅
خیلی سخته آدم از بچش دور باشه

وای من سزارین شدم بخیم عفونت کرد بچه نوزادمو یک هفته ندیدم تو بیمارستان بستری بودم عکساشو نگاه میکردم اشک میریختم تو بخش زایمانم بودم اتاق تک تخت صدای نوزادای دیگه حالمو بدتر میکرد

سخته اما میگذره

تصویری نمیشد باهاش صحبت کنی؟!

نه تو این سن
اما شده دوروز پیش دخترم نبودم سر پسرم که دخترم پنج ساله بود

سوال های مرتبط