۱۸ پاسخ

به نام همسر
به کام من😍🤣
والاااااا

تصویر

اینجا هم ک بابایی اصن نمیدونست چخبره
و من هدیه تولدشو تو اتاق محیا گذاشته بودم و قراربود محیا ببره واسه باباش
محیا تا هدیه رو دید فک کرد واسه خودشه
فوری چشاشو بست و گفت ۱ ۲ ۳😍🤣
خودشو سوپرایز کرد مثلا🤭😅

تصویر

ورود ب چِل چِلی هم جذابه هااا😍

تصویر

تولدشون مبارک
خوشبخت باشین کنارهم😘

تولدشون مبارک نازنینم 🌹🌹🌹

خوشگلای من...محیای نازم😍مبارکتون❤️❤️

ای جااانم مادر دختر جذاب و زیبا❤️😍 مامانا باشید گلم بهترین روزها سهم قلب مهربونتون🌺❤️
تولد جناب همسر مبارک کنارهم بهترین روزها رو داشته باشید😊

تولدشون مبارک عزیز من
ان شاالله سایه شون مستدام
ماشاءالله به گل دختر قشنگت😍❤️😘

عزیزم نمیخام تو ذوقت بزنم ولی من مارک نوا دارم اصلا خوب نیست تو یه سال حداقل ۱۰بار رفته درستش کردن بازم همونه
میدونی فیکه نودوا رو به اسم نوا میفروشن یه جوری مینویسن نوا خونده بشه و با قیمت همون

خدا حفظشون کنه برات عزیزمم

تولدش مبارک باشه عزیزم 🥰❤

به به تولدش مبارک عزیزم
ماشالله بهتون❤

گلم ماشالا موهاش پر پشته بچه بود کچلش کرده بودی یان

تولدشون مبارک عزیزم انشالله همیشه خوش و خرم باشین کنارهم 😍❤️

به به چ پست قشنگی 😍بمونن برات تولدشون مبارک 😍


چ کادویی ناقلا😂😍مبارکت باشه🥰

چه مادر و دختر جذابی😍
شما پیچ دارید ؟

تولدشون مبارکتون باشه
دخترمن عاشق فیلم یوز هستش
هردفعه که میبینه میگه بریم سینما فیلم یوز ببینیم.اما چون یکجا بند نمیشه میترسم سروصدا کنه وبقیه اذیت بشن
بنظرتون واسه باراول بچه میشینه؟؟

تولدشون مبارک باشه عزیزم .❤🥰
خوشبخت ترین باشین 🤲🌱

تولد منم فرداس 🥺
ب نظرم آبانی ها چ جورن؟🥰🥰🥰

دلم رفت برا اسپرسو سازت ....رنگ سفیدش عااااالیه 👌👌👌👌

سوال های مرتبط

مامان بچه‌ک مامان بچه‌ک ۳ سالگی
روز دوم ترک پوشک هم آسون نگذشت. از صبح تا عصر یه بار خطا و یه بار جیش توی پاتی داشتیم و خبری از پی‌پی نبود. واضح بود که بچه داره خودش رو نگه می‌داره و تحت فشاره. عصر به ناچار پوشکش کردم و رفتیم بیرون و شب رو هم با پوشک خوابید.
از اون عجیب‌تر و دردناک‌تر اما تجربه‌ی روز سوم (دیروز) بود. از ساعت هفت صبح تا ۵ بعدازظهر بچه‌ک خودش رو نگه داشت و حاضر نشد جیش یا پی‌پی کنه. به‌ش آب‌پرتقال دادم که عاشقشه اما لب نزد. انگورهایی رو که براش گذاشته بودم از بشقاب برمی‌داشت، برای این‌که طعمش رو حس کنه یه گاز می‌زد و زود تف می‌کرد و از دهنش می‌داد بیرون. واقعا حیرت کرده بودم. انتظار نداشتم بدونه خوردن باعث می‌شه دستشویی‌ش بگیره و بخواد تا این حد پا روی خواسته‌هاش بذاره و خودش رو کنترل کنه. ساعت پنج دیگه از شدت فشاری که روش بود به گریه افتاده بود و منم سریع پوشک رو پاش کردم. جیش و پی‌پی رو توی پوشک کرد و با خیال راحت آب‌پرتقال و انگورهاش رو خورد (ادامه در کامنت)