افسرده شدیم والا نمیدونیم چیکار کنیم
دیگه نمیشه پیاده روی برم.پسر پارک رو دوست داره ولی نمیتونم ببرمش.قسمت بد داستان اونجایی بود که مردا رو باید در طول روز تحمل میکردیم.تنبل شدن،دست و دلشون به کا نمیره
اگه بخاطر خطر این بیماری نبود من این قرنطینه و دوست دارم.تموم وقت من و دخترم با پسرم آرسین گذشت.لذت بردیم از بزرگ کردنش .از بس باهاش حرف زدیم و بازی کردیم خیلی شیرین و بازیگوش شده
فاجعه نمیشه باید مواظب باشی
من اگه پسرم نبود افسرده میشدم توجه ام بهش بیشتر شده
ماقبل ازاینکه کرونابیاد به دلایلی ازشهرخودمون نقل مکان کردیم به یک استان دیکه .غریب بودیم امکانات کم تواین شهر دلتنگی همه ازارمون میداد باامدن کرونا دیکه واقعاافسرده شدیم صبح تاشب خونه حداقل قبل کرونا پسرموپارک میبردم یک دوری توبازارمیزدیم بدون دغدغه.اماباکروناخونه نشین شدیم اوالش سخت بوداما کم کم به شرایط عادت کردم پسرمم کلافه وبهانه گیرشده بود باهاش توخونه بازی کردم براش تاب خریدیم کمتربهش سخت میگرفتم باپدرش بیشتربازی میکردخلاصه داریم بااین کرونازندگی میکنیم تاهرچی زوترتموم بشه
عصبی شدیم توخونه جایی نمیتونیم بریم ایکاش روز اول که قرنطیه شد همه رعایت میکردن تا افراد بیشتری مبتلا نمیشدن چه فایده وقتی ما قرنطینه باشیم بقیه رعایت نکن همش استرس داریم نمیتونیم باخیال راحت کاری کنیم ولی بازم خداروشکر که بچها هستن ولی واقعا حوصلمون پوکید توخونه 😔😒
من كه كلا قبل كرونا يك ماه ازدواج كردم كلا ازدواج برام تله قرنطينه بود الانم باردارم ديگه نگم براتون هیچ اعتراضی نمیتونم بکنم چیزی بگم جواب اینه که همه مردم قرنطینه ان نه فقط من😔😔😔
کلافگی دپرس...بیرون میری بهت نمیچسبه با استرس...دنیای مزخرفی شده😢 طفل معصوما گیرافتادن.
افسرده و عصبی شدم. بد اخلاق با بچه از بس نق میزنه بریم بیرون
خیلی بده خیلی
افسردگی گرفتیم
بچه هم دوسداره هوابخوره،واقعابچه هم احتیاج به هوای ازادداره
ولی متاسفاته😔
ایشالا به زودی کرونا بره
خدایااا😭😭😭
سلام منم وقتی اوایل فروردین به دنیا اومد من افسردگی گرفتم هیچ کس به خاطر کرونا نیومد خونمون تا دو ماه تو خونه بودم اما الان دیگه میرم خونه مادرم الان خیلی بهتر شدم
من با دخترم دوتا دوست هستیم واسه هم ،اگه دخترم نبود واقعا تنهایی سخت بود برام چون نه خونه پدرم نه پدرشوهرم نزدیکه بهم .این قرنطینه هم باعث شد باهم سرگرم بشیم توخونه و وقت بیشتری داشته باشم تا بتونم بیشتر تو یادگیری و آموزش به دخترم برسم ..امیدوارم که به زودی این بلا از سرمون رفع بشه و بتونیم راحت بریم بیرون با بچه هامون وخوش بگذرونیم
برامنی ک شوهرم دوروز سرکاره دخترم بهترین همدمه واسم ولی خب واقعاطاقت فرساشده همش توخونه نشستن وقتی هم شوهرم میادهمش خونه ایم دلم ب حال بچه هامیسوزه ازروزی ک اومدن همش توخونه
حسابی هردومونو کلافه و تو.چهاردیواری زندونی کرده لعنتی کرونا
نمیدونم چجوری به افراد بگم بچمو بغل نکنن 😔هنوز بچم ۲ ماه هم نشده
به نام خدا
تاثیری نداشته 🤣
سلام مامانا❤️من ۲۶ بهمن زایمان کردم
تا الان ک اکه کورنا هم نبود تو خونه میموندم بخاطر بچه ی کوچیک ، اما از الان ب بعد فکر کنم سخت بگذره ، اخه بعد از نه ماه بارداری و نوزاد پروری ادم دلش سفر و تنوع میخاد
ک متاسفانه نمیشه♥️ ب امید روزای بدون کورنا🙏🏻
خسته کننده شد واقعا .من پسربزرگم ده سالشه واقعا خیلی حالش بد میشه چون دلش میخواد بره بیرون بازی کنه ولی از وقتی گفتن بچه ها هم خیلی درگیر بیماری شدن واقعا میترسم بره بیرون ،پسر کوچیک هم الان ده ماهه شده همه اش میگه دََدَدَ .قشنگ معلومه دوست داره بره بیرون ولی کرونا لعنتی نمیره که با خیال راحت بریم بیرون 😔
من که خیلی خسته شدم همیشه آرزو داشتم بچم که راه افتاد با خودم پارک و پیاده روی ببرمش اما حالا دخترم مجبوره توخونه باشه،مرتب دستگیره در رو میگیره و میگه ددی،تنهاسرگرمیش آب بازی تو حیاط شده.همه چیز تو خونه تکراریه.
سختههههه سختتتتت اونقدر سخت ک دوس دارم بمیرممم هرجا میرم نگرانم هر کی میاد نگرانمم هرکی بچم و بغل میکنه تا ی هفته گریه میکنم دیگ دیوونه شدمممممم
دارم از دستش دیوونه میشم تو خونه کم کم طاقتم تموم میشه میبرمش بیرون
خوبه خوبه خوبه...!!!!؟
واقعا چرا یکسری ها راضین....!؟
مگه وضع از اینم بدترمیشه بیکاری بیپولی و ترس... تو خونه موندن... افسردگی میاره... دل آدم میپوسه..... چرا خودمونو گول میزنیم...!؟ هر وقت شوهر آدم میره بیرون میاد یا هر وقت که مجبوری خرید کنی یا مجبوری دکتر بری ، تمام ترس اینکه کرونا نگیریم آدمو دیوونه میکنه و از کنار هم بودن هیچ لذتی نمیتونیم ببریم... امیدوارم هرچی زودتر داروش ساخته بشه و این ویروس ریشه کنشه🙏🙏🙏
واقعاخیلی سخته توقرنطینه بودن سخت تراینه ک کسی رعایت نمیکنه وآمارمبتلاهاهرلحظه بیشترمیشه.اگه این بچه هام نبودن واقعاخسته کننده ترمیشد بیشتربابچه وقت میگذرونیم
پسر من خیلی پرانرژی تو این مدت اصلا پارک یا جایی برای شیطنت و شلوغی پیدا نکرده واقعا سرخورده و عصبی شده
خیلی خیلی خداروشکر میکنم که دخترم کنارمه اگر نبود افسردگی میگرفتم شوهرمم که صبح میره شب میاد من با دخترگلم و کارای خونه سرگرمم ولی خیلی بده اخه دوست داشتم با دخترم برم بیرون بزارمش تو کالسکه دورش بدم البته گاهی با ماشین میبرمیش دورش میدیم من و باباش
وقتمو با دخترم پر میکنم ولی ازین بابت که هیچ جا نمیتونم برم ناراحتم
دوس داشتم با دخترم با کالاسکه اش میرفتم پارک و خرید و فروشگاه های هایپرمارکت بعد دخترمو میزاشتم تو این سبد خریدای ماشینی باهاش خرید میکردم 😊
میبردمش پارک و شهربازی
میرفتم خونه اقوام مهمونی با دخترم
ولی الان فقط خونه مامانم و مادرشوهرم میرم
تازه اونم با نگرانی
دایم نگران آینده بچمم که اگه شرایط اینجوری بمونه حتی بچم نمیتونه یه پارک بره واسه بازی
هیچ کیو نمیبینه
همسن و سالاشو نمیبینه و گوشه گیر میشه 🙁
خداکنه شرایط بهتر بشه 😷😷😷😷😔
واقعا خسته شدم خیلی دخترم بهانه گیر شده
کهدل
بخاطر تعطیلی اجباری که پیش اومده وقت بیشتری دارم تا با دخترم بگذرونم .من قبلا به مدت 4 ماه مهد میبردمش و چقدر سرزنش شدم که بچه ی شیرخوارمو میذارم مهد اما این بابت راضیم که پیش خودمه .ولی خداییش افسردگی میگیره ادم همش تو خونه
دخترم خیلی بد قلق شده و اصلا باهام راه نمیاد تو خونه کلافه شده
هر چقدر کارتون میبینه نقاشی میکشه اما باز خیلی اذیت میشه انشاالله خیلی زود تموم شه😔
خیلی خوبه مادرشوهرو کمتر میبینیم کرونا جنبه مثبتم داشته
خیلی سخته احساس میکنم افسرده شدم دخترم همش دلش میخواد بره بیرون
خیلی سخته خدا کنه زودتر تموم بشه
من دانشجو بودم بابد بچم میزاشتم و میرفتم کرونا باعث شد پیش هم باشیم و بهم وابسته شدیم که این خیلبم خوب نیست امیدوارم زودتر بره تا روال عادی برگردیم
رابطه ها داغوووون😫😫😫
دو تا پسر دارم سرویسم کردن. امیدمون تو شهر غربت به پارک و بازار رفتن گرم بود از اونم محروم شدیم و رفت.
