۹ پاسخ

اوه تا دلت بخواد اولیش خیانت شوهرم ولم کرد رفت۳ماه نبود، الانم ماه آخرمه استرس اساس کشی از طرفی زایمانم
بحث و دعوا هم همیشه به راهه
شوهر از طرفی،پدرشوهر از طرفی، برادر شوهر از طرفی، جاری از طرفی، یه ذره شعور ندارن یکم مراعات حالمو بکنن فقط خدا از اونایی که باعث شدن من دوران بارداری سختی رو بگذرونم نگذره. . .

من و شوهرم تنهای تنها هستیم اینجا. من دانشجوی دکتری هستم که کلی اذیتم کردن‌. شوهرمم سه ماه پاش تو آتل بود، منم تا همین ۲ _۳ هفته پیش بالا میاوردم و نمیتونستم حتی در یخچال باز کنم. کسی رو نداشتیم حتی تو خرید یا یه وعده غذا کمکمون کنه

فقط ترس سلامتیشو دارم سالم باشه دیگه هیچی از خدا نمیخوام

اول از همه هماتوم بود بعدش جفت پایین بود که تا 18هفتکی رفت بالا بعدش گفتند سندروم داون هست امینیو سنتز کردم جوابش خداروشکر خوب بود بعد امینیو نشتی گرفتم گفتند آب دورش کنه باید ختم بدیم ولی اون دوران هم به سختی گذشت واقعا طول سرویکسم هم لب مرز بود کنار همه اینا دیابت هم داشتم که کنترل کردم الآنم 2/5ثانت بازم استرس زایمان دارم که زوده 37هفته و یک روزم

ترسم پیچیدن بند ناف دور گردن بچه س. ترسم تکون نخوردنشه. وزن کمش

چالشای من خیلی زیاد بود
خون ریزی شدید
هماتوم
طول سرویکس
سرکلاژ
دهانه رحم باز
استراحت مطلق
تمام بارداری پر استرس

ترسم از اینه ک جنسیت اشتباه شده باشه فقط همین

من از تنها چیزی که نمیترسم زایمانه نگرانیم اینه که فقط یبار وزن بچه کم نباشه یا دور از جون قند نگیرم

منم همینطورم🥲

سوال های مرتبط

مامان ویهان💙🧸 مامان ویهان💙🧸 روزهای ابتدایی تولد