مامان 💙دلارام💙 مامان 💙دلارام💙 ۱۸ ماهگی
مادرشوهرم چندبار گیر سه پیچ داده که من عاشق خیاطی ام اما نتونستم کامل یاد بگیرم خیاط بشم..اما میخوام تو حتما خیاطی یاد بگیری جای من😐😐😐
منم چندبار رو همینطوری هی گفتم باشه انشاءلله بذار خونمون بزرگ بشه جا واسه چرخ خیاطی و کارام داشته باشم همین الانشم یه لباس میخوام اتو کنم دردسره...
دفعه آخری که گفت بازم گفتم انشاءلله خونمون بزرگ شه میرم کلاس و اینا.
مادرشوهرم گفت جای چی میخوای بزرگ باشه؟ همین الانم میتونی؟ آدم اگه بخواد انجام میده بهانه نمیاره.
خندیدم گفتم وا خب زوری که نیست عزیزم بذار انشاءلله خونمون بزرگ شه میرم دیگه.
گفت عروسم عروسای قدیم هرچی مادرشوهر میگفت گوش میکردن. حالا به شوخی گفت یا جدی نمیدونم.
منم خندیدم به شوخی گفتم وا خب خودتون میرفتین یاد میگرفتین چرا نرفتین؟
گفت نههههه من نشد تو باید بری دیدی پدرمادرا رشته ای رو که دوست داشتن اما نشد رو به بچه هاشون میگن برن؟
حالا منم دلم میخواد تو خیاطی بری.
گفتم خب منم که گفتم خونمون بزرگ شه.
گفت بهانه میاری.
گفتم خب باشه پس اصلا نمیرم هیچوقت😊😐😐😐😐
اینو الان داشتم به شوخی به شوهرم میگفتم که وای مامان گیر سه پیچ داده برو خیاطی منم فلان گفتم. شوهرم خندید گفت جنست خرابه هااا...
گفتم آره باشه شوخی شوخی حرفتو زدی و تو و مامانت جنستون خرابه به من چه حالا که اینطوری شد اون ذره ای هم که خودم علاقه داشتم دیگه عمرا برم خیاطی.
شوهرم دید ناراحت شدم گفت شوخی کردم خانوم چرا ناراحت میشی.
والا به من چه زن اسکل😐
مامان Panah مامان Panah ۱ سالگی