خدایا هر چی گرونی میشه دوذی هم زیاد میشه. آخرش چی میشه خدا می‌دونه 😥😥 الان رفتم سوپرمارکت نزدیک خونه مون. یه آقای آمد داشت می‌گفت امروز خانمم رفته نون بگیره نانوایی شلوغ بوده یه آقای اونجا بوده گفته کارتو بده بکشم بگو چند تا نون میخواهی اینم بنده خدا فک کرده اینم جز نونواییه کارتو میده بهش و رمزهشم میگه. خلاصه مرده کارتو عوض میکنه اینم متوجه نمیشه کارتو میگیره نگاه نمیکنه 😥 که کارت خودش هست یا نه وقتی میاد خونه میبینه پیامک اومده ۸ میلیون از کارت برداشته شده 😥 وقتی کارتشو نگاه می‌کنه. کارت خودش نیس مرده می‌گفت رفتم شکایت کنم کلانتری گفته باشه ۸. ۹. تومن هزینه کنی تا اون طرفو پیدا کنی. 😥 خیلی براش ناراحت شدم چون برای منم چند روز پیش ۶۰۰ از کارتم برداشته شده. نفهمیدم کی برداشته. خیلی دلم سوخته باز این ک ۸ تومن بوده. الان اصلا نمیشه به کسی اعتماد کرد متاسفانه 😔

۵ پاسخ

خب برین کشور خودتون، چتونه

وای خدای من تو این گرونی با اینکه هشت تومن پولی نیست ولی بازم خیلی بدرد ادم میخوره
کلی زحمت کشیده‌کار کرده تا جمع بشه
بعد یه عده چجوری دلشون میاد دزدی کنن
میمیرن برن کار کنن اخه؟؟خدایا خودت امام زمانمونو برسون

منم ناراحت شدم با خوندن تایپکت

ولی باید همه ی آدم ها الان حواس شش دانگ داشته باشند
تو این دور رو زمونه باید همه چی رو چک کرد

خب اون خودشو زرنگ میکرد آخه به کسی غیرشاطر چراباید کارت بده تازه کارتخوان نونوایی. مخصوصه

خب تقصیر اون خود خانومه
با این دوره زمونه باید حواس آدم جمع باشه
دیگه فرق شاطر و آدم غریبه نفعمیده

مقالات مرتبط

کودک از چه سنی می‌تواند خودش غذا بخورد
کودک از چه سنی می‌تواند خودش غذا بخورد؟
مدفوع نکردن نوزاد
مدفوع نکردن نوزاد تا چند روز طبیعی است؟+علت و درمان خانگی
خونریزی بعد از زایمان سزارین
خونریزی بعد از سزارین تا کی ادامه دارد؟ + علائم خطر
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن

سوال های مرتبط

مامان یارا مامان یارا ۲ سالگی
اونروز تو کوروش پسرم یه شیر گاومیش برداشته بهم گفت بازش کن
میم بذار پولشو بدیم بعد (میدونم خودم میتونستم) راه افتاده رفته منم دنبالش تو راه یه خانومی دیده ک اونم مشتری بوده شیرو داده بهش.
خانومه میگه چیکارش کنم؟ میگم هیچی حساب کن تا بخوره😃
خانومه بغلش گرفته چلونده بعد گفته تو پولشو نده و باز کن بخور 😆
یارا هم از بغلش خودشو میکشونه سمت من ماما ماما😆

