۲۰ پاسخ

مبارکه عزیزم چجوری ؟

عزیزم میشه یه عکس کامل از تخت خوابش بدین

چه جوری پشم شیشه ارو انداختی توش

افرین هنرمند باسلیقه

میشه پیجش بدی؟؟؟

چه خوشگلل مبارکه خداقوت ماشالله بهت بانوی هنرمند عالیه

مبارکش باشه ،خیلی شیکه

چ مامان هنرمندی😍

آفرین بهت هنرمند.حالا بیا بگو آماده اش چقدره و اینو که خودت دوخت چقدر برات شد؟

خیلی قشنگه آفرین مامان با سلیقه

عالیه و خیلی قشنگ شده.
به نظر منم آدم وقتی هنرشو داره خودش درست کنه خیلی بیشتر براش باارزش و قشنگتر میشه.
عزیزم تختش مونته سوری؟ راضی؟

خیلی نازه🥹❤️

با چی درستش کردی پارچه اش چیه

حالا که اینقد خفن شده نمیخوای آموزشش رو بهمون بدی؟

ماشالله مامان با سلیقه مبارکش باشه کوچولو خانوم😍

خیلی خوشگله مبارکه

خیلی قشنگه مبارکش باشه

اسم متریالش چیه عزیزم

خیلییی قشنگه دستت درد نکنه

خیلی قشنگه مبارک باشه 😍

سوال های مرتبط

مامان محدثه مامان محدثه ۱۵ ماهگی
تا چند وقت پیش واقعا خواب دخترم معضل خیلی بزرگی برام بود به لطف یکی از مامان های گهواره تا حد زیادی مشکلم حل شد خدا خیرش بده. دخترم تا دو ماه پیش روی تخت کنار مادر می خوابید و کنارش هم بالش میزاشتم که غلت نزنه توی خواب، هر دو ساعت هم بیدار میشد واسه شیر خوردن یا کلا غر میزد. بعد یه روز خوندم توی گهواره یکی از مامانا نوشته بود از وقتی روی زمین می‌خوابه بچه اش راحت تر شده خوابش. منم گفتم بزار امتحان کنم. یه روز خودم و همسرم با بچه رفتیم روی زمین توی پذیرایی خوابیدیم. اون شب واقعا راحت خوابیدم هم خودم هم بچه. کلا دوبار بیشتر اون شب برای شیر بیدار نشد. خیلی راحت خوابید همه اش توی خواب لول میزد هرجا دلش میخواست می‌رفت منم کاری نداشتم بهش روی شکم می خوابید و خلاصه راحت خوابید. واقعا تجربه مفیدی بود برام و خیلی بهم کمک کرد. یا اینکه هنوزم هر از گاهی یکم اذیت می‌کنه دخترم توی خوابیدن اما حداقل وقتی می‌خوابه دیگه مثل قبل برای شیر زیاد بلند نمیشه و توی خواب هم از ناله و غر خبری نیست ☺️
مامان محمد رادین مامان محمد رادین ۱۷ ماهگی
امسب دخترای فامیل میخواستن برن بیرون
منم برای اولین بار میخواستم باهاشون برم
قرار بود همسرم بچه رو‌ بخوابونه من برم
بچم بی قراری میکرد
هرکار کردم نخوابید
قرار شد همسرم بخوابونه من برم
اما دلم طاقت نیوورد و بعد از ده دقیقه برگشتم و‌ دخترا خودشون رفتن
اومدم و پسر تو بغلم خوابید
اما همسرم کلی منتم کرد و گفت شب دیروقت چی واجبتر از بچه ات هست
گفت از این به بعد اون هم میره خونه دوستاش شبا
ما تا الان هیچکدوممون بدون هم جایی نرفتیم حتی دیروقت
اما هب من خیلی خیلی بیشتر از همسرم درگیر بچه ام
مثلا دیروز سیزده بدر من همش با بچه مشغول بودم و حتی غذای درست درمون هم نخوردم چه برسه گشتن
اما همسرم جایی پا بده برای تفریحش یه کارایی میکنه
دلم برای بچمم میتپه اما دلم یه کوچولو فقط یه کوچولو تفریح یا خواب عمیق یا چیزی میخواد
اما بخاطر بچم از همه جی زده شدم
منتی نیس خودم دلم طاقت نمیاره بدون اون لحظه ای باشم
اما خب دلم خیلی امشب گرفته
حس میکنم خیلی مادر بد و بی مسئولیتیک دلم طاقت اورد بچمو دیوقت بزارم برم