مامان رادمان مامان رادمان ۲ سالگی
خسته شدم دیگه هرروز دارم گریه میکنم از دست پسرم. همش مریض میشه همش لج میکنه کل خونرو میزاره رو سرش جیغ میزنه که ب ب بده بعد که میارم هیچی نمیخوره ازبس همش گریه میکنه مغزم سوت میکشه همشم گوشیمو میگیره و نمیده. از لحظه ای که بدنیا اومد داره عذابم میده همه دوره هاش لجباز بود یکسره گریه میکرد نه غذا خوب میخورد نه شیر. هیچکسم نگهش نمیدارع هیچ جا نمیتونم بدون پسرم برم با اینکه دوسالو نیمه باز هرجا میریم میگ یکسره بغلم کن موقع اشپزی ظرف شستن یکسره گریه میکنه بغلم کن. دیگ رد دادم میگم خدایا من چه گناهی کردم بچم انقدر لجبازو بدغذا و گریوعه. من هیچ موقع از کسی کمک نگرفتم اولین بچمه با اینکه هیچی بلد نبودم خودم تنها همه کاراشو کردم با اینکه مادرشوهرم طبقه پایین ماعه مامانمم نزدیکمونه هیچکدوم کمکم نبودن. از بس اذیت شدم تو این دوسالو نیم دارم افسردگی میگیرم انقدر از بچه میترسم که یروز تاریخ پریودیم جابجا میشه سکته میزنم. بنظرتون بزرگتر بشه خوب میشع؟
مامان 👶🏻شیطونک👶🏻 مامان 👶🏻شیطونک👶🏻 ۱ سالگی
شده از لجبازی ، شیطونی، خرابکاری ، بد غذایی بچتون خسته بشید... تنبیهش کنید؟
مثلا با بی توجهی به گریه اش
یا سرش داد بزنید از صدا و خشم قیافتون بترسه؟؟😔
من فکرشم نمیکردم انقد دخترم از عصبانی شدن من بترسه...
همیشه نازشو کشیدم صبوری کردم همه چیو تحمل کردم
ولی امروز انگار تمام اذیت های این یکسال و نیمش اومد جلوی چشمم...
سرش داد زدم ترسید افتاد به گریه 😔
هرچقد گریه کرد بهش توجه نکردم همش گریه میکرد که بهش توجه کنم باهاش مهربون حرف بزنم ولی محلش نذاشتم
گریه هاش شدید شد اصلا آروم نمیگرف
آخرم خسته شد رفت پتوشو بغل کرد خوابید رو فرش...
رفتم بغلش کردم ولی یجوری که انگار دلش ازم پر باشه بی تفاوت و خسته نگام میکرد دلم آتیش گرفت😔😔😔
میدونستم کارم اشتباهه همش به خودم میگفتم نکن گناه داره نذار گریه کنه
ولی انگار اون لحظه هیچی جلودارم نبود
انگار عقده های اذیت هاش نمیذاشت😢😢😢
الانم خسته از گریه بغلم خوابش گرفته...
نمیدونم چیکار کنم
فقط میدونم هیچوقت یادش نمیره😢😢😢😢😢
مامان فاطمه نازم مامان فاطمه نازم ۲ سالگی
مامان ꪑꫀꫝ𝕣ડꪖ🩷 مامان ꪑꫀꫝ𝕣ડꪖ🩷 ۱ سالگی
انقد اعصابم خورده ینی تواین مملکت اگه هرکی کارشو درست انجام بده بقران که انقد اوضاعمون قاراشمیش نبود اه مهرسا بدغذا شده هیچی نمیخوره بدخوابم شده بخاطردندوناش بردمش پیش دکترش راسیپ داد اگه بدونین راسیپ خواب آور هست تاکید کرد شب بدم ولی عجییییب اشتهاباز کنه من انقد دوست داشتم راسیپ بدم ولی گفتم ببینم دکترچی میگ چون دخترخاهرخودم بد غذا بود بردیمش پیش دکتر مهرسا راسیپ داد و دوز مصرف و اینکه کی بخوره اصلا این بچع بعد اون شربت هم خوابش هم اشتهاش عااالی شده بود بعد نسخه رو که نوشت دیدم تونستم کلمه راسیپ رو بخونم انقد خوشحال شدم گفتم خداروشکر اینو بخوره یکم بهتر شه حالا داروخونه ی احممممممممق گووووووسفندددد خرررردد برداشته سر خورد لیگوزینک داده اخه اووولاغ اخه گوووسفند وقتی نوشته راسیپ چرا وقتی نداری یچیز دیگ میدی انقد اعصابم خورده مثلا به اسم خارجیه بهتره کرده تو پاچه ادم اه اه حالا باید بمونم فردا ببره ببینم پس میگیره راسیپ بده یا نه برنامه ی ادمو بهم میزنن با بی دقتیشون😒
مامان 🎀  MaH LiN  🎀 مامان 🎀 MaH LiN 🎀 ۱ سالگی
☆ تجربه ی من از مرحله شیر گرفتن ☆