از بس موندیم تو چهار دیواری مخمون پوکید مخصوصا که بچه های من خیلی خیلی پرتحرک و شلوغن
بچه تفریح میخواد... بازی میخواد.... فضای باز میخواد روحیه اش عوض بشه
تو این وضعیت کرونای لعنتی؛؛؛ مادر بودن دهنمونو سرویس کرده.. اونایی هم که ادعاشون میشه خونه بهشون خوش میگذره امکان نداره.
مگه میشه انسان تو این زمان باشه ولی مثل غارنشین ها زندگی کنه... مگر اینکه یکی خیلی برونگرا و منزوی باشه که تحمل این قرنطینه براش راحت بگذره.
سلام خوبی عزیزم جان آقا رادین
واقعا سخته تو شرایط کرونایی بیرون نری واقعا آدم و دیوونه میکنه ولی چون دخترم هست هیچ تنهایی و دلتنگی هس نمیکنم فقط با اون سرگرمم خدایا شکرت که بهم یه دختر سالم و ناز دادی
من که همش پسرم ازوقتی بدنیااومده پاییزبودبخاطرسرمابیرون نمیبردم بعدهم که این کرونای لعنتی اومده همش توخونه ایم دیگه افسردگی گرفتیم شوهرم هم همش توخونه ایم کارش تعطیل شده بخاطرکروناروزهای سختی روداریم میگذرونیم
پسرم نبود روانی میشدم،من ک راضیم یکم رفت و امدای الکی کم شده بهتر شده
وابسته شده حسابی
خوب این قرنطینه یه خوبی هاویه بدی ها داشت...یکی ازبدی هاش اینه که دلمون واسه عزیزامون تنگ میشه...ولی روابط بافرزندبخوام بگم پسرم امسال اول ابتدایی بود خوب هم مادربودم هم معلم لحظات متفاوتی داشتیم ..سعی کردم براش تو خونه تنوع ایجادکنم فست فودکیک هرچی دلش میخواددرس میکنم جشن ماهگردمیگیریم واسه داداشش تقریبا همه اسباب بازیاشودردسترسش گذاشتم...اومدن امینم که یکی از معجزات بزرگ زندگیمه تواین شرایط چون واقعاسرمنوداداششوگرم کرده...
من خودم میرم بیرون دخترمو زیاد نمیبرم زیاد روم تاثیر نزاشته
سلام خیلی سخته
فهمیدم چه کم کاری هایی که نکردم برای بچم
برای من هیچ فرقی نداره همین که پسرم پیشمه دنیا واسم مهم نیست قرنطینه یا ن
واسه من که خیلی خوب بود.دخترم دوماهه بود کرونا شروع شد موندیم تو خونه.اگه بچه ام نبود اصلا نمیتونستم خونه بشینم چون قبل به دنیا اومدنش حداقل روزی یه بار بیرون میرفتم.مهمونی وگردش هم همیشه برپا بود
سلام برای من فرقی نمیکنه چون من معتقدم حداقل بچه تایکسال ونیم هرچی کمترازخانه بیرون بره به نفعشه چون برای یک بچه نوپابهترین وامن ترین جاخانه است من پسراولم تاحدوددوسالگی خانه بودیم اگربیرون میرفتیم ضروری بودالحمدلله خیلی کم مریص شدوتغذیه اش هم خوب بودوالان هم راضیم
خداروشکر میکنم که پسرم هست و کل وقتم شده برای خانوادم یعنی پسرم و همسرم بیشتر تو خونه باهم وقت میگذرونیم شاید سخت باشه ولی انسان به هرچیزی عادت میکنه
ایشاالله صبوری میکنیم تا این کرونا ریشه کن بشه و واکسنش بیاد انشاالله راحت میشیم🥰🥰🙏🏻🙏🏻🙏🏻🌹👏🏼❤️🎈😍
رابطه من و دختر صمیمی تر شده چون من شاغل هستم و این اولین تجربه تنها بودن با دخترم در منزل بود خیلی راضی هستم رفتارش کاملا تغییر کرده
اصلا افسوس اینو نمیخورم که خونه نشین شدم چون سلامت بچه ها از همه چیز مهم تره خستگیه روز با اومدن شب تموم میشه
خدارو شکر میکنم که پناه داریم اکر زلزله بود یا سیل یا جنگ پناه نداشتیم این بچه ها یه کوچیک رو چطوری میشد نگه داریم
از بس با خودم بوده دیگه نمیتونم دو دیقه ازش دور شم میگه همش پیشم بشین ی متر اونور تر نرو! اینم دردسر ما از کار و زندگی افتادیم
بنظر من خیلیم خوبه بچه رو میبیریم بیرون سرما خوره ولی الان تو ادم کاراشم میکنع
وابستگیمون به هم بیشتر شده متاسفانه
با رعایت بهداشت بعضی روزا پارک نزدیک خونه میبرمش ،ولی کاش زودتر کرونا از بین بره بچه هامون چه گناهی دارن که آزادانه نمیتونن اشیا رو لمس کنن و بشناسن،الان نو پا هستن و کنجکاو و نیازشونه که دست به وسایل بزنن ولی فعلا مثل زندانیا باهاشون رفتار میشه،😔😔متاسفانه😪😔😪
وای خیلی سخته نمیتونم ببرمش بیرون براش خرید کنم تا دکتر هم بخوام برم همه بهم حرف میزنن خودشونشهر رو شلوغ کردن میگن چرا میای با بچه بیرون بچه اینقدر بیرون نرفته به شدت بهم وابسته اس پیش هیچ کس نمیمونه بغل هیچ کس نمیره تا میخوام لباسشو عوض کنم ببرمش حموم فکر میکنه میخوام ببرمش دد میگه دَدَدَ دلم براش میسوزه رنگ افتاب رو نمیبینه
برای من که خیلی بد بود وهست پسر بزرگم کلاس اول بود آرش به دنیا اومدآموزشا مجازی شده بود چقدر سختم بود چه زجری کشیدم من دست تنها تو شهر غریب الان یادم میفته گریم میگیره 😭
اونایی که میگن خوبه یعنی دوست دارن به همین روال پیش بره 🤔
اعصابم خورد کرده ازیس شلوغ کاره
خیلی سخته پسرم من هم هیجان بالایی داره مدتی هست با میکرو بازی کردن و تلویزیون دیدنش زیاد شده و من هم خیلی موافق نیستم نمیدونم چیکار کنم
رابطه ها رو خیلی کم کرده بچه ها اجتماعی بار نمیان. اصول اخلاق و رفتار با دیگران رو یاد نمیگیرن. ولی تا دلتون بخاد گوشی و فضای مجازی رو میشناسن
🤪🤣🤣🤣🤣🤣🤣
از این نظر که اوایل حالم بد بود مهمون بازی ها تعطیل بود هزینه ها کمتر بود خوب بود ولی الان حوصله سر بر شده واقعا نمیشه تحمل کرد. البته ما با رعایت اصول تقریبا همو میبینیم.
همه راضین پس اوناکه ازکرونا ناراحت و ناراضین کیا هستن.??حتما مردم ایران نیستن. ..
من از روزی که دخترم به دنیا اومده زیاد وقت نمیکنم بیرون برم بیشتر تو خونه ام،ولی دو تا بچه هفت ساله و نه ساله دارم که اونا خیلی حوصله شون سررفته تو خونه، میگن همه بازی هامون تکراری شده دوست داریم بریم بیرون...
سلام .منم قبلا کلی نقشه کشیده بودم ک با پسرم بریم بگردیم و خرید کنیم ک متاسفانه کرونا همه چی رو بهم ریخت😩😩.تو خونه هم ک حوصلمون سرمیره .😞
خدا شر این کرونا را از این جهان رفع کنه. خیلی دلم میخواست پسرمو به دنیا امد ببرم مشهد .اما این لعنت شده کرونا نزاشت
من و شوهرم تو دوتا شهر جدا دانشجو بودیم...با یه بچه دوساله نیمه فوق العاده شیطون...خب از بودن کرونا راضی نیستیم ولی به نفعمون هم شد...
برای من که خوب شد چون هم با بچه م سرگرمم هم باهم بازی میکنیم هم کلا کسی رو ندارم که خونه م بیاد و اهل رفت و آمد زیاد نیستم.
