۱۰ پاسخ

وای خدایا یاد زمان زاچی خودم افتادم یعنی بنظر من بارداری و زایمان خیلی راحتتره از زاچی از بس اعصاب خوردی داری ادم تا اون بچه یکم جون بگیره

وای وای من دیروز بچه رو ختنه کردم دیشب بچه گریه میکرد مادر شوهرم اومده اتاقم هی میگه هوای اینجا سرده بقرآن منم مغزم نمی‌کشید دیگه فکر کن بچه از ۲ شب نق میزد تا ۷ صبح گفتم نه خوب گف برا تو خوبه برا بچه سرده بخاری رو گذاشت آخرش دیگه بهم ایست قلبی بهم داشت دست می‌داد داره باهام لج میکنه من آدمی ام که هوا گرم بشه مریض میشم دیگه صبح به همسرم گفتم بیا این بچه برا تو من دیگهه دارم از گرما میمیرم

همه همینن متاسفانه
مخصوصا تو بچه اول خیلیییی زیاده
هرکار خودت میدونی صلاحه انجام بده
هرچی گفتن بگو باشه که جر و بحث نکنی
اما بعدش کارخودتو بکن

عزیزم میدونم سخته اینطور رفتارا واقعا حق داری
منم کاری به حرف مادرشوهرت ندارم و جدا ازینکه شاید سینتو پس بزنه ‌ولی نی نی شما هنوز معدش اندازه سر سوزنه یه قلوپ شیر هم ک بخوره با همون سیر میشه مخصوصا اینکه شیر شما آغوزه و خیلی مفیده برا بچه ‌.چرا شیرخشک بدی بهش .کمکی در جاییه ک مثلا ۲۰ روز بگذره بچه بزرگتر شه نیاز به شیر بیشتر داشته باشه و شما ببینی واقعا شیرت کمه سیرش نمیکنه .مثلا من خودم از اول شیر خودمو میدادم یهو سر یه سری اتفاقا شیرم خیلی کم شد تا اینکه دیدم بچم داره گریه میکنه دیگه شیر خشک دادم بعد ۴ روز سبنمو ول کرد .ولی خب من مجبور بودم دیگه ‌.
بازم هرطور صلاح میدونی

محکم و قرص‌بارها بگو هیچکس از من دلسوز تر نیست برای این بچه. از الان نذار دخالت کنه اینقد وگرنه بزرگتر شد بیشتر اذیتت میکنه. بگو بچه ی منه پس صلاحشو من تشخیص میدم، فوقش ناراحت میشه یکم دعوا میکنه ولی‌بعد درست میشه، البته اینم در نظر بگیر‌خودتم الان تو شزایط فوق حساس از نظر احساسی هستی هورمونات خیلی کم شدن

زندگیمو حرام کردن بخدا ۱۳ روزه زایمان کردم با مادر شوهرم تو یه ساختمانیم مامانمم امده پیشم شده کلفت اونا . هر روزم ی ناراحتی درست میکنن همه خاطره خوبمو خراب کردن

آخه بگو خفه شو مگه تو فضولی متنفرم. من مادر شوهر احمقم همین جوری بود از ساعت 12 شب بیدار بودم تا 3 صبح شیر میدادم کمر و گردن نداشتم نابود بودم. تا اینکه بچه رو بردم دکتر تا صورت بچه رو دید گفت این بچه کلیه هاش داره خشک میشه گناه داره شیرت به درد نمیخوره بهش کمکی بده. خواهر راحت شدم بچه جان گرفت هم راحت می‌خوابه هم من از نشستن طولانی مدت راحت شدم گفت حرف کسی رو گوش نده

بنظرم‌با احترام جوابشو بده بگو میدونم نگرانی ولی که مادرشم بیشتر نگرانشم تا بقیه دکتر هم بردم گفته کمکی بده به شیشه شیر عادت نمیکنه نگران نباش

منم وضعم همینه

حق داری اولشپ هست حساسیتت بیشتر

سوال های مرتبط