۸ پاسخ

منم امشب اولین شبی بود که پسرمو بدون شیر خوابوندم،اون اذیت نشد ولی من هم خوشحالم هم دلم گرفت،میدونم روزی که دیگه شیر نخوره منم باندازه ارس اذیت میشم

ولی نگو نگو خیلی ناراحت کننده دختر من دیگ مثل سابق وابستم نیست بهم محبت نداره

واییب درکت میکنم منم همون شبی که گرفتمش تا صبح گریه کردم

اخ اخ سخت ترین روزهای زندگی آدمه من یکسال و چهار ماهکی گرفتم تا یکماه گریه میکردم و افسردگی گرفته بودم
ولی این روزها هم میگذره سخته ولی به نفعشه

پخ 🚶🏻‍♀️
گریه کن اروم شی عزیزم

میگذره عزیزم منم نگاهش می کردم خیلی ناراحت شدم ولی چون درمون شلوغ بود نفهمیدیم‌

شیر خودته؟؟ من شیر خشکه اگه بتونم باور کن از خدامه الان دیگه بهشون ندم غذا بخورن بهتره پر از ویتامین و انرژی هست کمتر هم مریض میشن مخصوصا تو این فصل اذیتت نمیکنه؟؟؟

🥲🥲🥲

سوال های مرتبط

مامان اَبرا جون☁️ مامان اَبرا جون☁️ ۱ سالگی
امشب شبه دومی هسته که شروع کردم به گرفتن شیر 🌈💧
امروز ۳ وعده بهش شیر دادم و ساعتا ۱۲سینه هام در حال انفجار بودن که دادم هر دوتا رو خورد تا مقداری که سینه هام یکم سبک شدن
دخترم و که تو بغلم بود گذاشتم رو پام و رو پا خوابوندم و بعدش که خواب رفت گرفتمش تو بغل به این یکسال و هفت ماه فکر کردم که چقدر سریع گذشت .اولین باری که به دخترم شیر دادم تو بیمارستان اومد جلو چشمم و چه حس عجیبی بود اولین باری که شیر دادم
ناخودآگاه شروع کردم گریه کردن و دیدم دارم با دخترم حرف میزنم
میگم مامان تمام قطره قطره شیری که دادم حلالت باشه مامان .تو منو مامان کردی و حس قشنگ مادر شدن رو بهم بخشیدی .مامان معذرت می‌خوام که دارم از شیر میگیرمت چون باید کم کم جدا بشی و غذا بخوری این یک مرحله از رشدت هسته برای هر دوتا مون سخته مخصوصا برای من .تو فراموش میکنی وقتی بزرگ بشی ولی این منم که هیچ وقت فراموش نمیکنم ....
داشتم آروم گریه میکردم که همسرم صدامو شنید و گفت چرا گریه می‌کنی دلت براش میسوزه.اشکالی نداره باید این کار رو بکنی
و گرفت خوابید .
..
واقعا اون لحظه فهمیدم مادر بودن و پدر بودن چقدر باهم متفاوته وقتی من تمام جونم غم داره از جدایی شیرم از بچم شوهرم راحت حرف میزنم انکاری که کار خاصی نیست
بهشت زیر پای مادران هسته واقعا 🩵🤍