سلام وقت بخیر تو این مدت قرنطینه بیشتر با بچه هام وقت گذراندم و بیشتر به خودم و خانوادم رسیدم ولی از بابت کلاس تابستونی واسه بچه ها دیگه این سال تو خونه هستیم، واقعا سخته،
پدرموندر اومده طی روز نه کسی میاد پیشمون نه ما میتونیم جایی بریم شدیم دو تا تارزان که فقط من مادر در تلاش برای طی روند تربیتشم
من دخترم دو سالشه الان بیشتر با عمه ها و بچه ها عمه اش سرگرمه بیشتر این کرونایی لعنتی که اومده نمیتونیم مسافرت بریم شهر دور اذیتیم وگرنه خداروشکر زیاد سخت نیست برامون دیگه اهواز تو این تابستون گرمایی سوزان بیرون نریم بهتره
دختر من دی ماه دنیا اومد.تا یکم جون بگیره و من به خودم بیام کرونا شروع شد.تجربه غیر کرونایی تقریبا نداریم ک ببینیم چطوریه!!
خیلی بده واقعا پسرم همش بهانه بیرون رفتن میگیره مجبورم تو پارکینگ ببرمش بازی
اصلا راضی نمیشه ولی خب وابسته بیشتر شده چون مهمانی ها کنسل سده
رسما دیوونه شدیم دوتامون
برای من هم تغییری نکرده
سخت شده اما
با رعایت دستورات بهداشتی به روال عادی زندگیم ادامه میدهم( جدا از بدی های کرونا یه خوبی بزرگ داشت بهداشت اهمیت صد در صد پیدا کرد خصوصا برای کسانی که رعایت نمی کردند)
دختر من هم با مفاهیم بیماری،
صابون،شستشوی دست ها،
ماسک،سلامتی........به صورت ملموس آشنا شد. فهمید از کسانی که بهداشت را رعایت نمیکنند باید فاصله گرفت و تذکر داد. با افراد بیمار نباید روبوسی کرد. فقط یه مشکل داشت این دوران برای دخترم: بازی نکردن با دوستانش وهم بازی هاش که با تماس تصویری جبران میکردم.
ترس و استرس برادر مرگ است.
همیشه خطر وجود داره مثل تصادف، زلزله،آتش سوزی...........کرونا
قدرت خداوند بالاتر از قدرت کرونا است
توکل بر خدا کنید و زندگی کنید به قول حافظ:
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آن که تدبیر و تأمل بایدش
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام
هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
نازها زان نرگس مستانهاش باید کشید
این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند
دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش
کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود
عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش
خیلی اوضاع بدیه پسر من که خسته میشه توی خونه همش سعی میکنم سرش گرم کنم ولی خودمم دیگه دل و دماغ ندارم الهی این روزای سخت زودتر تموم بشه
همش میگفتم بهار میشه بچم و ببرم بیرون بریم پارک ولی الان همش خونه ایم دیگه کلافه شدیم
از صبح تا شب من و دخترم باهمیم، دلمـاروم نیست حتی خونه ی مادربزرگاش بذارمش، و بزرگترین چالشم وابستگی بیش از حدش به منه، جوری وقتی شبها بغل باباش هم میره من رو با چشم دنبال میکنه و من معمولا میرم از چشمم دور میشم که به پدرشم توجه کنه. دوبار مجبور شدم برای یک ساعت پیش خانواده همسرم بذارمش برم بیرون خیـــلی بی تابی و گریه کرد . بقیه مادرا چه راه حلی دارین برای وابستگی کمتر؟
سلام، منم دخترم ۴۰ روزش که تموم شد، کرونا رسما اعلام شد و از همون روز تا الان، توی قرنطینه هستیم با دخترم، همه ی سختی هاش، حوصله سر رفتناش، ...
همه به کنار،
من نگران رشد ذهنی دخترم هستم. به نظرتون این خونه موندن ها تاثیر منفی داره روی رشدش؟
آخه بچه ای که بیرون نره، پارک نره، مهمونی نره، کسی رو جز پدر و مادرش نبینه، ...
چطور شخصیتش شکل میگیره؟
من خیلی نگرانم...
خانومایی ک میگین کرونا زودتر بره ایشالله،همه چی ب خودمون بستگی داره عزیزان..اگ همین مردم عادی رعایت کنن همه چی خیلی بهتر میشه...الان من تو ی استان گلستان هستم...ی مدت همه رعایت میکردن واقعا خیابونا خلوت شده بود پرنده پر نمی زد بازارا بسته بود .وضیعت سفید شده بود یعنی قشنگ استانمون پاک شده بود...ولی بعد ی مدت ک باز خیال همه راحت شد و بازارا شلوغ شد و رعایت نکردن و بعد ماشینهایی دیده میشدن تو خیابون با پلاک تهران و قم و شیراز و...ینی از همه جا سفر کرده بودن گلستان.الان بازقرمز شده..تورو خدا رعایت کنید 😔😔
من که اگه دخترم نبودتوقرنطینه دیونه میشدم بادخترم سرگرمم نمی فهمم کی شب میشه خیلی دوست داشتم دخترموببرم مسافرت پیش خانوادم ببرم بگردونمش حیف که نمیشه این کرونای لعنتی همه برناممو خراب کردخداکمک کنه هرچه زودتر این ویروس ازبین بره☹️😣
تو این روزهای سخت بودن با پسر سه ماهم فقط انگیزه و شوق زیستن میده وقتی نتونی هیچ جابری و رفت و آمد نکنی خیلی به آدم فشار روحی میاد خدا کنه هر چه زودتر خلاص شیم.من کل روز رو با پسرم وقت میگذرونم تا همسرم از سر کار بیاد و هفته ای یک بار داخل ماشینی یه دوری میزنیم.امید وارم هرچه زودتر تموم شه و زندگی کنیم
ازیه جنبه هایی خوب بوده.ازیه جنبه هایی هم بد.
سلام من چون باتوجه به شرایط بارداریم بیشترتوخونه درحال استراحت هستم به همین خاطرقرنطیه تاثیرچندانی نداشته تابهترهم شده پرهیزازرفت وامدهای غیرضروری
بچم گناه داره ن میتونم ببرمش بیرون نه میتونم براش اسباب بازی چیزی بگیرم، الان 8 ماهشه ، بازم خدا رو شکر واسه من ک تو خونه باهاش بازی می کنم سرگرمم با این حال افسرده شدیم تو خونه ، پسر پزرگم خیلی بهونه گیری می کنه ، بازم اهورا کوچولوم هنوز این چیزا رو بلد نیست، خدا کنه تمام بشه این اوضاع بد
و بچم کاملا با همه غریبی میکنه سوار کالسکه نشده براش عجیبه
اعصاب بچموندارم سرش داد میزنم و بیحوصله و افسرده
والا برا من تغییری نکرده ... بنظر من اگ تمیزی رو رعایت کنیم ن بچه هامون ن خودمون طوریمون نمیشه ان شاالله...دیروز عصر پارک بودیم دلتون نخواد😂😂
دخترم خیلی عصبی بود عصبی تر شده یه برادر یک ساله هم بیرون که نمیشه رفت واقعا نمیدونم باید چکار کنم
زندگی خیلی سخت شده ، بچه من از بس آدم ندیده هر کی رو می بینه جیغ می زنه .
رابطه من با پسر بزرگم بد شده توی این دوران قرنطینه
وابستگی شدید دخترم به من و تماشای زیاد کارتون دیگه کلافه کرده
من تقریبا ماه های آخر بارداریم بود که ویروس کرونا پخش شد و به ایران هم رسید. زایمانمم تو روزای اوج کرونا بود که راه ها رو بسته بودن و تو قرنطینه بودیم.کرونا از یه جهت باعث شد به خواسته ای که از قبل داشتم برسم! اونم اینکه همیشه دوست داشتم وقتی زایمان میکنم دور و برم شلوغی و بریز و بپاش نباشه و خودم و بچم تو آرامش و سکوت باشیم.متاسفانه بخاطر رسم و رسوم غلط که از قدیم مونده یه بچه که بدنیا میاد از مراسم دهم و دندونی و ختنه سورانی و... بگیر الی آخر که باید حتما مراسم آنچنانی گرفته بشه که من بطور جدیییی مخالف این مراسمات بودم و هیچ جوره دوست نداشتم.و اینکه از همون بدو تولد که اطرافیان میان ملاقات مادر و بچه تااااا زمانی که زائو رو میارن خونه و به بعدش ریز و درشت می ریزن تو خونت و کلللیییی سر و صدا و بگیر و ببر که تازه باید با این وضعیت جسمی و روحی نامناسب هم خوشامدگویی اونا رو کنی، بی خوابی رو که دیگه نگممممممم. بعدشم مهمونای کم شعور بچه رو مثل عروسک بغل به بغل میچرخونن و هر کدوم یه دو تا ماچ آبدار میچسبونن رو لپ بچه ی تازه بدنیا اومده و هزار تا بیماری پوستی و سرماخوردگی رو به بچه منتقل میدن ولی الان شرایط عوض شد. امیدوارم هر چه زودتر این ویروس کرونا همراه با یکسری از رسم و رسوم غلط و آزاردهنده و این روبوسی کردن های مسخره بین مردمی از بین بره و رعایت بهداشت بیشتر از این بشه.
پسر من الان خیییلیا دوست داره محیط بیرون از خونه باشه..دوست داشتم ببرمش خرید ،پارک ، خیابون ولی با این اوضاع نمیشه که بچه انرژیش تخلیه بشه و باعث کلافه شدن خودم و خودش شده.
