روزای اول چون سزارین شدم شیر نداشتم مجبور شدم بخاطر زردی بچم شیر خشک بدم برا همین شیرم دیر اومد مامانم برگشت گفت حتما محبتی به بچه نداریکه شیرت نمیاد انقدر دلم شکست بعدم هرچی شیرش میدادم میگفت شیر نداری سیر نمیشه بهش شیر خشک میداد همش کم کم شیرم هر روز کمتر شد هرچی شیر دادم تند تند گشنه میشد چون ولع مکیدنم داشت همش گریه میکرد شیر خشک میدادم تا اینکه شیرم دیگه قطره ایشد بچمم شیر خشکی بعد الان دوباره برگشته میگه شیر خودتو دیگه نمیدی ! فلانی دوسال شیر داد الانم سینه هاش پره نمیدونم چی بگم آخه مادرم انقدر دل بچشو میشکونه ...انقدر سر این شیر کم بودن عذاب کشیدمو گریه کردم که فقط خدا میدونه هیچ کس درکم نکرد 😔

عزیزم منم مثل شمام
منم تا شیرم کم کم زیاد بشه مامانم همش میگفت شیر نداری من اون موقع کاسه کاسه شیر میدوشیدم میریختم دور...
ولع مکیدن بچه ها بخاطر کولیک و رفلاکسه باید مهارش کنی. مامان من هر نیم ساعت الی یکساعت یکبار ۶۰ تا شیرخشک درست میکرد میریخت نو حلق بچه
منم کلی میومدم تنهایی تو اتاق گریه میکردم
انقدر مخ شوهرمم زده بود طفلک دخترم تا دستشو میبرد دهنش شوهرن میگفت بچه گرسنس...
انقدر کلافه ام کرده بودنا
دکتر بردم یکماهگی دکتر گفت ۶۰ تا خیلیه به بچه یکماهه میدین بیشترش نکن
بعده ۴۰ روز که مامانم رفت خودم هر دو ساعت بهش شیر میدم بسختی رژیمش دادم تا بچم تونست طبق روال شیر بخوره
منم همچنان شیرم کمه و داره کمترم میشه دارم همه تلاشمو میکنم خشک نشه
مامانم سنشون خیلی بالاست چشماش اعداد ریز رو خوب نمیبینه
اوایل بهش میگفتم ۱ پیمانه(۳۰ میل) بهش شیر بده. اشتباهی ۶۰ میل آب میریخت ۱ پیمانه شیر خشک میریخت داخلش🤣🤣🤣
خلاصه داستانها داشتیم. ولی چون کارم گیر بود مجبوری تحمل میکردم به خودم میگفتم بعد ۴۰ روز خودم درست میکنم همه چیو
یه چیز دیگم تعریف کنم😅 بعد ۴۰ روز که رفت وسطا یه دوروزی باز اومد بهمون کمک. من نیم ساعت بود به دخترم شیر دادم میخواستم بخوابونمش مامانم رفت یه شیشه شیر درست کرد آورد گفت بده بهش! گفتم برا چی؟ گفت با دهن خالی نخوابونش، دهنشو شیرین کن بخوابون🤣🤣🤣🤣🤣 گفتم شما بچه منو هیولا کردین. لازم نکرده میخوام با دهن تلخ بخوابونمش شیر رو ریختم دور ندادم🤣🤣🤣🤣
عزیزم ناراحت نشو مامانای سن بالا و قدیمی همینن
شما نباید خیلی به حرفاش اهمیت میدادی. خونسردیتو حفظ میکردی تلاش میکردی شیرت زیاد بشه

الانم ناراحت نباش غصه نخور چون بچه ات حس میکنه
بعدشم اون بچه از وجود خووودته مگه میشه تو عاشقش نباشی اخه
من اینجور مواقع خیلییییی محکم جواب مامانمو میدم نمیدونم کارم درسته یا غلط ولی دوس ندارم این حال بدو به خودمو بچه ام بدن

من با اینکه شیر داشتم خودم شیر خشکیش کردم و هرکسی هم پرسید گفتم شما جای من نیستید بینید چقدر بدنم کم میاره اصلا ب کسی ربطی نداره

ولی اگه هنوز شیردارین کامل خشک نشده میتونی اب عسل ،رازیانه،سیرابی،شیروعسل، ریحان،بلال ،اب گوشت،حلیم اینها شیروزیاد میکنه برای بچه تون هم ضرر نداره

عزیزم منم این حس تجربه کردم میدونم چه حال بدی داری چقدر حس گناه میکنی سعی کن کمتر ببینیدشون یا وقتی که این حرف هارو میزنن خودت به یه چیز دیگه ای سرگرم کن جوری که انگار حرفشون چقدر بی ارزش براتون

عزیزم اصلا حس بدی نداشته باش
این همه بچه شیر خشک میخورن خداروشکر هم سالمن هم تپلی مپلی
من درک میکنم چقدر بعضی حرفا سنگینه اما عزیزم باید فراموش کرد و گذشت تا خودت سبک شی
مطمئن باش تو برای کوچولو بهترین مادری 💖

من واقعاااا این رفتارای مامانارو درک نمیکنم اما کاش خووودت نمیزاشتی دخالت کنن و بهش شیرخشک زیادی بدن مامان منم همه اش میگه شیرت کمه شیر خشک بیشتر بده بچه گشنه اشه ولی من اصلا گوش نمیدددددم بهش الانم اگه هنوز فک میکنی راهی هست تو سینه هات شیر بیاد حتما انجام بده

چقد شرایط من و شما مثل همه منم دقیقا به همین خاطر شیرم نیومد و مامان خودم بهم تیکه انداخت سر شیر خشک دادن،خودم همش عذاب وجدان دارم اما دلمم شکست