۵ پاسخ

خب اونم مادره دوست داشت یه هوایی بخوری حتما همه تلاششو کرد تا آرومش کنه اما نشد

ای وای اینجوری که خیلی بهت سخت میگذره، من صبحا میرم سرکار همش با خودم میگم اگه این چندساعت رو خارج از خونه نبودم واقعا مشکل روحی روانی برام پیش میومد. خیلی سخته کل وقت رو درگیر بچه باشی🫠همسرت اصلا همکاری نمیکنه؟

دختر من عادت کرده من میرم سر کار نصف روز پیشم نیست

منم ی بار با خواهرم رفتم بیرون بچه خودشو کشت از بس گریه کرد بازم خانوادم چند نفر بودن از پسش برنیامده ک گریه نکنه دلم واسش آب شد پشت دستم داغ کردم جایی نرم البته اونا چندبار زنگ زدن تا خودمونو رسوندیم

ای وای الهی بگردم
منم پیش کسی نمیزارم فقط پیش باباش بعضی وقتا
مامانم خیلی برام امن نیست کارایی ک‌دوس ندارم انجام میده

سوال های مرتبط