برو پیش مامانت. ی. ده بیست.روزیمادرشوهر. عمرادموتموم میکنع
خدا بکشه مادر شوهر منم اینجوری بود خدا ذلیلش کنه افسردگی دچارم کرد
هیچ کس از مادر نزدیک تر و دلسوز تر نیست برای بچه مادر شوهرت خیلی بیجا میکنه که اینجوری میگه تلاش کن سینه تو بگیره اگه شیر خشکی بشه که میگه منکه میتونم بهش شیر بدم به مادر احتیاجی نداره من بچه ام هم سینه رو میگیره هم شیر خشک اگه خانواده شوهرم شیشه شو ببینن اصلا بچه. و به من نمیدن یکسره شیشه رو تو دهن بچه میکنن آخرشم دل درد میشه همه رو بالا میاره اینقدر حرص میخورم که نگو چقدر سخته با مادر شوهر زندگی کردن خدا بهت صبر بده منکه نمیتونم تحمل کنم
عزیزم تو از مادر شوهر گله میکنی من از مادر بزرگم مادرم اینجا نبود بیاد پیشم هی جلو خواهرشوهرم هم عروسم بهم میگفت تو مادر نیستی تو مص خواهر شوهرم و هم عروسم نیستی بچه نگهداری خیلی دلم میگرفت وقتی اینجوری میگفت جلو بقیه ازین ک آوردمش خیلی پشیمون بودم
بگو زر نزنه
بگو اگه شما اجازه بدی و تو خونه خودت بشینی منم واسه بچم مادری میکنم
اوف ولشون کن منم اوایل همین بودم خستم کرده بود منو دیگ .ببین هیچکی از خودت بهتر نمیدونه چقدر بچت مهمه واست .
واست حرفاش مهم نباشه جوابشو بده منم اینقدر ساکت بودم همش حرف میزد دیگ هیچ توجهی بهش نمیکنم
همه مادرشوهرها همینن
منگه شوهررممم همش سر این بحث داشت ، اخه بچم نوک سینمو نمیتونست بگیره و مجبور بودم بدوشم و بهش بدم.
همه میگفتن خودت دلت نمیخواد بچه سینتو بگیر ، اینقدر عذابم دادن. اخر خود دکتر گفت شیر خشک بده ، شیرت کمه
😂 بگو باشه ایشالا شما مثل من نباشی
عزیزم شک نکن بهترینی برای بچه ات،
اون اگر خوب بود ، متوجه میشد این حرفارو نزنه ک شما شیر با حرص بدین،
الانم گوش نده حرص باعث خشک شدن سینه میشه
مادرشوهرا همه همینجورین
مادرشوهرمن معتقده جاریام بلد نیستن بچهنگه دارن ب بچه هاشوننمیرسن ک بچه لاغره وهرموقع مریض شن میگ تقصیرع مادرست
هممادرشوهر همپدرشوهر
من بچه اولمه معلومنیس چیا بمن بگن
هعییی منم با مادر شوهرم تو ی خونه زندگی میکنیم از الان نگران اینم ک اونا با حرفاشون برن رو مخم دوست دارم برم خونه ی مامانم ک اونم معلوم نیس آقای همسر قبول کنه
بگو کسی دلسوزتر از من برای بچمنی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.