۱۲ پاسخ

اگر حرفی هست از روی دلسوزی عزیزم
فرض کن تمام این حرف هایی که گفتی مادر خودت زده بود اونوقت میگفتی مامانم عاشق بچم خیلی به فکرشه
اما حالت چون این حرفارو از مادرشوهرت شنیدی برات تلخ

اره میگه بعضی وقتها من اصن محل نمیزارم میگم نه خوبه

یه باشه بگو کار خودتو بکن

اره عزیزم همه مثل همن ، اونا فک میکنن خودشون خوب تربیت کردن بچه هاشونو ، نمی‌دونن ماهم از تربیت بچشون می‌نالیم 😂😂😂

مادرشوهر من میاد تو اشپزخونه جای سبد سیب زمینی هامو عوض میکنه لیوانای دیگمو درمیاره جاش قبلی هامیزاره وسایل خونرو تغییر میده من حرصم میگیره ولی شوهرم حال میکنه مادرش انقدرتوخونش راحته منم مث مارزخمی به خودم میپیچم😡

بنطرم میخواد دوست داشتن و اهمیت دادنشو اینجوری ثابت کنه
تقریبا همشون دارن
فقط دوز ضعیف و قوی داره

من مادرشوهرمو دیر ب دیر میبینم خونم ک اصلا نمیاد سال ب سال چندسال ی بار
ماهم دیر ب دیر میریم اخرین بار دو سه ماه پیش دیدمش
روز مادرم نبود رفته بود مسافرت تلفنی تبریک گفتیم
ولی در کل ی وقت ببینیم اره داره از این راه روشدادنا من ب دل نمیگیرم اصلا برام مهم نی 😊

مادرشوهرمنم گه خوره ولی خداییش مادرشوهرت خیلی تومخیه خدابهت صبر بده😁
من نمیدونم این مادرشوهرا اگه زر زر نکنن چی میشه حالا خونه دخترش عن گرفته فقط به ما گیر میدن

همه اینا که گفت درسته خب
🤣🤣🤣ولی چون مادرشوهره بهمون برمیخوره میفهممت.
بنده خدا فقط نمی دونه هرکی هرجور دوست داره باید زندگی کنه و روش های زندگی هرکس فرق میکنه.

یه چیز میگم دعوا نشه🥺😂😂شوهرت نمیره بهش نمیگه برای درددل
اونم مثلا بخاد بهت بگه حواست جمع باشه

اره مادرشوهر منم اینجوریه😂😂😂😂
حالا من به بچم غذا بدم پدر شوهرمم از اونور هی میگه دهنشو پاک کن عی میگه پاک کن منم میگم تموم شه غذاش پاک میکنم قانع نمیشه که یا میگه زیاد دادی کم دادی قاشق پر بود کم بود
جمع کن دیگه بابا چی میگی

خدا رو شگر مادرشوهر ندارم.تنها شانس زندگیم همین بوده.

مادرشوهر من دخالت نمیکنه به هیچ عنوان شوهرم دعواش می‌کنه اگه چیزی بگه البته یه بار گفت شوهرم گفت بار آخرت باشه دیگه آخرش شد

دلم مخاد یه روز مادر شوهرارو تیر بزنن خدایا من اینجوری نباشم خدایا 💔

سوال های مرتبط