چقد بچه بی وفا میشه اخه اینقد ب پسرم محبت می‌کنم زحمتش میکشم آخر دوس داره شب و روز پیش بابابزرگش باشه ینی فقط میخوام گریه کنم میبینم منو پس میزنه الانم تازگیا می‌خواد حتی خوابشم اونجا بکنه ما تو ی ساختمانیم این خیلی بده ک هرموقه می‌خواد بابابزرگش هس اگ خونمون جدا بود میگفتم اشکال نداره تقصیر من چیه من بدون بچم نمیتونم بخوابم حالم بده 😢🥺

اجازه نده اونجا بخوابه چون عادت میکنه و بعدا بزرگتر بشه حریفش نمیشی
نهایتا گریه میکنه دیگه،آرومش بکن یه جوری
وقتی ببینه نمیذاری از سرش میفته
اگرم دیدی نمیذارن و پدربزرگش میگه بمونه و از اینجور حرفا با بهانه های مختلف ببرش خونه مثلا اب بریز رو شلوارش بگو باید ببرم عوض کنم بعد در رو قفل کن هرچقدرم گریه کرد نذار بره پایین با بازی یا گوشی سرگرمش کن

عزیزم گریه نکن و ناراحت نباش...
قانون بذار و روی قانونت پافشاری کن ولی حسادت اصلا...بچه تفاوت اینا رو درک میکنه...
دختر منم با اینکه دور از خانواده ها هستیم خیلی به مادرم وابسته هست میریم خونه مامانم تمام مدت میچسبه به مادرم حتی شبا میگه توی بغل مامان‌جون بخوابم... و منم هیچی نمیگم...یکی دو شب بد قلقی کرد به مامانم گفتم لطفا بخوابونیدش و خودم بی محلی کردم و رفتم توی اتاق خودش بعد یه مدت برگشت پیشم...
ولی به همسرتون بگید بچه باید توی خونه خودمون بخوابه...و هر دو بیاریدش خونه حتی اگه گریه کنه و بگید اگه گریه کنی فردا اجازه نداری پیش پدربزرگت بری و واقعا هم نذارید بره...اینجوری قانون ها رو یاد میگیره...

منم با پدر شوهرم اینا توی یه ساختمون هستیم بخاطر شرایطی که بود یه سال اول کلا خونه‌ی پدرشوهرم موندم و بعدشم که سرکار می رفتم دخترم خیلی وابسته‌ی بابا بزرگش هست وقتی میخوایم بیاریمش خونه باید همراهمون بیاد البته گاهی اوقات من هر طوری شده شبا میارمش خونه
اصلا شبا اجازه نده جدا از خودت بخوابه حداقل الان که کوچیکه

خب عزیزم از اول باید قانون میذاشتی واسه رفت و امدش اللانم میتونی درست کنی کم کم