۳ پاسخ

والا راحت نگرفتیم‌منم پسرم مث دختر شما بود
صبرزرد‌زدم‌نوک‌سینه و گرفتم
سه شب اذیت کرد ‌وتمام

من یهویی ازش گرفتم
انقد میخورد همش میگفتم بخدا نوک سینم جدا میشه اخر تو دهنش

هیچکس بیشتر از دختر من وابسته نبود شب تا صبح سینم تو دهنش بود تا از دهنش درمیومد بیدار میشد اومدم تدریجی بگیرم دیدم بدتر شد یه دفعه گرفتم دور سینمو سیاه کردم گفتم اوخ شده بعدم بطری نی دار گرفتم براش گفتم جی جی تو اینه شیر میریختم توش می خورد یه هفته اول سخت بود بعد کم کم خوب شد شباهم که بیدار میشد آب می دادم

سوال های مرتبط