۸ پاسخ

بیدار ک شد شیاف نم دارکن براش بزن
و دودقیقه کمپرس سرد بزار. خیلی موثره.من اینکارو کردم. بیدارشدنی گریه میکرد. بعدش دیگ بازی کردیم منوباباش.توحیاط بردیمش خداروشکردیگ اروم شدوبازی کردتنهایی. دیگ درد نداشت.دمابدنشم بالانرفت.چون لباس کم تنش کردم.و دست وصورتشو گاهی میشستم ک تب نکنه. تبم نکرد. انشاله ک برابچتونم همینجورخوب باشه وراحت😍

همین امشب رو یکم بیقراری میکنه

وای وای
پسرمنم۲۱دی واکسن ۱۸ماهگی دارهههه

تا فردا همین حوالی عصر دیگ خوب میشه

امشب تب می‌کنه حواست باشه عزیزم

فردا شروع می‌کنه به خوب شدن

براش کمپرس گرم بزار پشت رونش هم آروم ماساژ بده واکسن زودتر پخش بشه

قربونش 🥰
انشاالله براش آسون بگذره

پسر منم ساعت ده و نیم زد..اونجا اصلا متوجه نشد تا الآنم راه می‌رفت ولی کم کم داره گرم میشه نق نقم می‌کنه پاش داره درد میگیره

سوال های مرتبط

مامان نی نی من مامان نی نی من ۱ سالگی
تجربه من از واکسن ۱۸ ماهگی پسرم:
اول بگم که هر بچه ای واکنش بدنش نسبت به واکسن ها متفاوته، یه بچه به واکسن مثلا شش ماهگی خیلی اذیت میشه، یه بچه به واکسن دوماهگی و..... ولی در کل گفته میشه سنگین ترین واکسن، واکسن ۱۸ ماهگی هستش. چهارشنبه صبح پسرمو بردم واکسن ۱۸ ماهگیشو زدن. یه خوراکی، یکی به بازوی راست و یکی بازوی چپ. توی بهداشت از درد سوزن واکسن گریه کرد مثل بقیه واکسن ها. ولی تا اومدم خونه بهش قطره استامینوفن ساده دوبرابر وزنش دادم که روز اول و دوم من چهار ساعت یکبار دادم حتی نصف شبم گوشیمو روی ساعت گذاشتم و بهش دادم چون اگه سر ساعت استامینوفن ندین خطرناکه. خلاصه یکی دو ساعت اول بعد واکسن اروم بود و راه رفت تا گرفت خوابید و درد واکسن و تب شدیدش شروع شد. تب واکسن ۱۸ ماهگی خیلی بیشتر از بقیه واکسن هاس برای همین میگن سنگینه، ولی خیلی از بچه هازیاد تب نمیکنند متفاوته تو هر بچه ای. چون بعد از دادن استامینوفن تبش خیلی رفت بالا و پایین نمیومد مجبور شدم شربت بروفن نصف وزن بچه بدم و یه تاب و شلوارک نازک بهش پوشوندم، با بروفن تبش خیلی اومد پایین(لطفا سرخود ندین قبلش تست گرفته باشین و از بهداشت بپرسین) خلاصه تا شب دیگه راه نرفت یا تو بغل بود یا گریه میکرد و پاش خیلی درد میکرد که وقتی میخوابید فقط طاق باز میتونست بخوابه و روی پاش نمیتونست بخوابه و توخواب ناله میکرد و دستشو روی پاش میزاشت. با استامینوفن و بروفن هر هشت ساعت روز اول را گذروندم. و روز دوم خداروشکر راه رفت فقط یکمی درد داشت چون اروم قدم برمیداشت، تبش مثل روز اول نبود ولی چون یکمی تب میرفت بالا هر چهار ساعت استامینوفن دادم، اگه تب بچه تون زیاد نبود هر شش ساعت باید روز دوم استامینوفن بدین.
مامان مهدیار مامان مهدیار ۱ سالگی
سلام به همتون
خواستم تجربه واکسن 18ماهگی مهدیار رو بگم
روز سه شنبه ساعت 11مهدیار و حاضر کردم بهش یکم ایبوپروفن دادم (به استامینوفن حساسیت داره) و رفتیم بهداشت از اول تا آخر که برگشتیم کلا گریه میکرد به خاطر این که از بهداشت می‌ترسه بعد اومدیم خونه باهاش کلی بازی کردیم تا پاهاش میگیره بعد خسته شد و خوابید بعد نیم ساعت از خواب بیدار شد و شروع کرد به گریه به خاطر پاش همون موقع بچه های خواهرم اومدن خونمون و چون خیلی بهشون وابسته شده خوشحال شد و درد پاشو یادش رفت همون‌طور که پاش لنگ میزد باهاشون می‌رقصید و بازی میکرد خلاصه کلی تحرک داشت تا شب که یکم بهونه گیری میکرد بعد جای آمپول و ایبوپروفن زدم ب بعد آروم شد و سر موقع هم بهش ایبوپروفن میدادم که تب نکنه یه کم سرش داغ میشد ولی با یه بار شستن صورت خوب میشد آخر شب هم که خوابید اما تا میخواست به طرف چپ علت بزنه پاش درد می‌گرفت م دوباره به طرف راست بر میگشت منم که تقریباً از ترس این که تب نکنه تا صبح بیدار بودم صبح هم که از خواب بیدار شد شروع کرد به راه رفتن و بازی کردن خودمم باهاش شریک میشدم تو بازی تا بهونه نگیره نزدیک ظهر هم با باباش بردیمش با ماشین دورش دادیم و اومدیم خونه همه چی خوب بود تا اینکه شب برق قطع شد مهدیار هم که بشدت از تاریکی متنفره و غر میزنه به خاطر همین نزدیکی خونمون مراسم شبیه خوانی بود رفتیم اونجا بعد با بچه ها کلی بازی و بدوبدو کرد تا خسته شدو خوابش برد تا الآنم که خوابه و خدارو شکر مشکلی ندارن
در کل مرحله سختی نبود واسه مهدیار امیدوارم واسه همه ی بچه ها آسون بگذره
۱۴۰۴/۵/۱۵