پسر من آنقدر شیر میخورد و آویزون سینه ام بود ۲۲ ماهگی از شیر گرفتم راحت شدم بخدا
عزیزم باید بگیری بالاخره هرطور شده شاید چند شب اذیت کنه
فردا صبح قبل اینکه بیدار شه به سینت صبرزهر بزن و بعدش باهاش حرف بزن بگو مامانی تو بزرگ شدی بچه ها وقتی بزرگ میشن نمیشه شیر بخورن تلخ میشه
توهم دیگه نباید بخوری تلخ شدع اوخ شده
ولی اگه دیگه شیر نخوری فرشته مهربون برات جایزه میاره یکی دوتا چیز براش بخر قایم کن هرموقع بی قراری میکنه بهش بده
برا شب هم قبل خواب خوب سیرش کن تا گرسنه نشه ابم بزار کنارت بهش اب بده بیدار شد بغلش کن لالایی بخون
ولی مرتببببب تاکید میکنم مرتب روزی دوسه بار صبر زهر بزن تا وقتی کامل فراموش میکنه
جلوش لباس عوض نکن نبینه دلش بخواد باهاش حموم نرو
و میتونی خوراکی هایی که دوس داره بخری وقتی بی قراره بهش بدی
شیر ماجانم بخر خیلی خوبه
من با این روش پسرمو از شیر گرفتم خیلی خوب بود
واااای توهم مثل منی
دقیقا که شرایطمون مثل همه تاپیک همین الان زدم بخون
من خیلی زاحت از شیر گرفتم اما هنوز از پوشک نگرفتم بااینکه تقریبا بلده و اماده اس چون خودم اماده نیستم
زیاد میخوره مگه؟؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.