مامان ایلیا مامان ایلیا هفته هجدهم بارداری
مامان پسری💙🌱 مامان پسری💙🌱 هفته بیست‌ودوم بارداری
ادامه
یادمه یه دفعه که نامزد بودیم همه توروستامیگفتن این سنش زیاده مامانم به مادرپسره گفته بود اونم گفته بود ک پس همه چی کنسله دخترت پسرمارونمیخوادمامانم باکتک منوبرد اونجاکه بگم نه من اونودوست دارم یه بارم سرسلام کردن که به اون ومامانش وفامیلاش سلام کرده بودم واونامیگفتن توسلام نکردی منومجبور کردن دست روقران بزارم همهه ایناگذشت ماعقدکردیم بابامومجبور کردن برام گوشی بخره اونم پول درست حسابی نداشت مجبور شدگاوشو بفروشه برام یع گوشی بخره اونموقع مادرش بهم گفت اختیارتودست ماست لباس خریدن وخرج ومخارجت باپدرت درحالی ک من زن عقدی پسرش بودم یه بارمیخواستیم براس خریدعیدباخانوادشون بریم خرید مادرش توماشین گریه منودراورد که مابرات چیزی نمیخریم به بابات بگوپول بزنع💔که بابام پول زد اونجام باسلیقه خودشون لباس وچادرخریدن باپول پدرم برای من حتی اون اقاوقتی برای پرو لباس رفت مادرشو صدازد نظربده من توخونشون نقش کلفت داشتم صبح تاظهرتمیزمیکردم میشستم غذامیپختم مادرش میرفت خونه مادربزرگش ظهربرمیگشت وقتی ک پسرش میومد من سفره مینداختم غذامیاوردم بعدجمع میکردم یکم میرفتم بخوابم یواشکی به پسرش میگفت بلندش کن ظرفاروبشوره ازصبح هیچ کاری نکرده💔
مامان 💚 نازلی 💚 مامان 💚 نازلی 💚 هفته سی‌ویکم بارداری
مامان اوا مامان اوا هفته بیست‌وهفتم بارداری
مامان پشمک مامان پشمک هفته پانزدهم بارداری
مامان آراد مامان آراد هفته بیست‌ونهم بارداری