۷ پاسخ

من از روز ۳ رفتم خونه خودم بخاطر قهر شوهرم

عزیزم هرچی زودتر تنها بشی بهتره..دیگه کم کم عادت میکنی خدا توانش رو بهت میده.

میدونم خیلی سخته البته من بچه اولم بود و به شدت وابسته بقیه اصلا نمیتونستم حتی پوشکش و عوض کنم وقتی ۴ روز بستری شد بچم بیمارستان برای زردی پرستارا گفتن فقط مادرش باید بمونه نمیدونی چه حالی داشتم استرس همه چی و داشتم با کارم بود فقط گریه با شکم بخیه خورده دولا دولا راه میرفتم با وحشت پوشکشو عوض میکردم شیر میدادم ولی همون ۴ روز باعث شد من بتونم مستقل بشم درسته خییییلییی سختم بود و افسرده شده بودم ولی همون شد تونستم خودم بچمو نگه دارم

عزیرم مادرت چی اونم رفت؟

درک میکنم شرایطتو

عزیزم اصلا نگران نباش...خواهرت ک بره خودت انقد مستقل و راحت و قوی میتونی ادامه بدی و ب کارات برسی ک خودتم تعجب میکنی...
من بچه دومم ک ب دنیا اومد دخترم دوسال و نیمش بود...باز بچه اول شما بزرگتره...و اینکه پسرم ۱۰ روز تو دستگاه بود و وقتی مرخص شد مامانم دو روز بعدش رفت...چون از خیلی وقت بود خونمون بود ولی پسرم دستگاه بود‌...
خلاصه ک ماامان ک دو روز بعدش رفت خودم قوی و محکم ب همه کارام رسیدم...و الان ۷ ماه و نیمه از اون روزا میگذره ...
این سری خواهرت‌گفت‌میخوام برم اصلا نگران نباش خدا بهت توانی میده ک خودتم میمونی از کجا و چجور..خیالت راحت

عزیزم نگران نباش،خدا بهت یه قوت و توانی میده که خودت اصلا متوجه نمیشی اینهمه انرژی از کجا میاد
دخترت مهد نمیره که بتونی صبحا با کوچیکه تنها باشی؟

سوال های مرتبط