۱۵ پاسخ

زوده ب پسرت ظلم میشه، هنوز خیلی کوچیکه ولی اگه دومی رو الان بیاری از پسرت انتظار داری عاقلانه رفتار کنه در صورتی خیلی کوچیکه هنوز، بذار ۵ سالش بشه بعد اقدام کن

خیلی زوده. این بچه هنوز خیلی زیاد به شما نیاز داره هنوز از هیچ نظری به استقلال و ثبات نرسیده

قطعا سخته، اگه آمادگیشو دارید اقدام کن

عزیزم توی ایتا کانال دارم عضو میشی
چیزی نمیخوام بخری فقط عضو شو توروخدا
۰۹۳۷۹۸۰۳۵۸۲
بهم پیام بده تا عضوت کنم
کانال لباس و مانتو زنانه و لباس بچگانه

بنطرم صبرکن یکم دیگه

من فاصله سنی دختر و پسرم ۱۵ ساله اصلا پشیمون نیستم رابطشونم عالیه اونو از آب و گل درآوردم اومدم سراغ این یکی😂

فعلا باید تمام وقتت برای این بچه باشه پسر من همسن پسرته میبینم که چقدر توجه میخوان بازی میخوان رسیدگی میخوان با این کار فقط کمبود برای این بچه درست میکنی تو طول بارداری که آدم همیشه بی حوصله و خستس موقع زایمان و بعدشم که فقط حواست باید به اون کوچیکتره باشه در کل آقا کیان و میبوسی میزاری کنار عجله نکن ۴ سال به بعد وقت هست

شاید مشاورت تشخیص بده که زمان مناسب برای شما الانه شایدم بگه نه فلان موقع مناسبه مشورت کن ببین‌چی میگه
بعدم من بچه ناخواسته بود ولی تو از الان ب فکرشی شاید امادگیتون بیشتر باشه
من شرایط خودمو گفتم من نمیخوام مدیونت بشم شاید الان بچه بیاری برایتوخیلی هم خوب بشه پس زندگی خودتو درنظر بگیر روحساب حرف من تصمیمت نگیر قشنگ بشین فکر کن باشوهرتم درست حسابی حرف بزنین شاید اون اطمینان خاطری بهت بده که زود بچه دومو بیارین اصلا

شوهرم دهنش سرویس شده از دستشون منم ک میخوام بزنم تو سرخودم که مگه یه بچه چش بود چرا دومیم ناخواسته بارداری شدی...

بازم دقت کنید اول متنم هم‌نوشتم ک تجربه خودمو میگم شما برداشت ازاد داشته باشید شاید شما اوضاعتون خیلیم خوب تر باشه ولی برای من اینجوری بود و هنوزم ادامه داره

من بچمه دومم ناخواسته بود
الان یه پسردوساله و یه دختر ۶ماهه دارم اگر برگردم به قبل حتما دومی رو فعلا نمیخواستم بیارم
اول به خودم دوم به بچه اولم سوم به بچه توشکمم ظلم کردم.هیچوقت خودمونمیبخشم.توروزای بارداری و روزای زایمان و تاهمین الان سختیا ادامه داره
بااینکه من ازاون مامانا هستم که تاحالا حتی به بچم نهیب ندادم تاحالا داد نزدم سرش تاحالا حتی برا دعواکردنش رو باسنشم نزدم ازاون مامانام ک بقیه فکر میکنن بیخیالم چون هرگندی توخونه خودمو مامانم بزنه هیچیییی بهش نمیگم و تاوسط ۹ ماهگیم هنوز بغلش میکردم از پله بالاپایین میرفتم باهاش سرکارهم میرفتم چون کارمند رسمی دولتم مرخصی نمیدادن بهم رو پام میخوابوندمش سعیمو میکردم همه چی براش مثل قبل باشه اما بازم نمییییشه فقط منو بچه ی تو شکمم و پسرم میدونستیم چقد به هرسه تامون داره ظلم میشه.الان ۴تایی دورهم خوشیما اما میشد بچه دومم سالهای بعد به دنیا بیاد هم بارداری راحت تر هم زایمان راحت داشته باشم هم بچه اولم راحت تر باشه .تازه من کادر درمانم پزشکم دوستم بود خیلی ازجلسات مراجعه نمیکردم میخوام‌بگم بچه روتنهانمیزاشتم برم دکترو باواتساپ ویزیت میشدم ازلحاظ هزینه هام خیلی کم بود چون از سونو و غیره همه اشنابودن واز لحاظ کمک بودن همسرم شوهرم خیلی مردهمراهی بودو هست تونگهداری بچه ها خواهرم هم کمکم بود اما بازم نمیشد اونجور که باید ب بچه اول برسم . از روز زایمان تادوسه ماه اول و از کم خوابی داریم نابود میشیم از صدای گریه و جیغ پاره شدیم حتی همین امروز.درد دلم باز شد واقعا اشتباهی که در حق خودمو بچه هام و شوهرم کردم.

اول از همه چیز میگم بسته به شرایط زندگیتون تصمیم باشماست .شرایط زندگی من هم قطعاباشمافرق داره از لحاظ نوع دیدگاهو جایی که زندگی میکنیم و همسرامونو بچه اولمون و سنمونو شغلمونو همراهی خانواده هامونو غیره ولی بچه من و شما فعلافقط پدرمادرمیخواد ن مادربزرگ عمه و خاله برای همین من کمکی هارودرنظرنمیگیرم .
من فقط تجربه خودمو میگم و نمیخوام مدیونتون باشم من هیچ وقت دخالتی توزندگی کسی نمیکنم.فقط تجربمو میگم عزیزم .

ب همسرت بگو خودت حامله شو و ی دختر برامون بیار سختی اولیو من کشیدم دومی نوبت توهس چقد مردا خودخواهن همین ی دونه روان نذاشته چ برسه ب دومی

من تواطرافم دیدم واقعااااااا هم بچه اول هم مادر خیلی آسیب دیدن اینکارونکن

خیلی سخته من الان یه بچه سه ماهه هم دارم اصلا مغز اعصاب نمیمونه واقعا خیلی سخته هالا اگه بچه ارومی باشه هنوز یه چیزی

اگه کمک نداری اصلا نیار
پاره شدم با اینکه ۴ سال دقیق فاصلشونه

سوال های مرتبط