سلام به مامانای گل
خدا قوتتون بده

سعی میکنم توی این پست تمام نکات تجربه ی خودم رو بگم
مرحله به مرحله مینویسم و قسمتی که توی کامنتا قرار میگیره لطفا لایک کنید بالا بمونه 💜

ماجنوب زندگی میکنیم و بخاطر شدت گرما و عطش خیلی زیاد تصمیم درست این بود که برای دخترم از 18 ماهگی ( بعد از واکسن و تمام شدن نق ها و بد قلقی ها) استارت این کار رو بزنم

یک پیش زمینه از دخترم بگم تا بهتر درک کنین به معنای واقعی کلمه به فنا رفتم 😊
دخترم لب به شیشه شیر هیچوقت نزد ✓
با نی نوشیدن مایعات زیر بار نمیره و یاد نمیگیره ✓
زمان تشنگی و گرسنگی فقط و فقط مکیدن و جویدن منو ترجیح میداد✓

زیر بار جویدن غذاها نمیرفت✓
بدغذا بود✓
روند رشد وزن و قدش تقریبا داشت یک خط صاف میشد 🦥

من با روش گرفتن ناگهانی و بدون آمادگی به شدت مخالفم چون بچه رو توی بزرگسالی دچار بحران میکنه ( نظر مادران مخالف با حرفمم کاملا محترم)

