مامان *دوتا نازنازی* مامان *دوتا نازنازی* ۱ سالگی
بچهامن یه مشکل بزرگ دارم اونم وسواس فکریمه به نظرم دنیاخیلی جای بی ثباتیه که بدون هیچ تضمین و خیال راحتی ای یه دفعه ممکنه یه اتفاق بد برات بندازه که دنیاتونابود کنه هیچ جوره نمیشه گفت امکانش نیست یاهست بعد برای جلوگیری از اتفاقا سعی میکنم خیلی محتاط باشم یعنی دست خودم نییت بیمارشدم ولی بقیه بدون احتیاط دارن زندگی میکنن مثلا خواهرشوهرم دراین حددددبیخیاله که بچشو میسپاره به همسایه ای که زیادم نمیشناستش میره بیرون بعد یه باراومده دیده بچشو برده حموم با ذوق تعریفم میکرد که اره دخترم گریه کرده بوده بره حموم اینم برده وای وای باورم نمیشه یه سریا چقدددددر بیخیالو راحت دارن زندگی میکنن بعد من دارم خودمو پیر میکنم و میکشم حتی میترسم به مامانم بسپارم چون مامانم کلا شخصیت بیخیالی داره یه بار بچم کوچیک بود چهاردستوپامیرفت گفت تو بخواب من حواسم بهش هست منم ذوق کردم خوابیدم بلند شدم دیدم بچم رفته توهال داره اسپیکرو میندازه رو خودش مامانمم خوابه یا حتی شب زایمانم بچم سینمو نمیگرفت پرستاره هی میومد میگفت باید شیر بدی قند بچت میوفته بعدمامان من بااین که ۴تا زاییده گرفت خوابید گفت بچت گشنش شه خودش بیدار میشه گریه میکنه این سیره که خوابیده که اخرش اومد پرستاره به مامانم دعوا کرد گفت امشب کمکش کن شیر بده حالا در کل بجز این که به خودم حق میدم ولی خیلی سخت میگیرم همه چیو ولی اطرافیانم ریلککککس راحت توکرونا من بچه نوزاد داشتم اونموقع که کل دنیامغازه هاهم بسته بود منم هیچ جا نمیرفتم اما خواهرباردارم مسافرتم میرفت غذای رستورانم میخورد همش حسرت زندگی اونارو میکشموهم خودم اذیت میشم هم بچهام نسبت به بچه اونا چیزای کمتریو تجربه کرده ولی شانس دارن به نظرم بخدا نمیدونم
مامان امیر ارسلان مامان امیر ارسلان ۱ سالگی
مامان دو گل پسر ⚽ مامان دو گل پسر ⚽ ۲ سالگی