۱۵ پاسخ

چرا خسیس هستی پدر مادرشن...اگه برا مادر خودت میخرید اینجور میگفتی.....فردا بچه هات بزرگ بشن اینجور کنن باهات خوبه کمی فکر کن خوبی کنی خوبی میبینی

🙄🙄 اصلا چرا پرسیدی؟ بده به خونوادش. چی میشه مگه؟ خوبه گوشت و مرغ و ماهی نخرید😂 وگرنه از خونه بیرون میکردی

اشکال ندارع فدا سرت من درکت میکنم چون میفهممم چی میگی
هم آدم بخاطر دندونش اعصابش خورده هم قسم دروغ خورده همم ترسیده راست بگه اما خوبه که ازت می‌ترسه بعدشم همیشه گفتن چراغی که به خانه روا ست به مسجد حرامه آدم داشت باشه ایراد ندارد اما نه توی این وضعیت اقتصادی بعد میشه انتظار و وظیفه همیشگی که یبار نکنه از چشم تو دیده میشه

عزیزم واسه چند بسته دستمال کاغذی اینطوری می‌کنی و خودتو ناراحت می‌کنی آدم به غریبه کمک می‌کنه دیگه چه برسه به خانواده

مسخره نمیکنیم ولی یه چیزی بهت میگم .اگه میخوای شوهرت همه چیو راست بزاره کف دستت هیچوقت برای چیزای الکی دعوا ودادوبیداد نکن هیچ مردی ازاینجورزنا خوششون نمیاد اگه خودش گفت توبگی چه خوب که دادی اگرم نگفت توباارامش ازش بپرس بعدش هرچی که جوابش بود چه راست چه دروغ تو بازم بالبخندو آرامش جوابشوبده بعدش ببینه تو اینجوری هستی خودش راستشو بهت میگه

خب چیه مگ بده بهشون

حالا چرا ناراحتی خانوادشه بده تو نباید دلگیر بشی

عزیزم بزارحرمت پدرومادرش بگیره تاخیرببینی

خب بده مگه چیه منم اول مثل تو بودم ولی دیدم خیلی اخلاق بدیه تنگ نظریه خدا بدش میاد

مسخره چرا عزیزم حق تو بچه است که داده به اونا تا شما راضی نباشی به نظر من نباید بده

مگه چی میشه خب😐
من گوشت و مرغ به همسرم میگم بده
چند دفعه هم هست بهش عسل و روغن زیتون دادم
دلت رو بزرگ کن خواهر
بذار بشه عادتش اگر براتون چیزی کم نمی‌ذاره

خب بده مگه چیه خب خونوادشه

اخه چیز گرون نداده تو ناداحت بشی

بسکویت چی🧐

اول بخاطر دندون درد حرف نمیزدم باهاش دوم اینکه اون همیشه توجه به دخترمون میکنه اصلا محل نمیزاره برام بعدش بدم از این اومد که با دروغ قسم میخوره که دوتا دستمال کاغذی دادم بعدش چرا میده بهشون

سوال های مرتبط

مامان یاسین مامان یاسین ۱ سالگی
چرا یه سری آدما کلا میخوان به بقیه گیر بدن و بگن کارت اشتباهه ؟!🫤
چه لذتی میرذن از این کار ؟ حس می‌کنم مدالی چیزی میگیرن 😆
دوستم بچه اش هم سال یاسینه یعنی ۲۰ روز از یاسین بزرگ‌تره
یه ساعت پیش زنگ زده بود میخواست آدرس جایی رو ازم بگیره
احوال پرسی کرد گفت چیکار میکنی گفتم هیچی داشتم ناهار یاسینو میدادم ، گفت وااا چرا جدا میدی خب بزار با خودتون بخوره
گفتم اره امروز همسرم کار داشته ما دیر صبحونه خوردیم فعلا نمیتونیم غذا بخوریم یاسین که مثل همیشه صبحونه خورده الان گشنشه
دوباره شروع کرد به سلیطه بازی دراوردن گفت واااایی چقدر زود به بچه ناهار میدی یعنی واقعا هرروز ساعت ۱۲ و نیم ناهار میخوره گفتم اره اکثرا چرا
بخدا نمیدونی چجوری حرف میزد انگار جرمه
گفت حالا فکر میکنی مادر خوبی هستی الان ناهارش میدی تا شام این همه فاصله میندازی 🫤 گفتم نه مادر خوبی نیستم ولی بچم ساعت ۱ و ۲ اینا میخوابه تا ۴ و ۵ بعدم میان وعده هم میخوره شامش هم زود میخوره و شب هم زود میخوابه
بعد خندید گفت وای شما اصلا زندگی ندارین 😐
منم گفتم اره زندگی ما بچه مونه هرجور اون راحت باشه فعلا زندگی می‌کنیم
دلم میخواست فحشش بدم
اخه تو رو سنَنَ😐😐
عقده ای چیزی ان اینا
حالا فکر نکنین دوست صمیمیم هست که اینجور حرف میزنه ها 😐 دوست معمولی !!!