مامان ماهور 🩷 مامان ماهور 🩷 ۲ سالگی
میشه یکی جوابمو بده ...
ببخشید امروز دختر همسابه اومده بود خونمون بعد منم با خانپمه داشتم بیرون حرف میزدم دخترشم خیلی پر رو هست از در میندازی از دیوار میاد مامانشم اصلا انگار نه انکار بعد یهو از پله ها مون سر خورد افتاد منم گرفتم بغلم که ببرمش بدم به مامانش چنان جیغو داد کرد که نمیرم نمیررم خلاصه رفت ..اومدم نشستم سر شام یهو همسرم جلو در شوهرم کلی حرف باررم کرد که چرا بچه مردمو میاری خونه خب مگه من آورده بودمش بعدشم مامانش جلووش بگیره مگه من میتونم یکیو بیرون منم از خونه با اینکه خیلی تلاش میکنم نیاد خونمون ولی بازم میاد .‌الان منم از سر سفره پاشدم چون همسرم بهم گفت نخور شامتو اونم بخاطر اینکه من کفتم شب تاسپعا چه مبابیه راه انداختی تو حیاط که بچه مردمم بخواد بیاد خونمون اونم گفت خب شب تاسوعاس نخور منم پاشدم اومدم بالا خونه مون ...بعد خودشم قبلش دوتا شونو برد مغازه براشون خورامی خرید منم میگم خب خودت چطوری تا مغازه میبریش الان که افتاذه تقصیر من بود ...همچین داشت نازشونو میکشیداااا ...الان میشه یکی بگه من چیکارر کنم ...بعد اومده بالا میگه از فردا حق نداری بری کوچه منم گفتم منو آوردی توکوچه ای نگهم داشتی که زناشون همه میریزن کوچه خق نداری پس حرف بزنی در این مورد ..من محبوری اومدم طبقه بالا پدر شوهر خونه ساختیم که تنها نباشه ایشون ...بهم بگید چیکار کنم ..اصلا خودمم ازین کوچه خوشم نمیاد
مامان آرنیکا🧸💜 مامان آرنیکا🧸💜 ۱۲ ماهگی
مامان مسعود مامان مسعود ۱۲ ماهگی