۷ پاسخ

جفتشونو بذار تو کالسکه
محیارو بذار بغل نورا

آرشیدا تو خونه فقط میدوعه حتی راه نمیره ولی بیرون یه قدم میاد میگه خسته شدم بغلم کن

برا منم راه نمیره هردو رو میذارم یه کالسکه میبرمشون😂😂

خودت با گربه های خیابون دوست شو نازشون کن بدون اینکه بترسی باهاشون مهربون باش
اصلا هم نگو بیا ببین و اینا
غیر مستقیم
از سرش میفته

کالسکه دوقلو بخر

دوتاشونو بزار تو کالسکه
من که کلا از ترسم تنهایی نمیبرمشون بیرون
وایمیستم شوهرم بیاد چهارتایی بریم

حالا تیام افتاده بودن دنبال گربه با گریه اوردمش خونه میگف مو ولی از سگ میترسه بچه با بچه فرق داره

سوال های مرتبط

مامان امیر علی مامان امیر علی هفته سی‌وششم بارداری
مامان نورا مامان نورا ۲ سالگی
نورا رو زدم

در حالی که بچم گناهی نداشت 😶


دیشب تا صبح محیا جیییغ زده مدام
هیچ جوره اروم نشد
کل شب دو ساعت نتوتستم بخوابم
نصف شب هم یهو حالم بد شد لرز گرفتم
نمیدونم پنیک بود یا ادامه سرماخوردگی هفته پیش

از ۷ صبح پاشدم نشستم

محیا همچنان جیغ حیغ کرد و بالاخره ساعت ۱۰ دسشویی کرد
در حدی که زیرپوش و شلوارشم کثیف کرد
زیرپوشو همونجوری انداختم سطل اشغال

بعدش اومدم دو دقیقه بشینم
محیا همچنان ک نق میزد و گریه میکرد
رفت پیش نورا مه داشت واس خودش بازی میکرد
اونم هی هل میداد
منم رفتم یکی زدم رو پای نورا
که این خودش داره زر میزنه دیگه ، تو چرا بدترش میکنی


هنوز وقت نکردم به نورا صبونه بدم
درگیر این زر زر خانومم
متنفرم از گریه هاش
دلم نمیسوزه براش ، عصبیم میکنه فقط

همش دارم داد میزنم
کاش همین الان یکی بود نیم ساعت اینارو نگه میداشت
محیا رو میخوابوند و ب نورا صبونه میداد 😭😭😭

شوهرم رفت حموم سر و صورتشو اصلاح کرد ، اومد دراز کشید رو مبل گوشی میبینه 😭😭