روش ۴ در ۴ شروع کردم که به نظرم خوب و مناسبه
دخترم ۷ صبح همیشه بیدار هست
بقیه در قسمت پایین 🌞
مامان فاطمه مامان فاطمه ۲ سالگی
سلام دوستان. این سوال مدتی هست دغدغه ام شده وتموم راه هارو امتحان کردم حالا میگم نظرتون روهم بگید که شما چکار کردید.
دخترم 4 ماهه دیگه شیر نمیدم یعنی شیر گاو اونم هفته ای دویا سه بار. بستگی به شرایط داره. البته شیر گاو میخوره چون سنگین هست با آب قاطی میکنم ولی اون روزش کلا کم غذا میشه.
این معتاد شیشه هست غذا هم کامل میدم مخصوصا شب میوه یا چیزهای دیگه بعد شام بعضی اوقات میخوره میترکه ولی باید توشیشه یا چیز باشه این بخوره حالا آب میوه شربت چای شیر هرچی شده براش مهم نیست شیشه روباشه. بعد نصف شب گشنش میشه.
خیلی ها میگن جای خابش رو جدا کن این هنوز 4 به بعد شیشه میخاد بعضی اوقات زودتر بعضی وقتها دیر تر ولی تا نخوره نمیخابه گشنش میشه چطوری ترکش بدم. یه بار بیدارش کردم که غذا بدم بخوره بخابه بیدار شد اما غذا نخورد یه ساعت بازی کرد ولی دوباره باشیشه خابید همسرم کلی دعوا کرد میگه بزار تا 4 سالگی بخوره. البته خودش ضعیفه هرغذایی هم نمیخوره یعنی بدغذاست. شما چه پیشنهادی میدین
مامان آنیسا مامان آنیسا ۱ سالگی
مامانا
دیک کم آوردم نمیدونم یاوه زبونی بگم بهشون
مادر شوهرم وپدرشوهرم رواعصابم هستن بااینکه آدمای خوبین دوستندارم برم خونشون پدر شوهر لیوان دهنیش رومیده دخترم وقتی میبینم میرم سریع لیوانش رومیدم بااینکه قاشق دهنیش رومیده ماهم باقاشق خودغذا میدم بااینکه پفک میده ب مادرشوهرم میکم ن ضرر داره میگه بده
منم مجبور میشم بچمو بغل کنم دورش بدم اینم لجبازه گریه میکن
بااینکه فامیلای شوهرم بودن سر سفره بهم میگه سارا باخنده ک مسخره کنه میگ ازگلوم پایین نمیره بهش نوشابه بدم همشون سرسفره خندیدن
بهم بعدبرادرشوهرم میگه زنداداش بهش بده بهشون میگم ب وقتش میدم الان زوده بااینکه عیدی داشتن می‌رقصیدن منم کمرم درد گرفته بود باجاریم ت اتاق بودیم ب مادر شوهرم گفتم مراقب آنیسا باش بهم میگه
باشه آنیسا هم وسط بوده بچه میفته گریه می‌کنه
دیگ نمیدونم ب چ زبونی بگم بهش
شما باشین چ میگین و چ رفتاری میکنین؟
کلاهرخرفی بزنم ب برعکس می‌کنه بااینکه جاریم آنیسا اومده استخون برداشته بهم میگه کار نداشته باش خانواده مااستخون می‌خورن
اون یکی جاریم در جوابش گفت والا بچه های ماک اینطور نیستن
بهم گفت استخون بگیر ی وقت ت گلوش نره
آنیسا ک بدغذاس بااین ویروس هم ک میاد واقعا میترسم ک مریض نشه
مامان RyaN مامان RyaN ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن رایان:
رایان خیلی زیاد ب شیرخشک عادت داشت به حدی که هیچ غذایی نمیخورد فقط شیر میخورد و من هر چقدر تلاش کردم به روش تدریجی شیر رو ازش بگیرم موفق نبودم ، غذا بهش میدادم با دست میزد زیر قاشق ک بریزه ، بشقاب رو برعکس میکرد ، غذا رو تف میکرد ، بعد فقط گریه میکرد ک شیر بده ، توی این دو سال روی هم رفته ی بشقاب غذا هم نخورده بود
من چون روش تدریجی موفقیت امیز نبود اومدم از روش ایجاد تنفر استفاده کردم!
اینجوریه که آب و نشاسته رو قاطی کردم ریختم توی شیشه شیر گفتم شیر خراب شده ، اونم یکم خورد بدش اومد ، بعد توی لیوان شیر پاستوریزه ریختم یکم خورد و خوابید
بیدار شد دوباره گفت شیر ، من دوباره همون ترکیب نشاسته و اب دادم
خلاصه چند بار خواست من بهش اینو دادم از چشمش افتاد
ولی دو روز کلا غذا نخورد فقط یکم نون و بیسکوییت و موز خورد
روز سوم به بعد کم کم غذا خورد و الانم خداروشکر خوبه
اصلا هم اذیت نشد و بهونه نگرفت
هر وقت شیر میخواست میگفت شیر خراب شده از اون یکی ( منظورش شیر پاستوریزه بده)
اینم بگم که من قبلا هرشب سه بار بیدار میشدم شیر میدادم چون طی روز هیچی جز شیر نمیخورد و سیر نمیشد بیدار میشد
ولی الان شب قبل خواب یه استکان شیر پاستوریزه با لیوان میخورهتا صبح میخوابه
امیدوارم به دردتون خورده باشه ❤️
مامان ......... مامان ......... ۲ سالگی
سلام مامانای مهربون بیاین یه نظر در مورد غذا خوردن پسرم بدین ،بنظرتون بدغذا حساب میشه یا خوش غذا؟؟؟
بنظرتون حجم غذاش خوبه؟؟؟
برنج قرمه ،۶،۷ قاشق غذاخوری
قیمه و برنج ۶،۷قاشق غذاخوری
خورش لوبیا سبز هم ۶،۷ قاشق
عدس پلو ۵،۶ قاشق غذاخوری
ماکارانی شکلی یه بشقاب کوچولوی خودش
ماکارانی رشته ای یه کفکیر
کوکو سیب زمینی ۱ و نصفی نهایت ۲ تا بدون نون
کباب تابه ای بدون نون ۲ تا ،با برنج یدونه و ۲ ،قاشق برنج
مرغ ابپز یه دونه رون....
سیب زمینی و تخم مرغ ابپز توپکی نهایت ۱۰ تا کوچولو.....
املت نیمرو شاید ۱۰ تا ۱۵ لقمه ی کوچولو ...
شیربرنج یه ماست خوری پر
اش رشته یا اش دوغ یه ماست خوری پر فقط رشته((چون نخود و لوبیا دوست نداره ))
ابگوشت تیلیت شده یه ماست خوری بدون گوشت و واینا..‌
انواع اش اگه باب میلیش باشه یه ماست خوری کوچولو....
سالاد شیرازی و ماست خیارم یه ملاقه کوچیک میخوره گاهی ،سیب سرخکرده هم یه کفگیر...شیرپاستوریزه و دوغ هم دوست داره ...میوه هم فقط سیب و خیار گاهی یه قاچ میخوره ،لیموشیرین و پرتقال و فقط ابش رو میخوره.میوه ی دیگه ای دوست نداره.....پنیر دوست نداره کره مربا و شیره ی انگور گاهی مگر پی بشه ...اینایی هم ک گفتم یه روز عالی میخوره یهو دیدی یه هفته لب به هیچی نمیزنه ،مخصوصا وعده ی صبحانه خیلییییی اذیت میکنه بی نهایت اخرم شاید دو سه لقمه بخوره یا نه ،،بقیه وعده هارم اگه بخوره یک ساعت تمام طول میده.....
بنظرتون حالا چطوره خوش غذا حساب میشه یا بد ؟؟؟
بچه های شما چطورن؟؟