خیلی ناراحتم من نلی و رو چشمام میذارم
حتا بابت شاوغیاش خداروشکر می‌کنم
اما امشب پریودم نلیم هی موقع خواب خودشو کج می‌کرد آخر سرش داد زدم 😭😭😭😭😭اونم‌خندید جیگرم سوووختا
میترسم گردنش درد بگیره خیلی بد خودشو میندازه یهووو
خدا لعنتم کنه

میدونم گلم مادری دیگه حقم داری ولی گاهی آدم خستگی روحی داره جسمی داره ی حالتیه که خودشم دوست نداره

من خودم از مشهد کاروبارهمسرم اینجاس🥺

ن بابا از تو عکس داغون بخدا🥺

واسه ظهره

مال من بدتر خواهر

الان دگ از خونهام متنفرم من ی آدمی قبل تایم پریود کلا بهم میریزه تمیز حساسی ک تو این چن روز ی دستمال ی عصایی تند بکشم خون رو ولی الان نمیتونم از دلدرد عصبی بودنم مرتب کنم

بخدا دیشب شب اول بود شوهرم گف پسرخالم از شمال اومدن خونه مادرم برو پیشش بگو شام بیان رفتم عجله ای اومدم شام و‌‌‌ساالاد درس کن بچه کوچیک داشت زد خونامو ترکوند بخدا درب یخچال بار میکرد

وای این حرکت پسر منم تازه یاد گرفته تو بغلم خودشو از پشت پرت میکنه و دیشب سر این کار دردش اومد تو مهمونی یجوری گریه کرد ک نفسش رفت هیجوره اروم نمیشد

خیلی درکت میکنم بعد زایمان زمان میبره ک هورمونا تنظیم شن تو پریودی من یکی دگ میخوام خودمو بکشم از حرص خونهاروخودم

عزیزم اشکال نداره خسته بودی اون هم خندیده فکر کرده بازیه ناراحت نشده واقعا یه جاهایی کم میاریم انسان هستیم

اشکال نداره عزیزم تو هم شرایط خوبی نداری و واقعا حق داری چون هم از لحاظ روحی و هم جسمی به هم ریخته ای

عزیزم ناراحت نباش حق داری واقعا خدا کمکمون کنه

من پریودم عصبیم از عصر خونه رو ریختم پاشیدم مرتب کنم کم اوردم زدم زیر گریه عصبی شدم