۴ پاسخ

نگران نباش عادیه اینکه شیر پنیری شکل پس بده،دخترمنم کلا ازاول اینجوری بود دکتر گفت بعضی‌ها تا۴ماه بعضی هم تا۶ماه درست میشن،فقط سریع همون دمر کن آروم که شد وگه دوباره شیر خواست بهش بده

ی بلاگرع ام این اتفاق براش‌اقتاده بود دقیقا.
. برده دکتر بچشو‌گقته رفلاکس داره

احتمالا رفلاکس داره عزیزم نگران نباش حتما اروغشو بگیر همیشه شیب دار بخوابونش

اگه حالش خوبه نگران نباش احتمالا زیاد شیر خورده... امشب دختر منم کلی شیر بالا آورد خیلی ترسیدم 🥺

سوال های مرتبط

مامان نی نی مامان نی نی ۱ ماهگی
خدا هیچ مادریو با بچش امتحان نکنه
بچم برا اولین بار دو ساعت خوابید بدون اینکه بیدار بشه همش میگفتن چه خوب خوابیده اصلا بیدار نمیشه اینکه رو صدا حساس بود
بعد دو ساعت بیدار شد خیلی گشنش بود شیر خورد اول پرید گلوش سینم پر بود بعد ک نفسش اومد سرجاش دوباره شیر خورد آروغشو گرفتم تو بغلم بود یهو یه عالمه بالا اورد از دهن دماغش زد بیرون چقد از کمرش زدم نفسش اومد بالا
دوباره بغلش کردم آروغ زد گفتم این حتما خیلی شیر خورده بوده
استفراغشم مخاطی داشت توش
گفتم پوشکشو عوض کنم لباسشم درآوردم یهو دیدم بچم کبود شد بلندش کردم هر چقد از پشتش زدم نفسش نیومد بالا شانس آوردم تنها نبودم وگرنه سکته میکردم از ترس انقد گریه کردم جیغ زدم زنگ بزنین آمبولانس به هیشکیم نمی‌دادم برعکسش کردم از پشتش زدم نفسش اومد استفراغش از دهنش زد بیرون خیلی خیلی غلیظ بود
هیچی دوباره لباسشو عوض کردم تو بغلم بود دوباره بالا آورد
الان نمی‌دونم شبو چجوری می‌خوام چشامو رو هم بذارم چقد خوش حال بودم میگفتم بچم چهل روزش شد آروم شدا اونم که اینطوری شد 😭😭😭
مامان شاهان مامان شاهان ۳ ماهگی
سلام خانوما امشب مردم زنده شدم هنوز تو شوک هستم از استرس فقط میخندیم به پسرم شربت گریپ واتر دادم تو زمین بود بعدش بهش خاستم شیر بدم نخورد جیغ گریه میکرد هر چی کردم تو سینم جیغ داد میزد بعدش یکم گذاشتم تو شانه ام حدود سه دقیقه خوابش برد بعد حس کردم گرمش هست اومدم تا من اندازه کنم تبشو شوهرم هم داشت شیر خشک درس میکرد من موقع که تب شو گرفتم یهو سرش یه جوری شد ترسید تکون خورد تبش هم ۳۶/۴بود بعد شوهرم همون لحظه شیر خشک دادیم هر چکار کردیم دهنشو نتونستیم باز کنیم دیدم دیگ واقعاً دهنش باز نمیشه پسرمو برگردوندم به پشتش ضربه زدم سه تا اصلا تکون نخورد انگار بیهوش بود دیدم کلن نفسش نمیاد دیگ رو به کبودی میشد بدنش همون جوری هیچی نپوشیدم رفتم طبقه بالا. خونه مادرشوهر م اونجا مثل من یه چند تا پشتش زدن بچه یه نفسی کشید گریه کرد یه ۹۰تا هم شیر خشک خورد باز خوابید خیلی نگرانم نمیتونم بخوابم از چی می‌تونه باشه تشنج نیست ؟ گزینه هم بود ولی نه تا اون حد که از حال بره گریه هم یکم زیاد کرد بخدا الان یه جوری هستم دلم انگار هنوز جاش نیومده پسرم با هربار نفس کشیدنی خوشحال میشم هی نگا میکنم ببینم نفس می‌کشه 😭😭😭😭😭😭