مطمئنا تو مادر بچه ات هستی و قطعا خودت صلاح بچه ات رو بهتر میدونی و اینو بدون هیچکس بچه ات رو اندازه تو دوست نداره الان بچه ات یک مادر شاد و با انگیزه میخواد نه یک مادر افسرده. من پسرم اصلا سینه مو نگرفت و شیرخشکی شد همه اطرافیان حتی آقایون مدام منو سرزنش میکردن منم عذاب وجدان داشتم تا میومدم بیخیال بشم باز مردم با حرفاشون زخمی میکردن تا اینکه به این نتیجه رسیدم کلا بیخیال باشم و به هیچکس جواب پس ندم هر کس چیزی میگفت میگفتم دکترش گفته شما از اون بیشتر میدونی .
عزیزم حتی اگر روش اثر گذاشته باشه دکتر مغز و اعصاب گفت مغز خودشو ترمیم میکنه بعد دوسال خاطرات اضافه رو هم حذف میکنه
عزيزم ❣️
به خودت حق بده همه ي ما براي بار اول كه داريم زندگي ميكنيم پس طبيعيه كه بخوايم اشتباه كنيم
درثاني مسابقه كه نيست
زندگي يه سفرِ كه با تمام سختي و شيريني و فراز و نشيبش بايد يادبگيريم كه فقط از مسيرش لذت ببريم
شما هم لذت بردن از بزرگ شدن بچتون و دارين از دست ميدين به خاطر اشتباهات گذشته
گذشته گذشته ديگه الان و درياب
همه مون پر از همين آزمون و خطاها و وحسرت ها هستيم
فقط شما تنها نيستي
پس سخت نگير 😉
بخای ب این نبود ها فکر کنی ک ادم خودش نابود میشه ...بیخیال بابا
ما نباید مادر کامل باشیم،کافی بودن همه چیزه
در حد توان کاری ک تونستی انجام بده اونی هم ک نشد ،جبران کن
خلاصه انسان ممکن اخطاست خدا ک نیستیم همه کارامون درست باشه ...
منم هزارتا خطا دارم سر بچه اولم ولی الان جز افسوس چکمکی میتونم بکنم....
بهش فکر نکن ک الانت هم از دستت میره و میشه حسرت آیندت
دلم میخاد برم سرکار و درس بخونم
من برعکس شما کمی بی مهر هستم نسبت به گریه و صدای بچه.گریه بکنه من استرس نمیکیرم.نکنه بزرگ بشع فراموشم کنه.من از تفریحاتم تو زندگی میمونم.هر جا بخام برم هر کار بکنم هی شوهرم غر میزنه.بچه بچه بچه....هواست بهش باشه .نمیبره تفریح و مسافرت .حقوقش هم زیاد نیست لباس خوب نمیشه گرفت.توقعاتش زیاده منم حوصله بچه ندارم
من واسه پسرراولم یک کارایی کردم از رو نابلدی بگم گریت میگیره بازم شما خوب بودی من خیلی ناشی بودم والعلن عذاب وجدان دارم😭😭
ببین من موقع پسرم ۱۶سالم بود بهش شیرنمیدادم هنوووز عذاب وجدان یکسری سهل انگاری هامو دارم ولی الان به خودم حق میدم من خییییلی کوچولو بودم عکسامو نگاه میکنم انگار دارم خاله بازی میکنم.درسته اونموقع بچم عذاب کشید ایشالا خدا جواب باعث و بانی هاشو بده ولی به جاش الان از مادرهایی که حتی ازمن سنشون بیشتره بهتر رسیدگی میکنم به خوراکش درساش بازی کردن باهاش سعی میکنم جبران کنم
نیگا منم کلی تلاش کردم شیرخودم روبخوره ولی دوماه شیردهی دیدم عذاب میکشه هم اون هم من دیگه رفتم دکترشیرخشکش رو عوض کردداد گف شیشه بده بهش دادم شیرمنو ول کرد ولی بعدش دیدم هم اون راحت شدهم من
کلی عذاب وجدان گرفتم کلی تلاش کردم دوباره سینم روبگیره نگرف ولی وقتی دیدم باشیشه راحتتره خودمم گفتم نمیارزه به اذیت شدنش هنوزهم سینم شیرداره ولی خب نمیگیره دیگه نمیشه خودم رو داغون کنم ماقراره براشون یه مادر قوی وشادباشیم تااوناهم حالشون خوب باشه
چرا خودتو اینقد اذیت میکنی همه ما برای اولین بارمون کلی کارهایی کردیم ک نمیدونستیم اشتباه ست بیشتر از بچه روح خودمون داغون شد اما هیچوقت بد بچه رو خواستیم عزیزم از این ب بعد بیشتر به پسرت برس و به حرفای کسی گوش نده خودت بهتر میدونی
من اصلا به هیچکس توجه نکردم شیرم کم بود از 5 ماهگی شیر خشک دادم
هنوز که هنوزه خونه مادرشوهرم میرم به من جرات نمیکنه چیزی بگه به شوهرم غر میزنه که چرا شیر خشک میده منم کار خودمو میکنم
به این فکر کن خیلیا مثل ما هستن
من خودم با ای وی اف حامله شدم استراحت مطلق بودم کلی استرس توی بارداری بعدشم پسرم بدنیا اومد زردی بالا داشت تو بیمارستان میرفتم بهش شیر بدم خودش نمیخورد اصلا سینه نمیگرفت ولی پرستارا به شوهرم میگفتن مادرش یاد نداره بهش شیر بده هنوز صداشون تو گوشمه افسردگی بعد زایمان گرفتم بعد اربعین بود دیگه سینه مو نگرفت انقد گریه کردم تو روضه ولی بعدش گفتم ولش کن شیرخشکی بشه چ عیبی داره تا ی مدت دوشیدم ولی سینه م زخم شد گفتم ولش کن حرفای بقیه شد قرص اعصابی که الان میخورم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.