دیروزم رفته عروسک فروشی یکی برداشته برده میده به آقا ب باباش میگه کارت؟😁😆😆😆😆😆
مشاهده ۳ پاسخ
مامان آرسام مامان آرسام ۲ سالگی
مامانا ما دیگه پسر من دو سالش تموم میشه و کلا ۸ ۹ تا کلمه میگه خیلی نگرانشم تو خونه هم خیلی باهاش بازی میکنم و باهاش حرف میزنم خیلی خوب همه چیو متوجه میشه هرکاری بگم میکنه ولی صحبت نمیکنه در حد همون ۸ ۹ کلمهه
مشاهده ۳ پاسخ
مامان یاجوادالائمه مامان یاجوادالائمه ۱ سالگی
مامانا دوستم رفته سونو. بعد یارو بش گفته اب دور بچش کم شده و عددش ۸ فک کنم. بعد یک دکتر رفته گفته سونو عه اشتباهه دوهفته بیشتر گفته عدد اب هم خوبه برو دو هفته دبگ بیمارستان، یک دکتر دیگ گفته اوکیه بیا بستری شو. الان گیر کرده بنده خدا. خونه ی ماهم هست بنظرتون ب حرف کی گوش بده
مشاهده ۳ پاسخ
مامان پندار مامان پندار ۱ سالگی
ی مدت پسرم صبح تا ۹ میخوابید الان چند روزه ۷ونیم ۸ بیدارمیشه چکارکنم خودش باز خوب میشه یعنی هرکار میکنم بعدش نمیخوابه منم انقد اون لحظه خوابم میاد نمیزاره هی گریه میکنه درست تو چش و چالم میکنه
مشاهده ۲ پاسخ
مامان نیکان💕 مامان نیکان💕 ۲ سالگی
سلام مامانا روزتون بخیر
نیکان ۱سال و ده ماهشه از اونجایی که خیلی از پوشک بدش میومد و هی باز میکرد گفتم از پوشک بگیرمش از اول فروردین شروع کردم بعد ۶ روز میومد میگفت اما برای پی پی مشکل داشت بعد چند روز رفتم خونه مادرشوهر و ماماتم مجبور بودم گاهی اوقات پوشکش کنم اما تو پوشک جیش نمیکرد میومد میگفت . الان نمیدونم چی شده نمیگه من میپرسم میگه آره میبرمش جیش میکنه ولی خودش خیلی کم که بیاد بگم .
این روزا هم من میرم مدرسه از ساعت ۹ونیم تا ۱۲ با پرستارش میره خونه همکارم چون پرستار بچهامون مشترکه مجبورم پوشکش کنم .
الان امروز از صبح دوبار جیش کرده تو خودش
روزای قبلی اصلا اینجوری نبود
نمیدونم عادیه یا کلا پوشکش کنم تا چند وقت دیگه
واقعا خسته شدم😭
مشاهده ۵ پاسخ
مامان فاطمه مامان فاطمه ۲ سالگی
چند روز پيش دخترم ريملمو از تو كشو برداشته بود گفتم نميتونه باز كنه نگيرم ازش تا گريه نكنه الان چن روزه هر چي ميگردم نيست 😣
مشاهده ۴ پاسخ
مامان آرياناو آراد👨‍👩‍👧‍👦 مامان آرياناو آراد👨‍👩‍👧‍👦 ۲ سالگی
ای وااای چرا آراد که انقد خوب بوده الان۴ روز تبدیل شده به یه آدم لجباز
یعنی ۴ روزی فقققط گریه میکنه به خدا صداش گرفته از بس گریه کرده الان دیگه بردمش حموم تا‌ اوردم اب خورد لباسشو خیس کرد نمیزاره عوض کنم از بس گریه میکنه عصبی شدم به هیچ عنوان آروم نمیشه
مشاهده ۱۱ پاسخ
مامان کنجدکوچلو مامان کنجدکوچلو ۲ سالگی
دلم میخواد این بچه خفه کنم چند روز هیچی نمیخوره درست امروز که اصلا همش بهونه گریه جیغ خستم کرده😭😭همش میگه بیا بازی کنیم کار نکن یا گریه میکنه خوابمع نمیخوابه ناهار که اصلا نخورد گریه که نون با اب بده مجبور شدم نون پنیر بدمش رفته رفته داره بدتر میشه نمیدونم‌چرا از غذا رفته
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان آیگل مامان آیگل ۲ سالگی
دوستان من دخترم دو سالشه خودمم تازه زایمان کردم الان ۲۰ روزه بچه دومم به دنیا اومده دخترم خیلی اذیت میکنه همش بغل میخاد شیرخشک هم میخوره همش گریه توی یک اتاق میخابیم تا بچه کوچیک بیدار میشه دخترمم بیدار میشه حلا خوابش خراب شده همش گریه بهانه ،الان آبجیم اومده میگه بده ببرمش پیش خودم یکمی از شیرخشک هم بگیرمش یک هفته ای ده روزی ، دخترمو خیلی دوست دارم اگه اینجا نباشه دلم تنگش میشه فاصله خونه من و ابجیم تقریبا نیم ساعت تا یک ساعته اون شهر. یگ هست من شهر دیگ آبجیم دوتا بچه داره خودش ،ولی اونا بزرگن خیلی دخترمو دوست دارن میدونم ازش مراقبت هم میکنن ولی یه جوریم دو دلم قبلا هم خونه ابجیم رفته وقتی برای زایمان رفته چند شب پیش آبجیم بوده حالا اومدم ازتون بپرسم چیکار کنم ب نظرتون بفرستمش یانه نظرتون چیه؟؟؟؟؟
مشاهده ۲۰ پاسخ
مامان یزدان جانم 🤎 مامان یزدان جانم 🤎 ۲ سالگی
بالاخره قلب خونه خوابید از ۹ بیدار میشه این موقع دیگه خوابش میگیره در تلاشم خودش بخوابه که موفق شدم اینم مدل خوابیدنش 🥰🥹🫀
مشاهده ۶ پاسخ
مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
مامانا الان ۳ روزه ک دخترمو از شیر گرفتم خییییلی به شیر خودم وابسته بود امروز صبح از ساعت ۷ بیدار شده تا الان ک ۸ و نیمه فقط داره گریه میکنه بهش شیر پاستوریزه هم یکم دادم خورد هیچجوره ساکت نمیشه تو بغلم رو پاهام اینقد گریه کرد ک باباش گرفت بردش بیرون، اصلا ساکت نمیشد، کی خوب میشه؟
مشاهده ۳ پاسخ
مامان رادمهر و تودلی مامان رادمهر و تودلی ۲ سالگی
وای خانما چه خاکی به سرم بریزم نمیدونم چیکار کنم از ترس دارم سکته میکنم عصری پسرم اومده بود تو اتاقش بازی کردن بعد من داشتم براش غذا درست میکردم گفتم بذار بازی کنه بعد نگو اومده بوده دما سنج اتاقش برداشته بوده الان که اومدم تو اتاقش که بخوابونمش دیدم دماسنج اتاقش شکسته دماسنجش هم از این جیوه ایی ها بوده از رو میز برداشته بوده الان چه خاکی به سرم بریزم از کجا بفهمم تماس با جیوه داشته یا نه
مشاهده ۴ پاسخ
مامان رادوین مامان رادوین ۲ سالگی
دوستان ی لحظه بیاین