🌋🌋🌋🌋🌋🌋🌋🗻🌋🌅🌅🌅🌅🌅😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
من آگه بچه م نبود افسردگی می گرفتم خداروشکر که هست پیشم هست خداروشکر
از این لحاظ که میتونم با خیال راحت برای پسرم وقت بذارم خوبه اما یه روزایی حس میکنم دارم توی خونه خفه میشم و احساس افسردگی بهم دست میده. فکر کنم اونایی که شاغل بودن و الان خونه نشین شدن اونم اینطوری، حال منو درک میکنن. اما خودم سعی میکنم حال خودمو خوب کنم.
همین روزا دیوانه میشیم
راستش برای من بد شد پست بانک دارم از ترس کرونا نمیدونم چکار کنم از ترسم بچمو از پرستارش گرفتم بعضی وقتا شوهرمو میفرستم جای خودم بعضی وقتام بچمو میزارم خونه خواهرم و با استرس و گریه میرم سرکار نه به خاطر خودم بلکه بخاطر بچم.دخترمم شدیداً وابسته ی خودم شد تو این چندماه آن شاالله کرونا تموم شه فک کنم کارت حضرت فیله که باز به پرستارش عادت کنه
خوبه منکه توی این قرنطینه دخترمو ازپوشک گرفتم ووقت بیشتری باهاش گذروندم ولی انشاالله ه چی زودترتموم شه چون دخترم عاشق بیرون رفتنه نمیتونم ببرمش
واقعا خیللللللللللللللللللللللللی سخته پر وجودمون استرس
کرونا همه ی برنامه هامونو بهم ریخته و فقط مجبوریم خونه بمونیم دخترم بخاطر یه ثانیه بیرون رفتن بی تابی میکنه ،واقعا واسه بچه ها و مامانا شرایط سختی شده هر جوری شده باید تو خونه سرگرم شد
برای من خوب بوده،. هم تو خونه به دخترم میرسم و می تونم کارا و پروژه هام پیش ببرم، چون اگه کرونا نبود باید کلی جلسه حضوری میرفتم ولی الان همه چیز آنلاینه، راحت میشه مار کرد به بچه رسیدگی کرد. فقط جدیدا دخترم یکم بدقلقی می کنه تو خوابیدن و شیر خوردن که باعث میشه یکم بی حوصله شم، این نیز بگذرد
سعی میکنیم روزهارو بخوبی بگذرونیم.اما اگه کرونا نبود خیلی بهتر بود.بچه های ما با این آپارتمان نشینی ب اندازه کافی از محیط بیرون محدود بودن، الان کمتر یا حذف هم شد
نظر هارو میخونم تعجب میکنم از یه سری افرادی که از وجود کرونا ناراضی نیستن.دوست عزیز جایی نرو که مهمان خونت نیاد که خوشحالی از اینکه رفت وامدت کم شده وهزینه هات پایین اومد یا رک بگو رفت وامد رو دوست ندارم.مادر عزیز بجای کار بشین تو خونت بچه داری کن که اومدن بیماری ومصیبت شما رو به بچه هاتون نزدیک نکنه.بی شک شرایط سخت وبهرانی وکسالت اوری داریم بخاطر این خانه نشینی ها افسردگی ها ووسواس زیاد شده.من که حسرت یه معاشرت یه مهمانی یه قدم زدن بی استرس دارم.وامیدوارم این کابووس زودتر تمام بشه
من ارزو داشتم با بچم و همسرم بگردیم باهم دیگ سه تایی ولی نمیشه
کیمیا باباش فوت کرده زیاد عمه هاش همش خونمونن بچههای عمه هاش بازی میکنه از اصفهان میانو برای منم خوبه.بعضی وقتا دایی کیمیا میاد خونمون باهاش بازی میکنه
من وقتی بارداربودم میگفتم پسرم دنیا اومد برم باهاش بگردم ولی این کرونا لعنتی که اومددیگه پامم از خونه نمیتونم بیرون بزارم😔
یه مواقعی الیاس همش گریه میکنه وقتی میبرمش حیاط بچم ساکت میشع بچم دلش پوسید توخونع😔😔😔
خداروشکرواقعاباعث شدکه بتونم بیشترپیش پسرم باشم وبراش وقت بزارم
من که الان یک سال بیشترکه خونه بابام نرفتم ازاون طرف باردار بودم وجفتم پایین بود نبایست تکون میخوردم بعدش که زایمان کردم گفتم بچم هنوز کوچیکه ونمیشه برم مسافرت الانم که کورنا لعنتی ول نمیکنه که بتونم برم خونه بابام دلم کلی براشون تنگ شده همش تو خونه هستیم یعنی منو بچه هام حسابی کلافه شدیم کاش زود این کورنا تموم شه
خیلی بده معلوم نیست چه ویروسی پخش کردن یهو که از کنترلشون خارجه.خدا لعنتشون کنه
دخترم پستونکی شد .در مرحله پوشک گرفتن هستیم .روزای اول خیلی سخت بود چون عادت داشت عصر ی دوری بیرون بزنه ولی با خریدن اسباب بازی مختلف سرگرم شدیم تو خونه ولی همچنان بهونه میگیره وقتی پدرش میره سرکار غصه میخوره .خدا کنه زودتر واکسن این ویروس لعنتی ساخته بشه راحت شیم
خیلی خوب بود ولی واقعا خیلی خیلی سخت بود
من اگه پسرم داره باعث شادی و نشاط من شده وگرنه تنها تو خونه چقدر دلگیر میشد، ولی یه بديش این که پسرم وابستگیش نسبت به من خیلی زیاد شده❤️
من و دخترم توی خونه کلی خوش میگذرونیم توی قرنطینه باباش کلی براش اسباب بازی جدید خرید تا سرگرم باشه و هوس بیرون رفتنم نکنه رابطمونم خیلی گرم تر شده❣😘
پسر من که خسته شده بنظرم دیگه بازی امون و کارامون واسه اش تکراری شده😞
مامانایی که دوست دارن نی نی بزارن تو کالسکه خیلی صابون به دلشون نزنن تو کالسکه زیاد نمیمونن این وروجکا
شناخت من نسبت به بچه هام خیلی بیشتر و بهتر شده
شوهرمن تو کادر درمان هر موقع که میره سرکار اونقدر دلشوره دارم که خدایی نکرده مبتلا نشه مخصوصا که بچه کوچیک داریم
از یه لحاظ خوبه از یه لحاظم بد ک همش خونه بهم ریختس همش ناهار شام گزاشتن حوصلمون پوکید خدالعنت کنه چینی هارو 😐👊
برای ما که پر از ماجرا بود.باردار بودم با امیرعلی که یه پسر بچه بازیگوش و پر از شیطنت هست 3ماه خودمون رو تو خونه قرنطینه کردیم باهاش بازی می کردم،نقاشی،خونه سازی،اشپزی،طرف شستن و...از بس امیرعلی رو بالا پایین کردم خیلی بهانه گیری می کرد دنبال باباش گریه می کرد بغلش می کردم تا آروم بشه .استرس زیادی داشتم شب ها خوابم نمی بر د.اخرسر دچار زایمان زود رس شدم و15روز بیمارستان بودم.امیرعلی رو ندیدم بعد که با بچه برگشتیم با یه عجوبه ای روبرو شدم که فقط می خورد و الکی گریه می کرد .توی این دوران تا الان امیرعلی رو فقط با خوراکی،انواع اسباب بازی نگه داشتیم.خدا کنه این کرونا بزودی نابود بشه.ما که زندگی مون بهم ریخته خسته شدم ازبس دست وپاهام تو آبه .بخاطر بچه نارسی که دارم بیشتر از قبل می شورم.
ماشهری هستیم که خوشبختانه هنوزجزء قرنطینه جدی قرارنگرفتیم ولی خیلی مراعات میکنیم خیلی جاهاکه دوست نداشتیم بریم حذف کردیم....یاخیلی اشخاص دوست نداشتیم همراهشون باشیم درتماس نیستیم خیلی ازخرج کردنای بیهوده حذف شده قبلامیرفتیم خیابون یه عالمه خریدمیکردیم ولی الان بیرون نمی ریم که اون خرجاانجام بدیم الان به اون نتیجه رسیدیم که الکی هزینه میکردیم ودرزندگی بااونایی که دوستشون داریم وواسمون مهمن درارتباط هستیم😘😘
برای من که تعغیری نکرده مهمونی دعوت میکنن باید بریم نریم مامانم ومادرشهرم ناراحت میشن ولی زیاد بیرون نمیریم منوپسرم که فقط توخونه بعضی وقتا میریم پاین خونه مادرشوهرم افسردگی گرفتیم دوست دارم بریم مسافرت
کرونا لذت بجه داری رو ازم گرفت...بیچاره کوجولوم فقط به من و باباش عادت کرده یکی دیگه رو ببینه بغض میکنه و شروع میکنه به گریه
برای منم زیادفرقی نکرده بچه امومیزارم توکالسکه میبرمش دورمیزنم میام خونه چون اینجاهمه رعایت میکنندخداروشکروضعیت سفیده
من که به خونه عادت دارم وعاشق تو خونه موندم جیه هی بری بیرون الانم که دختریم هست همش بازی میکنیم کلی خوش میگذره شبم دوتا بیهوش ار خواب
خیلی دوست داشتم همراه کوچولوی نازم بیرون برم مثل دوران قبل از کرونا که منوپدرش بیرون ومهمانی میرفتیم.گاهی دلم میگیره ازخونه موندن.اما حالا هم میشه بارعایت نکات بهداشتی به روال قدیم زندگی مون ادامه بدیم و خوش بگذرونیم.
