یادش بخیر این اولین عیدی بود که مامانم آورده بود🥲🥲🥲
چقد اون زمان همه چی تازه بود خوب بود ،اینقد ذوق داشتم ،اولین مهمونی تو خونه(( خودم)) بود😅😅الان چی شبیه کوزتم🌚🌚🌚

اونموقع همه چی همش مرتب ،همه ش مهمونی و پاگشا و رسم‌و رسوووم🤐🤐🤐
الان چی ،از کله سحر تا شب مشغول شستن و آخرشم خونه بازار شام

کاش زندگی استوپ میکرد تو همون سال اول ازدواج🤣
مهمونی و کاادو و النگو و انتخاب لباس های خریدا😮‍💨😬

شوخی کردم ،درسته الان همه چی سخته ولی خدا رو شکر بابت بچه‌های دسته گلمون و باباهای دوست داشتنیشون 🤣🌚(( این مورد خیلی مهمه🤣🤣))

از رسم رسوم متنفرم ماهم داشتیم همچنان داریم ولی هرچی خانواده دختر خوب باشن شوهرا و خانوادشون نمیفهمن کاش نبود این رسما

اره واقعا چقدر اونموقع ها من بیشتر حوصله داشتم الان کلا یه آدم دیگه شدم همسرم دائما میگه😕

بچه هات چندساله ان؟
من دوتا دارم یکسال و هشت ماهه و دوماهه
اولیه خونه را منفجرکرده
یعنی دیگه امیدی به تمیزی و قشنگی خونه ام نداشته باشم؟😭😭😭

😂😂😂😂😂😂داشتم احساساتی میشدم تا رسیدم اخرش 😂

دقیقا چقد حس وحالش قشنگ بود 😄

بابای دوست داشتنی عالی بود🤣🤣🤣🤣

منم شبیه روح سرگردان شدم🫠

چ رسم قشنگی داماد این رسم ها دارن ؟بعد این غذاها همون شب دورهم میخورید یا میمونه برای عروس داماد ؟

عشقتون مانا

ایشالا همیشه باباشون دوست داشتنی بمونه😂😂