۹ پاسخ

سلام فاطمه کفین قیز؟

بغض کردم برای حالت
مادرم هم برادرم رو یک‌سالگی از شیر گرفتن چون منو حامله بود، می‌گفت دقیقا واو پاپ حرف شمارو
برادرم حساس و زودرنج و مظلوم شده بود و همیشه میدونست که من اولویت دارم، الان دو سال از من بزرگتره، همچنان همین حس بمن داره و مثل کار و پنیریم...
شیر مهم نیست، این حرف ها پیش خودش روزی بزرگ شد نزن، مخصوصا پیش افراد فامیل چون بزرگ بشه اونها میگن جهت دشمنی و یا خنده خودشون ولی نمی‌دونن که چه اثر مخربی داره...
لاغر شدن بچه ها از بعد یک‌سالگی همه هستن، دختر من و بچه های دیگه گهواره... به خودت عذاب وجدان نده
بچه اول رییسه، تعیین کننده، اون به درجات بالا برسه ناخودآگاه دومی هم جا پای اون میزاره، تو راهی هدیه برای اولیه، از الان بهش اینو بگو، میفهمه

عزیزم تقدیر چنین بوده
غصه چیزی که تموم شده رو نخور
مصلحت خدا این بوده
این کار به صلاح پسرت بوده شک نکن
وقتی که برای پسرت ناراحت میشی و بغض میکنی براش دعای خیر کن بگو الهی که خدا برات بسازه
الهی که بنده ی خوب خدا باشی
الهی که باعث سربلندی خانواده ات بشی
اینجوری دلت آروم میگیره

منم شیر به شیر دارم هنوزم بعد دو سال بازم غصه پسر اولم و میخورم بمیرم براش

عزیزم نمی‌دونم چرا اون دکتر اینو گفته ولی اون زمان که همه مامانا داشتن از شیر می‌گرفتن خیلی پیام می‌دیدم که تدریجی بهتره و راحت تره
خودم هم تدریجی گرفتم و بعد از اون حتی یکبار هم پسرم تقاضا نکرد به کل رها شدیم
برای بچه بعدی تدریجی بگیری بهتره

پسر و دخترت چن سالشونه

غصه ی چیرای رفته رو نخور اینقد الکی خودتو اذیت میکنی
الانو براشون قشنگ کن
اونجا به صلاحش بوده و توام تقصیری نداشتی

منم همینطورم... خیلی بچم اذیت شد

حتی ب دخترم شیر دادن خودم زیاد مهم نبود
و شیرمم مثل مال پسرم نیس چون دخترم تپل نیس
ولی غصه پسرم رو هنوزم میخورم

الهی بگردم شیر تو شیر شدن مگه شیرخشک بهش ندادب بعدش

سوال های مرتبط