سلام افسردگی جای نمیشه بری بعد بچه ها دوس دارن برن بیرون من که نه خودم میرم میرون نه دخترم اگه برای کار ضروری باشه میرم
رابطه که خوبه و عاشقشم اما سخخخخخخخخخت بچه داری واقعا توشرایط کرونایی واسترس وکم رفت امدی برام فککننم داره افسردگی میاره😢😢😢😢😥😥😥😥
بچه ها حوصلشون خیلی سر میره تو خونه واذیت میکنن وبهانه گیری
من ماه ششم بارداری بودم که کرونا اومد
الانم پسرم کارن یک ماهه هست و هیچکس ندیده پسرمو، از یه جهت خوب بود چون آرامش بیشتری داشتم بعد از زایمان از دید و باز دید بی موقع در امان بودم از یه طرف دیگه چون آدمی بودم که خیلی گردش میرفتم الان که حالم خوب شده میخوام بگردم و بیرون برم نمیشه.
از بیمارستان که مرخص شدم تا الان خونه مامانم هستم هنوز خونه خودم نرفتم، مامانم خیلی بهم کمک کرده میشه گفت تقریبا همه کارامو انجام دادن و اگه کرونا نبود میشد چند ساعت کارن بمونه پیش مامانم و منوهمسرم بریم مهمونی یا گردش اما کرونا نمیذاره لعنتی، از خدا کمک میخوام واسه این روزهای پر استرسمون...
برای ما مامانا خوبه که بیشتر به زندگی و بچه مون میرسیم ولی دلم برای دخترم می سوزه الان باید از پله های سر سره بره بالا ؛تو پارک بدو بدو کنه ؛لب ساحل شن بازی کنه ولی نمیشه😔
بچم همش تو خونست خیلی بهم وابسته شده سختتر ارتباط برقرار میکنه قبلا خیلی راحت پیش بقیه میموند اما الان کمتر شده
فقدبگین کیییی واکسن میاد 😪😥😣😣 فقدد استرسس
پسرم بدجور وابسته شده
واسه من که هیچ فرقی نکرده😔
منم دلم خیلی برای اون روزا تنگ شده روزای ک ختی حوصله نداشتم برای خودم غدا بزارم ی دفعه مهمون میومد خون خدهروشکر الان با پسرم سر گرمم ولی دلتنگ اون روزا
خیلی خوبه که توی این دوران ایریانام هست و تنها نیستیم خداروشکر
دیوونه شدم بخدا مدام در حال شستن دستهامم و به فکر بچمم ، دیگه رد دادم
اوایل مشکلی نداشتم با دخترم سرگرم بودم و امید داشتم تموم بشه اما الان کم آوردم دلم مهمونی میخاد خسته شدم از این همه استرس،دلم میخاد برم بازار اما ترجیح میدم نرم وقتی قرار با استرس باشه رفتنم،هیچی لذت بخش نیس همش ترس
منکه یک پسر۴ساله دارم خیلی بده قیلا یکم میرفتیم بیرون دور میزدیم حال وهوای بچه عوض میشد ولی الان هر چقد هم باهشون بازی میکنی وبراش تازه دوچرخا گرفتیم اسباب بازی انواع ماشیناواسباب بازی ها رو هم داره هرچند شب یکبارم توی حیاطمون آتیش روشن میکنیم جاتون خالی یک چای آتیشی میخوریم ولی هنوزم میگه حوصلم سر رفت خسته شدم.
فقط میگم خدا باعث و بانی کرونا رو لعنت کنه....
مااصلا قرنطینه نشدیم....بیخیال ماهرچقدرم رعایت کنیم بالاخره میگیریم مثل سرماخوردگی
از یطرف خوب بود واقعا از دست مهمون راحت شدم از طرف دیگم بد بود چون دخترم فقط خونه خودمونو میخاد اگ بریم جایی برا خونه گریه میکنه
بعد از کرونا مگه اومده؟؟
پسرمن همش3ماهش بود ک کرونا اومد،منم قبل کرونا همش دیگران بودن ک تو داشتنش کمکم میکردن ولی وقتی تو عید هم شوهرم هم مادرم کرونا گرفتن(الحمدلله الان بهترن)تازه اونجا بود ک بخودم اومدم و دیدم مادرم....باهمه سختیا منوپسرم تنهای تنها تو شهرغریب خیلی خیلی ازش مراقبت کردم تماما در اختیارش بودم و خدارو هزاربارشکر توهمون روزای تنهایی گهواره رو پیداکردم خدا عمر باعزت و تنی سلامت بده ب همه پرسنل گهواره عزیز.....درسته الان نمیشه بیرون رفت یاحتی عزیزامونو ببینیم ولی بیایید خوشحال باشیم ک هنوز کنار همیم....قدر لحظه هامونو بدونیم زندگی خییییییلی زود میگزره💚
وااای خیلی بد استرس شدید دارم خیلی هم ناراحتم.بچمم از بس ک خونه مونده کلافه شده تا درباز میشه میخواد بره بیرو
برا من که تو شهر غريب تنهام ،تنها سرگرميم دخترمه باوجود همه اذيت کردن و نق زدناش باز وحودش دلخوشيه زندگيمه، اما خب قرنطينه بودن باعث شده روحيمون خلق و خوي مون يکم تند شه عوض شه صبر و تحمل مون کم شه ب هرحال رو رفتارمون تاثير داره خستگي و خونه نشيني واقعا نياز به يه اسنراحت و تفريح داريم اما چه ميشه کرد جز خونه نشيتي
وقتی پسرم یک هفته ای بود، ایران اولین مبتلا به کرونا توی کشور رو رسما تایید کرد. اوایلش با وجود کولیک، توی قرنطينه موندن خیلی سخت بود، ولی الان خیلی بهتر شده الحمدلله. من از فرصت استفاده میکنم و زمانم رو تاجایی که بتونم با پسرم سپری میکنم.
من گرفتم وبچموازپشت شیشه میبینم خداروشکرکنین ک پیشتونن پسرم سه ماهشه فقط
والا یه بار رفتیم پارک سر خیابون..اونقدر استرس داشتم که تن و بدنم میلرزید و ۱۰دقیقه نشده برگشتیم..هر کس بهمون نزدیک میشد استرس و فشار عصبی کرونا میگرفتم..خیلی بد شده شرایط ..همه از هم فرارین
والا برا من ک تغییری نکرده چون قبل کرونا هم از خونه زیاد بیرون نمی رفتم
مزایایی داشته که باعث شده در گیر مهمون و مهمون بازی در این مدت نباشیم و بیشتر به دخترم برسم و باهاش بازی کنم ،هیچ کس از فامیل نتونسته ببیندش هنوز ،اما واقعا دوران پر استرسی داریم می گذرانیم بااینکه سعی میکنم به دخترم فکر کنم و شرایط خونه رو براش شاد نگه دارم اما این لعنتی واقعا داغونمون کرده.
والا كلافه شديم تو خونه هم خودمون هم بچه
من زندگی عادیمم همینطوری آرومو بدون بیرون رفتن تو سکوت خونه میگذشت ولی دوست داشتم پسرمو ببرم پارک یا برای خرید هایپر مارکت و.... ولی چه کنیم که نمیشه بیشتر اگه بتونم میبرمش طبیعتو جاهای خلوت خدا کنه کرونا از بین بره پسرمم ببرم با همبازیاش بازی کنه
من ک هروز میرم پیش مادرم با دخترم پارک میبرم من ب کرونا توجه نکردم چون اگ واقعا قسمتم باشه می گیرم
چند وقت دیگه موقع زایمانمه و همش استرس این کرونای لعنتی را داریم
خیلی بهش وابسته شدم و از اذیتاش خسته
خیلی بدشده من ارزوبود بابچه ام برم بیرون بگردیم واسش خرید کنم الان ازبس توخونه موندیم افسرده شدم بچه امم هم توخونه دلش میگیره خونه ها هم اندازه قوطی کبریت حیاط نداره ببرم بشینیم توبالکنم حوصلمون سرمیره کاش زود تموم شه ای خدا😭😭😭😭
والا من ک تا یادمه بیشتر توی خونه بودم تا بیرون الان تغییری نکرده چ زمانی ک بچه نداشتم چ الان ک یه پسر ناز دارم همش تو خونه هستم 😞
توی این فصل تابستان و روزای بلند ادم دلش میخاد عصرا بره بیرون گردش اما بخاطر کرونا نمیشه حیفه..بچمم ک بهم وابسته شده شدید.البته خوبه دخترما دارم وگرنه تو خوته دیوونه میشدم ..
