۱۱ پاسخ

چ لباسیییی چ عکسیییی😯😮😍

انشالا پسرت بزرگ که شدهمه این روزارو برات جبران میکنه مامان جون روزای سختم تموم میشن

اشکال نداره خودت درگیر این‌چیزها نکن تمرکز کن رو بچه ات تابتونی این دوران رد کنی توکل بخدا کن آرامش خودت بااین فکرهای بیخودی بهم نریز تاکمتر ذهنت درگیر بشه جانم😘

دقیقا منم از فردای عکاسیم حالم بد شده درد پریود دارم انقباض دارم ولی خودم متوجه نمیشم بخاطرش ۲ روز بستری بودم گفتن امکانش هست زود زایمان کنم
به این نتیجه رسیدم که چشم زخم واقعا هست بخدا عکاس هی میگفت خوشبحالت باردارای مث تو کم دیدم اصلا مشخص نیس بارداری و ازاین حرفا....

با هوش مصنوعی?

وای چه خفنه عکست😍 شبیه عکسای مریم ویس ه کدوم آتلیه رفتین؟
منم از بارداری اولم خاطره خوبی ندارم اینقد که سخت و پر از افسردگی و ویار و گریه بود...من که شاغل بودم ۶ ماه تمام خونه نشین بودم ولی خدا روشکر گذشت از پسش بر اومدم... توام از پس تمام این روزای سخت برمیایی

سلام وقتتون بخیر درمورد گریه های شبانه بچه تون ،چیکار کردین؟ درست شده؟ دختر منم بی تابی میکنه،تا ۳ صبح جیغ و داد میزنه اصلا آروم نمیشه ،هیچ دارویی اثر نداره.از تجربتون بگین ممنون ❤

انرژی منفی نفرست عزیزم همه چیز تو دنیا گذراست این دوره هم‌ میگذره هممون ب یه نوعی درگیری عزبزم ❤️
راستی چ عکس جذابی بانو گرفتی عین همیشه زیبایی ات تو عکس جلوه داده ❤️🧿

جفتت پیر نشده بوده؟

مهم اینع الآن بچت سالم باشه عزیزم

مگه چیشده؟

سوال های مرتبط

مامان امیرعلیッ♡ مامان امیرعلیッ♡ ۴ ماهگی
سلام خانوما اومدم از تجربم بگم من تا چهل روزگی بچم شیرم و وزن گیری بچم عالی بود یعنی سینه هام سفت و پر از شیر بود ولی بعد از چهل روزگی متوجه شدم سینه هام دیگه مثل اول نیس ولی بازم شیر کافی داشتم که بچم وزن گیری متوسط و نرمالی داشت و سیر میشد اما زمانی که بچم به سه ماهگیش نزدیک میشد متوجه شدم هر چه رو به شب که میره شیرم کمتر میشه و بچه هم بیقراریش بیشتر میشه و دیگه اخرشب تا صب راحت نمیخوابه و تعداد مای بییی های کثیفشم داره کمتر میشه و این ماجرا تقریبا یه هفته شد اما بازم چون بچه حداقل دو تا سه مای بیبی کثیف داشت و وزن گیری شم زیاد کم نشده بود زیاد مشکلی ایجاد نکرد تا زمانی که اومدم خونه مامانم و از خواهرم ویروس گرفتم از اون زمان متوجه شدم شیرم خیلی خیلی کم شده و بچه دیگه از سینم جدا نمیشه و متاسفانه مای بیبی شم خشک شد که با توجه به علائمش اول دکتر فکر کرد عفونت ادراری داره اما آزمایشش نرمال شد و من شروع کردم به تند تند شیر خشک دادن که بچم کم کم دوباره خوب شد و کم ابی بدنش جبران شد خداروشکر
الانم امروز صب فقط شیر خودم ظهر به بعد 30 تا و غروب به بعد 60 تا میخوره
اما من ناراحتم و عذاب وجدان دارم گاهیم فکر میکنم دوباره شیرم خوب میشه یا نه😕
از یه طرفم خوشحالم که بچم دوباره حالش خوب شد🥺🥲
مامان Nila مامان Nila ۴ ماهگی
از دوران بارداری بگم و اثراتش تا الان:
دوران بارداری خیلی رعایت کردم اصلا حبوبات نخوردم ، همین الانم حبوبات نمی‌خورم.
خب چه تاثیری داشت:
کلا چه دوران بارداری چه الان دوران شیردهی به هیچ وجه مواد غذایی نفاخ نخوردم؛ هر جی میخوام بخورم اولش سرچ میکنم اگه بدونم نفخ داره دیگه نمی‌خورم. خیلی از هوش مصنوعی کمک میگیرم و سوال میپرسم.
خب خیلیا میگن که چی اینقدر سخت میگیری بیخیال بابا و از این حرف بزار بچه عادت کنه...
ولی هر کسی ی نظر داره و قابل احترم؛
حالا این همه رعایت کردن که البته اصلا واسم سخت نبوده چه اثری روی دختر داشت:
دخترم به هیچ وجه اذیت نشد؛ تا به امروز معنی شب بیداری رو گریه بچه از روی دل درد و معده کار نکردنش رو نفهمیدم. کلا بگم دخترم از درد گریه نکرده بی خوابی نکشیده نه خودش نه ما؛
خوابش از اول تنظیم بود؛
البته بگم قرار نیست هیچوقت مواد نفاخ نخورم و به بچه ندم، قراره در طی زمان که روده و معده دخترم شکل میگیره و کامل میشه مواد مختلفی بهش بدم.
نوازد که به دنیا میاد سیستم گوارشی خیلی ضعیفی داره و به مرور کامل میشه پس ما هم باید این مدت صبوری کنیم و کم کم مواد مختلف رو بهشون بدیم.
خلاصه نتیجه رعایت کردنم این بود که هم دخترم و هم خودم آرامش داریم بدون دکتر و دارو و ...