خانما با سیاست تایپک قبل لطفاً

توهم یبار حرفتو رک بگو اسم من افتاده نوک زبون شما کمک کردن خوبه ولی همه هم شریک باشن نه فقط من به شما کمک میکنم بقیه نشستن بکو مامثلا خواهر شوهر داریم تو خونه وقتی میایم عین پروانه باید دورمون بچرخن نه اینکه قضیه برعکس بشه اونا مهمون من میزبان

ببین مادرشوهرمن یه مدت عادتش بود تو جمع نشسته بود شوهرمن اسمش مهدی ازبین مرد وزن مجلس عروسی یاختم دورهمی ساده بلند صدامیزد مهدی بیا این کارو بکن مهدی زیر همون کاری پاشو خاموش کن واس مامانت یه مظلوم بازی هم درمی‌آورد اینم بگم شوهرمن دوتا داداش بززگ ترازخودش و ی خواهر و برادر هم کوچک ترازخودش داره نه اینکه بچه باشم منظورم 2سال ازش کوچک ترن من باردار بودم مجلس ختم مادربزرگ شوهرم بود همه نشسته بودن عروسای دیگه وخواهرشوهرم وبرادرکوچکه بعد مادر شوهرم صدازد مهدی اینکار وبکن شوهرمنم با صدای بلند گفت مثل اینکه اسم من افتاده نوک زبونت یاداری سواستفاده میکنی توی جمع همه هم نگاه میکردم شوهرم گفت من یه مردم واس خودم عروسای دیگه ات و دخترتون صدابزن هروی من هیچی نگفتم شورشو درآوردی دوروبری هاهم به مادر شوهرم خندیدن گفتن خب راست میگه دیگه همونجا خودش بلندشد و هر هر خندید که خب خسته ام شوهرمنم گفت یبار دوبار نه اینکه تو منو مسخره گرفتی دیگه اولین و آخرین بارش بود مادرشوهر من همیشه ازمن توقع کمک کردن توخونه تکونی داشت همش پیش شوهرم گلایه میکرد شوهرمم گفت یکی باید بیاد کمک این طفلی با بچه بازتو توقع چی داری چندبار تکرار کرد منم از آخر گفتم راستش خودم نمیام هر موقع بقیه عروساتو هم گفتی بیان کمک منم میام لطفا فرق نزار