من امسال اولین سالیه ک پسرمو دارم همش میگم شکر اگه نبود تنها تو خونه چ میکردم
وای خدا دلم لک زده واسه روزای قبل کرونا...روزای آزادی...دوران شادی...چرا قدر ندونستیم واقعا
کاش دوباره اون روزا برگرده تو این شرایط کرونا با این گرونی واقعا سخته سخته سخته😣😣😣😣
بایدرعایت کنیم این روزاهم سپری بشه وشکشت بدیم این کرونالعنتیوبعدازاین روزاخوب وبهتری درپیشه
والا عرض کنم خدمت شریفتون نی نی ما هم قبل از کرونا ما رو قرنطینه کرده بود کلا بیرون نمی رفتیم الانم زیاد فرق نکرده.کل وقتمون صرف پسر گلمون شده بازی بازی شبها یه موقع تو رختخوابشم بلند میشه حالت چهار دست وپا دو میکنه.استرس بیماری فثط نگرانمون میکنه.انشالله زودتر رفع بشه
من باردارم از موقع که باردار شدم کرونا آومد. همش تو خونه واقعا افسرد شدم نه جای میرم نه کسی میاد. خانوادام نمیبنم همش خونه تنها تا عصر که شوهرم از سرکار بیاد. این دوران خیلی بهم سخت گذشت. همش گریه میکنم. چون قبلا خیلی میرفتم بیرون تنها دل خوشیم این که چند ماه دیگه بچه ام بغل کنم این روزها کرونا لعنتی فراموش کنم .
اخ خیلی بده من میکفتم دیه بچم راه بره که ببرمش پارک نزدیک خونمون که هیچ نمیشه به خاطرکرونا لعنتی دیه خسته شدم نمیشه یه دقیقه تا مغازه باباش که پیش خونست ببرم اوایل میرفتم الان نه چون تو شهرمون روز به روز داره بیشتر میشه
سعی میکنیم با کتاب و بازیهای توخونه ای سرگرمشون کنیم ولی پارک میبینند یادشون میفته
بچه من که تو خونه کلافه میشه تا حیاط هم که شده میبرمش تا دلش باز بشه شانس بچه هامونه ایشالا که خدا باعث و بانی اون کسی که این ویروس رو ساخت لعنت کنه
وای خیلی بده
افسردگی گرفتم نه مهمونی نه پارکی نه حتی خرید
دلم میخواست بچه هاموببرم بیرون بازی کنن
ولی کرونالعنتی نمیزاره
همش استرس دارم
واقعا سخت شده زندگی همش بخوربخواب بچه هم حوصلش سرمیره منکه افسرده شدم
من که باردارم همش تو خونه ام . سخت هست ولی آدم به خاطر بچه اش هر کاری میکنه .
رابطه ک تغییری نکرده فقط اینکه مدام ک توخونه است عصبی میشه ک بچه ای هرروزبیرون بابچه هابازی میکردبااینحال هفته یبارمیبرم بیرون انگارازقفس ازادش کردن
دیوونه شدیم
سلام خیلی بده من افسردگی گرفتم دیگه نمیتونم مثل قبل به بچه هامو زندگیم برسم
منو دخترم از اولش زیاد بیرون نمیرفتیم.زیاد اذیت نشدیم ولی گاهاً دخترم آه میکشه و مشخصه که خیلی حوصلهاش سر میره یکم بازی میکنیم یکم غذا درست میکنیم فعلا وفق دادیم خودمون رو با شرایط ولی واقعا سخته و سخت تر میشه با موج دوم
با دخترم که عالی شده فقط با همسرم داریم ب مشکل میخوریم
اون سرکار میره و بیرون میره حداقل چندساعتی ولی من از خونه بیرون درنمیام و این قضیه داره دیونم میکنه
کسی راهی بلده بگه خواهش میکنم
خداروشکر تو خونه دخترای گلم هستن وگرنه با این اوضاع کرونا ک حتی جرات نداری تو کوچه بری دق میکردم، هر روز یک بازی جدید ویک سرگرمی جدید براشون توخونه میزارم ک احساس نکنن خونه جای خوبی نیست اینجوری میدونن بچه ها خونه یه جای امن هستس ولذت با خانواده بودن رو بیشتر درک میکنن، ان شاء الله ک هرچه زودتر تمام بشه ماهم یکم بریم بیرون واسه تفریح کردن 😺 😺
سلام من واقعا همه سرگرمی ام شده پسرم با اون بازی میکنم. خیلی خوبه که دارمش خداروشکر. عالیه رابطمون 7 ماهشه ولی انقد با احساسه که نگو
برای منم خیلی سخته قبلانا دوره مهمونی زنانه داشتیم مهمونی زیاد میرفتیم ومی اومدن بیشتر بیرون بودیم ولی الان خیلی سخته همش خونه هستیم پسرم همش جلوی پنچره میره بیرون نگاه میکنه همش ناراحت پسرم هستم که نمیتونم ببرمش بیرون بگیره
هیچ تغیری نداشتیم
رابطمون و وابستگیمون بیشتر شده و از وجودش روز به روز بیشتر لذت میبرم
من تا زاییدم یک هفته بعد گفتن کرونا اومده.😬😬هیچی تا ۳ماه قرنطینه بودم...خیلی دوران بدی بود شاید اگر پسرم نبود حتما مخم با دختربزرگم ک ۷سالشه پیاده میشد چون خیلی غر میزنه و نتونست کلاس اولش رو تموم کنه ......
اگه کیانم نبود که روزم شب نمیشد خیلی خوبه که هست باهم بازی میکنیم میخابیم پا میشیم غذامیخوریم شبم با اقایی میریم یه دور کوچیک میزنیم فقط تو ماشینیم ،اما دلم میخواس هر روز ببرمش خونه مامان بزرگم خونه خالم پارک ،چقد دلم میخواد ببرمش اتلیه عکسای خوشگل بگیریم الهی که به زودی زود کل دنیا از این بیماری پاک بشه الهی امین
باماشین ک خیلی میریم ولی تنهاوپیاده نرفتم تاحالا
متاسفانه بابا کیمیا فوت کرده تنها هستم ونمیتوام تنها باشم تسمیم گرفتم ازدواج کنم وبا همسر دومم عقدیم به روحیه بچم ازدواج کردم
بچه من ازوقتی که قرنطینه شدیم خیلی اذیت میکنه قبلامهدمیرفت اروم بود یاپارک میرفت پیش بچه هابازی میکرد ولی الان همش خونس
منکه انقدر دلم میخواد با دخترم و همسرم برم بیرون من اصلا آدم تو خونه بمون نبودم بخاطر دانشگاه هر روز بیرون از خونه بودم خوبه خداردشکر دخترم هست و الا دق میکردم از صبح تا اخر شب شوهرم سرکاره
همه مون آرزو داشتیم برا این روزا که کلی گزدش و مسافرت کنیم، ولی حیف که این بلا نذاشت، مام دست تنها داریم بچه داری میکنیم، کاش مردم رعایت کنن، ماسک بزنن، کاش مردم رعایت کنن مسافرت نرن، کاش تهرانیا رعایت کنن شمال نیاین، از جون ما شمالیا چی میخواید؟؟! رد دادیم دیگه!
منم توی شهر غریبم ولی دارم دیوانه میشم همون پارک همیشگی هم نمیشه رفت
از وقتی دنیا اود یه هفتش بود قرنطینه شد😐مگه قرار بود چیز خاصی شه ؟
مشکل اینکه سال گذشته پسرم کوچیک بود و درکی از پارک نداشت ،اما امسال که پسرم میتونست بدو بدو کنه ،تاب سواری ،متاسفانه کرونا اومد
خیلی سخته، من یه پسر هفت ساله دارم که خیلی شیطونه، قرنطینه باعث شده که اون انرژیشو توی خونه و با به هم ریختن خونه و بیشتر با خراب کردن وسایل خونه خالی کنه. الان هم که دخترم به دنیا اومده خیلی سر به سرش میذاره. بدیش اینه که توی یه آپارتمان کوچیک هستیم که امکان فعالیت بدنی توش وجود ندارد.
