۴ پاسخ

دختر منم تقریبا همینجوریه. مال رفلاکس پنهانشونه. من بردم دکتر بهش شربت کیدیزول داد تاثیر داشت. شمام به دکترش بگو همه ی این علائمشو

ببین دختر من اینجوریه ولی مال ریفلاکسه پنهانه

اینم بگم چون بعضیا میگن نرو سر کار و ....
من بخاطر شرایط حالا نوع تحصیلاتم و کارم و سنم و مامان اولی‌بودنم و ... خیلی حساس‌ام رو بچه
از اول دوس نداشتم شیرخشک بخوره خیلی نگرانش میشم خیلی فکر و خیال میکنم خیلی احساس افسردگی و سررفتن حوصله دارم
زودتراومدم سرکار که روحیه‌ام بهتر بشه بخاطر بچه
و اینکه مادرم کمکی باشه برام چون اونا خب راحتتر بهش شیرخشک میدن یا حساسیتشون کمتره تا به مرور حساسیت خودم کم بشه برای آینده بچه بد نباشه
نمدونم واقعا چکار کنم با خوابش با عذاب وجدانم با همه چیز
دلتنگشم میشم هر روزی که میرم سرکار با دلتنگی هم دست و پنجه نرم میکنم ولی بخاطر وضعیت روحی‌ام سعی می‌کنم تحمل کنم
با کسی هم نمتونم درددل کنم هرچی میگم میگن خب نرو سر کار ولی من ....

گاهی با جابه‌جا کردن آروم میشه گاهی هم نه
دوهفته‌ای هست میرم سرکار روزدرمیون تقریبا
وقتی نیستم مامانم میذارش روپاش یا گهواره و پستونکم بهش میده تا میخوابه
یسری گفتن بخاطر عادت به گهواره‌اس ولی تو گهواره تا تکون میخوره میخوابه اما بازم ۴۵ دقیقه ای بیدار و تکون میخوره فقط کمتر نق میزنه چون نمیذاریم خوابش اجیر بشه سریع تابش میدیم باز سکوت میکنه
باز یسری گفتن پسرفت خوابه اما خیلی وقته درگیرش هستم تا الان فک کنم باید تموم میشد
بعد میگم اگرم پسرفت خواب باشه به گهواره عادت میکنه و دیگه پیش خودم که گهواره ندارم خوابش نمیبره یادنمیگیره بخوابه
یه عده میگن بچه رو بذار گهواره که هم خودت بهتر بخوابی هم بچه یه عده میگن نه به گهواره عادت میکنه
اگر نخوام بذارم گهواره مامانمم نباید بذاره دیگه ولی گوش نمیکنه میگه بچه گناه داره
اگرم نخوام بذارمش عذاب وجدان میدن بهم که چرا بچه و خودت رو اذیت میکنی
هر روز صبح خسته تر و داغون تر و درگیرتر از دیروز از خواب بیدار میشم نمیدونم واقعا چکار کنم
همینجوری عذاب وجدان کارم داردم باز بیشترش سختمه

سوال های مرتبط