مامان پسته مامان پسته ۱۲ ماهگی
خواهرشوهرم چندین بار شده ایلیارو که بغل گرفته گفته خدایا چقدر شیرینه من فکرنمسکردم بااین پدرومادر این بچه انقدر شیرین بشه
منم پیزی نمیگفتم میخندیدم رد میشدم
حالا امشب رفتیم خونه مارشوهرمینا،منم که توپم خیلی از شوهرم پر بود حالا میگم چرا
بعد خواهرشوهرم نشست گفت داشتیم عکسای تولد ایلیارو نگاه میکردیم(دختراونیکی خواهرشوهرم که ۵سالشه)برگشت گفت مامان باباش اصلا شیرین نیستن ولی ایلیا خیلی شیرینه.
منم نه گذاشتم نه برداشتم😂گفتم اهاااااان خوب عزیزم ببین تقصیر توعه دیگه نشستی هربار گفتی مامان و باباش شیرین نیستن من فکرمیکردم گوشت تلخ بشه ولی شیرین شد حالا این بچه هم یادگرفته میگه
بعد همشون میخندیدن گفتم ببین حرفت چرخید چرخید اخرش اومد چسبید به خودت😂
بعد مادرشوهرم خواست جمع کنه گفت نه بچه بوده دیگه گفتم نه دخترخودتونم این حرفو زده اینم شنیده میکه منم میگم اخرش میاد میرسه به خودت😂
خودهرشوهرام داشتن به هم چشم و ابرو میومدن ولی هیچی نتونستن بگن
انقدر چسبید
عوض همه وقتایی که بهم تیکه مینداختن منم یکبار تونستم جواب بدم دلم خنک شه حداقل
مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
مامان الارز 🦄🌈 مامان الارز 🦄🌈 ۱۲ ماهگی