طفلک بچم نمی دونم چشم خورده یا چی شده بعد اومدن مهمونای هفته ی قبل اصلا خواب درست و حسابی نداره و از خواب می پره.اونم خیلی شدید مب پره انگار یه چیز ترسناک پشت سرش داره می ترسونتش😔😔😔 یه دفعه که می پره همه ش چشمام به یه نقطه از بالای سرشه و نفسش بند میاد و به زووور داد می زنه انگار دارن دور از جونش اینقدر می ترسوننش که از ترس زبونم لال زهر ترک شه.نمی دونم چرا اینطوریه دلم خیلی براش می سوزه و خیلی ناراحتم.براش ذکر می خونم آیت الکرسی و سوره ی حمد و قل ها رو هم می خونم.براش آب رقیه هم می پاشم رو‌صورتش.واقعا ناراحتم چرا نوزاد به این کوچیکی باید اینطوری بترسه،😔😔😔😔😭😭😭😭

ببخشید اینو میپرسم
وقتی ب ی جا خیره میشه دستاش میپره میگیریش آروم میشه؟

تخم مرغو بگیر دستت دو طرفش سکه بزار بدون فشار حمد بخون تهش اسم بیار برای هر اسم حمد بخون دایی من جور دیگه میشکونه ولی اینم جوابع

دلم میسوزه برای طفل معصوم ی ادم عوضی ورد خونده باشه چی فوت کرده بعس

نگفتم اسم مادرشو بگو ک دعا بگیرم من دلم سوخت چون داییم دستش طلاس

سنگینی ادم ها میفته روش انرژی منفی هاشون خیلی چشم خوبی ندارن

دو سه تا سنجاق بزن ب تشکش ک روش میخابه
چاقو بزار زیر رختخوابش
کنار رختخوابشم حتما قران بزار

عزیزم اسمشو بگو براش تخم بشکنه دایم

براش سپند دود کن یا تخم مرغ بشکن
و حتمن ی دعا برای ترسش بگیر

عزیزم ،ببین چطوری میخوابه روب بالا؟؟؟؟

منم همین مشکلو دارم از مهمونی ها میام‌اینطوری میشه واقعا عجیبه چی داره مهمونی ها که بعدش اینقد اذیت میشن

تو گهوارش بیشتر اینطوری میشه

دقیقا بچع منم 😭یهو سیاه میشه جیغ میزنه