ما تقریبا ۱۰ یا ۱۲ روزه مهمون داریم بعد تو این مدت کلا پسرم اخلاقش تغییر کرده خیلی بداخلاق شده
همش میگه عزیز بغلم کن (مامانم چون شاغلم اکثرا پیش اونه ) یعنی بیدار میشه عزیز. میخوابه عزیز
آب میخواد عزیز قبلا وابسته بود ولی ن تا این حد الان بغل هیچکس جر مامانم نمیره
همشم داره یا جیغ میزنه یا داره گریه میکنه
خیلی اخلاقش بد شده غذا نمیخوره
مریضم شده
خوابشم کلا بهم ریخته قبلا ۹ یا ۱۰ شب خواب بود الان چون مهمونامون تا ۱ شب بیدارن اینم اکثرا پابه پای اونا بیداره

چیکار کنم واقعا مامانمو خیلی اذیت میکنه اصلا از بغلش بیرون نمیاد
بچه های شما هم اینجوری ان یا پسر من اینجوری شده
چون قبلا اصلا این رفتارا رو نداشت با خودش بازی می‌کرد آروم بود سرتایم می‌خوابید غذاشو کامل میخورد
ولی الان ن به نظرت چون دورش شلوغ شده اینجوریه
اینم بگم که قبلا اصلا واسه مدت طولانی جای شلوغ نبوده در حد چند ساعت
مشاهده ۷ پاسخ
مامان نفس مامان نفس ۲ سالگی
خانومایی که بچه هاتون رو مای بی بی میکنید روزی چند تا استفاده میکنید من برا پسرم ۴ تا برا دخترمم ۸ تا اصلا مای بی بی دوام نمیاره پیش ما دیگه شوهرمم صداش دراومده میگه خیلی استفاده میکنی میگم خوب برا خودم که استفاده نمیکنم موندم چیکار کنم راستم میگه بنده خدا مولفیکس برا بچه هام میسازه اونم که ۴۵۰ تومن شده میگه از پسش نمیتونم بر بیام دخترمم خیلی پرخوری می‌کنه روزی ۷ بار دستشویی می‌کنه اما پسرم نه اونجوری نیس روزی دوبار بکنه نکنه
دیگه چند روزیه که کهنه هم استفاده میکنم برا دخترم کنار مای بی بی شبا مای بی بی میکنم روزا هم یه بار یا دوبار میکنم بیشتر کهنه می‌بندم چیکار کنم آخه
شما راهکاری دارید برام بدین یا نه ؟؟
ترو خدا فقط حرفای منفی نگید آدم واقعا بعضی وقتا کم میاره خیلی گرونی شده آدم یکیشو بتونه بخره یکیشو نمیتونه بخدا از این به بعدم که هوا سرد میشه سرویس ما هم تو حیاط هست روشویی تو حیاط هست موندم چطوری کهنه هارو بشورم از این به بعد خیلی سخته زندگیم
مشاهده ۱۳ پاسخ
مامان مغز بادام مامان مغز بادام ۲ سالگی
به قدری عصبی و ناراحتم که حد نداره

امروز رفتیم خونه دوست همسرم پیش بچه تازه متولد شده اش البته بچه حدودا سه ماهی میشه که به دنیا اومده ما تازه وقت کردیم بریم

خانم دوست همسرم تعریف میکرد از رفتار های مادرشوهرش فشارم زد بالا🫨🫨🫨

این دختره زایمان دومشه و اینجوری که خودش می‌گفت خیلی خوب پیش رفته و نسبت به اولی راحت تر بوده بخیه هم نخورده
میگه روزی که از بیمارستان مرخص شدم داشتم تازه میرفتم طبقه بالا خونه خودمون مادر شوهرش دیگه تا بالا هم همراهیش نمیکنه و میگه برو بالا فردا صبح زودتر بیدار شو ناهارتو بپز بیا پایین که بریم برا زردی بچه (بچه زردی داشته) اینم می‌گفت اومدم بالا انقدر گریه کردم که نگو🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
مشاهده ۱۱ پاسخ