مامان تربچه(پناه) مامان تربچه(پناه) ۲ سالگی
مامان آراد💙🧸 مامان آراد💙🧸 ۳ سالگی
مامان حورا مامان حورا روزهای ابتدایی تولد
ادامه
دکتر ک اومد معاینم کرد دید من دوباره از 5سانت شدن 2سانت😖واقعا اون لحضه حالم خیلی بد شد بهم اموزش تنفس رو یاد داد ک من بتونم درد هامو تحمل کنم ولی واقعا قابل تحمل نبودن هی شدید و شدید تر میشدن تا اینکه ادامه دادم و هر نیم ساعت میومدن معاینم میکرد و پیشرفت میکردم تا اینکه ساعت 3و نیم ظهر دیدن ک دارم فشار میدم اون لحضه فقط دوس داشتم برم سرویس تا اینکه اومدن معاینم کردن دیدن من شدم 8سانت 🥴بعد که زود ب دکتر زنک زدن تا دکتر اومد بهم اموزش زور زدن رو یاد میدادن تا دکتر اومد من فول شده بودم و ساعت 4و نیم من حورا جونمو به دنیا اوردم و اون لحضه واقعاا قابل توصیف نیست اون لحضه ک من حورا رو دیدم همه دردام رو فراموش کردم حتی احساس نکردم چطور بخیه خوردم ولی اینجاش بد هست ک من خیلی برش خوردم و زاید بخیه خوردم و خیلی سخته نشستن و پاشدن برام بعد ازون اون دکتر مغروره اومد منم با کل غرور برگشتم بهش کفتم خداروشکر شما نبودین ک من تا الان زایمان نکردن چ خوشانسم من ک شما رفتین خیلی بهش برخورد ولی دل من اروم شد 😂😂و پایان ولی تجربه خیلی خوبی بود اکر من بازم باردار شدم بازم انتخاب من طبیعیه😊