۵ پاسخ

اول اینکه چیزای ملین بده پی پیش سفت نباشه اذیت بشه
بعد اینکه براش شعر و داستان بخون حواسش پرت بشه و ترسش بریزه
کاغذ بچسبون براش ستاره بکش
یه خوراکی که دوست داره بچسبون تو سرویس بگو هر وقت اینجا پی پی کردی میتونی برداری

منم پسرم مثل شما بود چند دفعه ای شیاف گذاشتم که نتونه خودشو نگه داره وترسش بریزه

سلام ببرش تو دستشویی بهش سوراخ دستشویی رو نشون بده
بگو می‌دونی پی پی ها همه میرن اونجا ؟اونجا خونشون هست همه منتظرن پی پی تو بره پیششون

براش بشمار یک دو سهههه ببینم میتونی یه پی پی بزرگ بکنی بره تو خونشون


من پسرم دوسال نداشت همینجوری یادش دادم

آره قصه گفتم براش

عزیزم شما باید ترسش از پی پی رو از بین ببرین اول
من دو سال پیش از پوشک گرفتم تاپیک گذاشتم بخون

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر ۴ سالگی
من دیگه رد دادم
دیشب اینقدر گریه کردم اینقدر گریه کردم که حد نداره
نمیدونم به کدامین گناه پسرم اینقدر اذیتم میکنه
میگن برای بچه وقت بذار والا من روزی یک تا چهارساعت براش وقت میذارم روز به روز بدتر میشه
جونمو به لب رسونده
کاش خودکشی گناه نبود خودمو از دستش خلاص میکردم
انگار روانی بچه
میگه تشنمه آب بده آب بش میدم نمیخوره جلو روم خالیش میکنه تو سینک
میگه سیب میخوام براش درست میکنم تو بشقاب میذارم نمیخوره نگام میکنه میریزه تو سطل بعد میگه ببین خوردم .گوشی دستم میگیرم میگه ببین گوشی بذار کنار تا برم وگرنه اذیتت میکنم واقعا هم اذیت میکنه
رد دادم رد دیگه از دستش عصبی شدم واقعا این بچه بیماره مشکل داره
یا من مشکل دارم باید برم بستری بشم
خونه به این بزرگی میاد رو کمر من ماشین بازی اگر تی وی نگاه کنم میپره روم میگه نگاه نکن
براش هر شب کتاب داستان میخونم هر روز باش بازی میکنم قایم موشک سایه بازی بازی فکری نقاشی بدو بدو رقصیدن دوچرخه سواری گاهی پارک بی نتیجه اس بگید چه خاکی از دستش تو سر بریزم دیگه خیلی پرخاشگر شدم از دستش عصبی شدم