خیلی اوضاع بدی شده ولی خوب خوبه این فندقا هستن ک سرگرممون کنن من شوهرم اول بیکار بود خوب بود پسرم بهش عادت کرده بود ولی الان ک ساعت ۱۲ شب میاد و پسرم خیلی بهانه گیریشو میکنه الان خیلی ب خودم وابسته شده کاش کرونا نابود شه بچمو ی دفعه ببرم پارک
خيلي ناراحتم شانس بچمه نميتونم جاهاي گشتني ببرم مثل شهر بازي گردش پارك دلم خيلي ميسوزه براش
ما کلی بازی می کنیم یک روزتولدمی گیرم،ویه روزمهمان بازی ....ولی بچه به بیرون هم احتیاج داره یکم خاک بازی یا گردش وپارک انرژی تخلیه کنه .دخترم همش ازمن می پرسه مامان کرونا کی میره خونشون مابریم پارک ،بازارکفش بخرم .دعا کنیم خدا هرچه زودازشراین ویروس خلاصمون کنه
بلاازهمه مردم جهان بدورباشه
ولی ازشرمهمونی وعروسی راحت شدیم مخصوصاعیددیدنی
خیلی سخته از این اتاق ب اون اتاق دخترم از بس تو خونه موند اخلاقش عوض شد همیشه دادوفریاد میکنه خیلی کم حرف گوش میده...خدا کنه این کرونا لعنتی تموم بشه و بتونم دخترم رو ببرم تفریح وببرمش امام رضا چون معصومه عاشق امام رضاس
هیچی دیوونه شدم
قبلنا مامانم نگه میداشت کارامو میکردم الان دست تنها دیوونه شدم
ما که مرتب میریم بیرون توخونه بند نمیشیم
خدا رو شکر میکنم چون می دونم اگه خدا بخواد ریشه کرونا رو بکنه واسش ثانیه زیاده ولی احساس واقعیم دلم می خواد هر چی زودتر راه درمانش پیدا بشه و بره .یه عالمه لباسای شیک خریدم واسه پسرم که هر روز یه چی تنش کنم بریم بیرون و کلی مراسم داشتیم الان هم همش تو خونه میکنم تنش ذوقش میکنم و کلی عکس میگیریم ولی کیفش بیشتر بود میرفتیم بیرون و گردش و مراسمای عروسی
رابطه مون خوب خیلی نزدیک و وابسته شد،ولی پسرم به خونه و محیط آروم عادت کرده
از اونورم کلی لباسهای خوشگل برای بیرون و مهمونی خریده بودیم داره تو کمدش خاک میخوره و کوچیک میشه براش ،کالسکه هم که تغییر کاربری داده داره تو خونه میچرخوندش 😂 کلا آرزو به دلمون گذاشت دیگه 🤦♀️
خیلی سخته من کلا ادم بیرونی بودم مسافرتی ورفتوامدزیاد،ولی الان کلا خونه نشین شدم تواین مدت فقط یباز خانواده هامونو دیدیم حالا خداروشکر یک ماه قبل کرونا دخترم بدنیا اومد باهاش سرم گرمه وگرنه دیوانه میشدم
منو دخترم باهم بیشتر وقت میگذرونیم اما واقعااااااا خیلی سخته
سلام دوستان کسی هس ک پای بچش کلاب فوت باشه؟؟
خیلی, سخته
واسه منکه شاغل بودم و از روز اولی که کرونا اومد تعطیل شدیم یعنی عاااالی شد
حالا اینجور میتونم همیشه پیش دخترم باشم و از تک تک مراحل رشدیش نهایت لذت رو ببرم
خ سخت شده من بچه هام دیگه صبرشون تموم شده فقط دوست دارن برن بیرون بگردن...حق دارن خوب من خودم دست کمی ازشون ندارم 😉...چون خ باهم میرفتیم بیرون و پارک میگشتیم الان بد عادت شدیم...ترک عادتم خ سخته..
هیچی
من که برافرقی نمیکنه پیش ازکروناهم زیادبیرون نرفتم باسه تابچه مگه جایی هم میشه بریم
ولا من همه جا پسرمو میبرم به جز بازار که خودم تنهایی میرم یا با شوهر جانم
تو این کمترین زمان کرونا خیلی چیز ها برامون یاد داد یاد داد که چطوری از عزیزانمان دور باشیم از تفریحمان از زندگیمان خیلی چیزها آرزو هامونو به باد برده کرونا همش تو خونه گریه و زاری ولی بازم خداروشکر دخترم عشق واسم تو خونه سرگرمم میکنع ولی اونم مثل من تو تونه ماندن عادت نکرده دغ جیکنه😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😥😥😥😥😥😥😥😥😥😥😥
دلبستگی و وابستگی❤️
من و پسرم صبحا تا عصر باهم سرگرمیم.بازی میکنیم و مشغولیم تا عصر
خدارو شکر خونمون چسبیده به یه پارکه.عصرا میزارمش توی کالسکه و میریم توی پارک پیاده روی.پسرمم حسابی کیف میکنه.تا بیایم خونه همسرمم اومده
دیگه شیفتمون عوض میشه😅 اون بچه رو نگه میداره و بازی میکنه باهاش منم به کارام میرسم
شبم که نمیفهمیم کی خابمون میبره
ولی بازم از خدا میخام زودتر این مریضی ریشه کن بشه تا بچم بتونه بقیه رو ببینه.خاله ها عموها داییش مامانبزرگا و بابابزرگاش همه حسرت دیدنشو دارن😢
من که کچل شدم از دست دخترام همش میخان برن بیرون خدا کنه زود تمام بشه این دوره
اصلا تاثیر خوبی نذشته تو روابط. باید الان بچه بره بیرون ، با بقیه در ارتباط باشه تا یاد بگیره متاسفانه نمیشه. خونه پدر و مادر میریم ولی بچه همسن و سال میخواد تا بچگی کنه. بیشتر تو خونه ایم دوتامون کلافه و خسته ایم. دخترم به خاطر خستگی همش نق میزنه. خدایا تمومش کن...😫😫
من خوشحالم یه کوچولو به خونه مون اومده وگرنه خیلی به خاطر بیکاری حوصله مون سر میرفت دخترم تو این وضعیت نعمت بزرگیه
من و همسرم که مثل گذشته می ریم سرکار فقط با استرس...خوب خیلی از برنامه ریزی هامون بهم خورد مثل مهد رفتن دخترم.یا مثلا پارک و گردش بردنش حتی دیدن بچه های فامیل همه ی اینا کنسل شده فعلا.سعی میکنیم تو خونه براش جایگزین پیدا کنیم بابازی کردن ولی مشکل اصلی من اینه که دخترم بیش از پیش داره وابسته میشه و جنبه زندگی اجتماعی و بازی با بچه ها و کمتر کمتر یاد میگیره و حتی دوری میکنه.من فکر میکنم این بدترین تاثیر این دوران
برای منم زیاد فرق نکرده فقط استرس کرونا به بقیه ی استرسها اضافه شده چون من خیلی کم بیرون میرفتم از ترس سرماخوردگی ...الانم دیگه مجبوریم بخاطر سلامتی بچه رعایت کنیم. حتی خودم نون براش میپزم
ازاینکه انقد توخونه بودیم خسته شدیم و کم حوصله... و روزا خیلی تکراری شده چون همش توخونه. تنوع کارا هم که کم شده.. بی حوصله شدیم اما باوجود پسرمون زندگی شیرینه وایشالا به امید ریشه کن شدن کرونا به زودی. زندگی شیرین ترهم خواهد شد... یادتون نره پس از هر سختی یه آسانی هم هست..
ما همیشه خونه بودیم و هستیم فرقی نکرده فقط بخاطر قرنطینه تم تولد خودم درست کردم فهمیدم استعداد نقاشی داشتم و کاردستی و نمد دوزی عالی تر از هر چیزی میتونستم انجام بدم
زمان شروع کرونا پسرم سه ماهش بود و تازه اسباب کشی کرده بودیم ک قرنطینه خونگی شدیم شوهرمم خیلی احتیاط کار بود از اول اسفند تا سه ماه هیچکس نیومد خونمون و هیچ جا نرفتیم خیلی خیلی خیلی سخت بود با بچه کوچیک بدون کمکی
پسر منم بهونه گیره
خیلی اذیت شدم تو اون سه ماه شش کیلو وزن کم کردم از خستگی و بیخابی
اما از اول خرداد هر چند روز ی بار خونه مادرم میمونم ک کمکم کنن شرایط بهتر شده
و خیلی منتظر بچه بودم ک ببرمش بیرون، خونه ی اقوام برای عید ، براش خرید کنم، عاشق این بودم بچمو ببرم برای مراقبت ک کرونای لعنتی ن عید دیدنی برامون گذاشت ن خرید و ن هیچی
اولین عید پسرم و اولین سال از زندگیش همش،تو خونه
خیلی هم بد شد ک با این شرایط کسی رو نمیشناسه حتی عمه و داییش رو
و فکر میکنم برای اینده بچه های هم سن پسرم خیلی تاثیر بدی داشت کرونا همه شون با اجتماع و شلوغی غریبه شدن
وای کرونای لعنتی ارامش و تفریح ازمون گرفته .همش فکر این بودم که بعد زایمان با بچهام تفریح میکنم اما کرونای لعنتی همه چی خراب کرد .هیچکی هم رعایت من نمیکنه که نیاد خونمون .همش ترس دارم کرونا بگیرم
واقعا بامامان آوینا موافقم اگ بچه نداشتیم افسردگی شدید میگرفتیم
من تو قرنطینه حامله بودم خودم نزدیک بود مغزم بترکه
والله سرگرم کردن بچه خیلی سخته خیلی بهونه بیرون میگیره .دلمم براش میسوزه واقعا تویه چهاردیواری مثل زندونی هاشدیم .
از یه نظر خوبه چون ما که بچه کوچیک داریم باید تو خونه باشیم بهشون برسیم وقت مهمونیای زیاد عروسی خرید نداریم اگه بخوایم به این چیزا برسیم از بچه غافل میشیم از یه نظرم بده که نمیشه هفته ای یک بارم جایی رغت اگرم بریم با ترسو لرز ههست
من همیشه منتظر بودم بچه دار بشم بعد با بچه م برم بیرون کلی بگردیم ببرمش شهربازی.ولی الان ک این کرونا اومده همش تو خونه یم پسرم خیلی حوصله ش سر میره گاهی اوقات میبرمش تو حیاط باهاش توپ بازی میکنم.
