مامانا بیایین یکمی از کارهای روزمره بگین چطوری میرسین ب همشون من ک تا ۱۲ شب بیهوش میشم آخر شبا میخوام وقتی بچه خوابید ی ساعتی فیلم ببینم یا کتاب و چایی ولی آنقدر خسته ام ک گیج خوابم

به نظرم آدم اگر‌میخواد روزش برکت داشته باید نماز صبحش مداومت کنه قصا نشه من هر روزی قضا میشه دیگه برکت نداره
وقتی بچم‌خوابه همه کارامو انجام میدم
سعی میکنم کار مونده ای نداشته باشم
درس میخونم ، کارامم سروقت انجام میدم
شب هم مثل جنازه میشم چلی متاسفانه دو‌شب خوابم نمیبره و به شدت اذیت میشم
الانم باید کم کم آماده بشم برم کلاس

مثلاً الان گل پسر خوابه
خونه مث دسته گل تمیزه منم استراحت میکنم
اما روزایی هم هست مث فردا که روز اول پریودیمه قراره خونه بترکه و ناهار هم احتمال زیاد نداشته باشیم و منم مثل جن...ازه بیوفتم یجا

والا من و پسرم تا ۱۰خوابیم
بیدار میشیم صبحانه بهش میدم خودم نمی‌خورم کلا
اسباب بازی هاشو بهش میدم بازی می‌کنه غذامو بار می‌زارم مابین اینا میاد میگه بغلم کن غذا رو ببینم بغلش میکنم یکم باهاش بازی میکنم میوه بهش میدم باز می‌ره بازی
بقیه کارا رو انجام میدم مث لباس و غیره
بعد ناهار میخوریم بریز بپاش هم به کنار
باباش نگهش میداره ظرفا رو بشورم و اگه نیاز باشه جارو بزنم
بعدشم شیر میخوره می‌خوابه دو سه ساعت منم استراحت میکنم
بیدار میشه یا میبرم بیرون دور بزنه یا باهم کیک و چیزای دیگه درست میکنیم که این وسط بازم بریز بپاش داره دوباره شام و ساعت۱۰شب هم می‌خوابه
برنامه کلی ما اینه

به سختی🤣🤣🤣🤣🤣

من اصلا نمیرسم نه خونه جارو بزنم نه ظرف بشورم یه ساعت یکی باید بگیرتش تا غذا درست کنم خونم کثیفه واقعا کم آوردم

سعی میکنم تایمایی ک دخترم خوابه میگ‌میگ‌طور کارای خونه اشپزی انجام بدم چون بیدار باشه میگه فقط بشین کنارم...

من که ازصبح مثل یه ربات پیشرفته هی باید بدوم دور کارا با بچه ای مثل دم چسبیده بهم .وفتی برا خودم ندارم نه فیلم نه کتاب نه بخودم رسیدن هیچی

به سختی تمام ولی اگه کسی نباشه راحت ترم از اونجایی که با خانواده شوهرم زندگی میکنم سخترش می‌کنه با دو تا بچه واقعا سخته

من در طول روز ۲ ساعت پسرم میخوابه مثل میگ میگ همه کارامو میکنم
بعدم نهار و شام میزارم خب پسرم بیداره
شبام ۹ونیم میخوابه منم بعدش تا ۱ بیدارم همه کارامو میکنم خونه مرتب تمیز میخوابم

کتاب هم دستم نمیذاره باید از رو گوشی بخونم اونم‌صد دفعه دنبالم میکنه ،باید وسطاش باهاش بازی کنم😂

من از صبح شش بیدارم تا دوازده شب کلا مشغول تمیزی و بچه داری و آشپزی ی وسواس گوهی گرفتم پدرم درآمده
شبا مثل جنازه ام

ب بدبختی
ب کتاب نمیرسه
فیلمم میزارم ت تلوزیون همینجوری ک بچه داری و کار میکنم میبینم