تغییری نکردیم ما😐
خیلی بده.احساس میکنم از زندگی لذت نمیبرم😫😫😫
اعصاب نمونده افسردگی گرفتم به زور کارهای بچه هامو وخونمونو انجام میدم 😐😐😐
من خیلی نگران پسرمم چون مطمئنم کلی آسیب روانی و اجتماعی و روحی میبینه یک سالشه و الان نیاز داره با هم سن و سالاش بازی کنه با اجتماع آشنا بشه و اطرافیانش رو بشناسه اما الان 4 ماهه تو خونه قرنطینه است و مطمئنا این وضعیت به این زودی تمام نمیشه و آسیب هایی ک توی قرنطینه به روح و روانش وارد میشه بیشتر و بیشتر میشه
خدا هر چه زود تر این کرونای لعنتی رو از بین ببره من همیشه آرزوم این بود وفتی باردار بودم میگفتم بچه م به دنیا که اومد تو بهار و تابستون میزارمش تو کالسکه میبرمش گردش میریم پارک سه نفری باهم میریم پیکنیک خوش میگذرونیم تو هفته یکی دوبار میریم مهمونی یا مهمون میاد خونه مون با هم خانوادگی میریم تو باغمون جوجه میزنیم چه خیال هایی داشتم 😔😔😔
خوبه با دخترم وقت میگذرونم ولی با رعایت بهداشت و ماسک خونه مامان و آبجیم میرم😉
ما که میشنویم قرنطینه ولی همه میرن بیرون برای گردش و تفریح .همه جا پر مسافر و گردشگر این چه قرنطینه ای هست من نمیدونم
من کبیچاره شدم پسرم اصلا دوست نداره خونه بمونه همش بیقراری میکنه ک بیرون ببرم ولی همش از بالکن خونه بیرونو نشونش میدم و پشت بام میبرم بچم خیلی دوستداره بره بیرون ولی حیف نمیتونیم تو این اوضاع نه میتونیم خرید کنیم چقذر ارزو داشتم بچمبیاد ببرم بیرون خرید کنم براش
رابطه من و فرزندم را بیشتر کرده و باهم بازی میکنیم وسرگرمش میکنم😄😄
بیشتربابچهام وقت گذروندم
بخاطر این قرنطینهپسرم بشدت ب خونه عادتکرده الان بخوام برم جایی خونه مامانم یا مادرشوهر اذیت میکنه و گریه🤦♀️
خیلی سخته با یه بچه همش تو خونه ادم دلش میخواد یه تفریحی چیزی بره ولی نمیشه
خیلی بد شده بچه خسته میشه خدایش دیگه حوصله ندارم
خیلی افتضاح تقریبا خانوادگی افسردگی گرفتم زودترتموم بشه که خیلی حالمون گرفته ی
ب خون هم تشنه شدیم😂😂😂😂😉
قبل از قرنطینه همسرم دوشیفت کار میکرد و خیلی کمتر باهم بودیم بخاطر همین دخترم بیشتر به من وابسته بود و زیاد تو بغل باباش نمیموند اما وقتی که قرنطینه شروع شد همسرم دیگه یه تیکه خونه بود مخصوصا اینکه بعداز باز شدن ادارات هم اتاقی همسرم کرونا گرفت و به هردوشون گفتن نباید بیاین و اینطوری شد که الان دیگه دخترم به شدت به باباش وابسته شده و اگه اومد خونه و همون موقع بغلش نکرد شدیدا گریه
برای من فقط نیم ساعت کوچ بازی میکنه میاد وبقیش بامن سرگرم بازیه منتظرداداششه که کلا بیرون نره وفقط بااون سرگرم بشه خیلی دوست داره اینجوری
ب امید اینکه این دوران میگذرد داریم میگذرونیم ب امید خدا آن شالله خدا ماونی نی هامون ب عاقبت بخیر کنه همیشه سالم و سلامت باشیم میگذره این دورانم من غریبم کسی رو تهران ندارم واسه من هیچ فرقی نکرده این قرنطینه ولی خب خیلی هم دوست داشتم حالا ک دخترم هس باهم بیرون ببریم ببرمش پارک اما کاریه ک شده چاره نیس ☺️
خوب ازیه لحاظ کرنا خوب بودبرای من یه کم رفت امد کمترشدازیه لحاظم دوست دارم بادخترم بریم بیرون بدونه هیچ استرسی ولی نمیتونیم اگه هم بریم بااسترس
رابطه منو بچه هام خیلی بهتر و صمیمی تر از قبل شده 😍با اینکه قرنطینه سختیهای خودش رو داره ولی ما سعی میکنیم تو خونه بهمون خوش بگذره و حالمون خوب باشه....امیدوارم حال دل همتون خوب باشه دوستای عزیزم❤
مامان محمدحسن عین منی
سلام من چون معلم هستم همیشه بچه ام پیش مادرم بود فرصت خوبی شد تا بیشتر کنار بچه وشوهرم باشم از یک جهت خوب بود اما بالاخره بیرون نرفتن واینکه استرس بیماری اذیت کننده هست انشالله که بحق قمر بنی هاشم زودتر کرونا از بین برود
خداروشکرمیکنم که خدابهم شانس مادرشدن دادواقعابادخترم توخونه خیلی بهمون خوش میگذره اگردخترمونداشتم حتماافسرده میشدم خداروهزارمرتبه شکربعضی اوقات هم زیادخسته بشیم باهمسری ودخترمون باماشین میریم دوردورتوخیابونالب ساحل😍
تاثیر منفی و جنگ همسرم میگه انگار هوو همدیگه این اینقدر جنگ میکنید اگه همسرم نباشه جدامون کنه همدیگرو میکشیم😅😅
من ارزو داشتم با بچم برم بیرون بگردم ولی نمیشه😫
من اگه پسرم نبود نمیتونستم تحمل کنم. الانم نمیتونیم بریم بیرون و پارک و پیاده روی و بچم داییاشو نمیتونه ببینه ولی باهم تو خونه بازی میکنیم. پسرم تو قرنطینه شروع کرد حرف زدن چون من بیشتر باهاش حرف میزنم الانم شروع کردم دارم از شیر میگیرمش.
بچم از چهار ماهگی مهد میرفت چون من دانشجو ام ولی این مدت همش پیشش بودم.
من که اولش باردار بودم دیگه سرکار نرفتم مرخصی گرفتم حسابی قرنطیه کردم از وقتی هم بچم به دنیا اومده کاملا قرنطینه ، هنوز خاله و دایی هام بچم رو ندیدن🙁 ولی خوب اینجوری خیالم خیلی راحت تره چون شیر خودم رو میخوره اگه خدانکرده من مریض بشم گناه داره.
ممکن خسته شدم دیگه افسردگی بعد زایمان کم بود این خونه موندن هم بهش اضافه شد مخصوصاً اگه شوهرم درمان نکنه
همش تو خونه ایم ..لعنت به کرونا بیرون بردن بچم بدون استرس آرزوم شده😭
خیلی واقعا سخته پسرم خیلی کمتر دیگه باباشو میبینه. لجباز شده بهونه گیر شده خیلی روز ها برامون سخت میگذره به من و پسرم
من فقط دوماه نرفتم بیرون حلا میرم بیرون کم کم ولی پسرم خیلی دلتنگی پارک می کنه منم خیلی دل می سوزی براش🥺🥺
سلام من اگر دختر قشنگم نبود افسردگی می گرفتم از صبح باهاش مشغولم تا شب خیلی خوب ولی کاش کرونا نبود
خدا رو شکر میکنم تو این اوضاع خدا یه دلگرمی بهم داده،ولی پسرم خیلی اذیت میشه چون بیرونو می خواد منم فقط بالا پشت بوم میبرم یا یه لحظه تا دم در
من که دخترم پاییز به دنیا اومد نمیشد جایی بری بخاطر سرما بعدم که بزرگتر شد و هوا هم رو به گرما رفت کرونا اومد خونه نشین شدیم و دخترم به خونه عادت داره خودمم خونه رو ترجیح میدم یه عالمه بازی میکنیمو واسش تاب بستم و حسابی خوش میگذره شبا هم با ماشینش میبریم پاک میگردونیمش با رعایت کامل بهداشت #کرونا_راشکست_میدهیم
بد نیست تو این مدت دخترم خیلی خیلی به باباش عادت کرده طوری که الان که صبح ها میره سرکار پشت سرش گریه میکنه و باصدای هر ماشین یا بوق فکر میکنه باباشه زود بلند میشه میره سمت در میگه بابا بابا
خب تونستم بیشتر به دخترم برسم و بیشتر براش وقت بزارم از جون و دلم درسته خانوادما کم میبینم ولی خب بجاش مادر خوبی هستم و شدم برای دخترم کلی بازی میکنیم باهم عشق و حال😊😊😊😊😊😊😊ولی ای کاش زودتر گورشا گم کنه این کرونای لعنتی دخترما ببرم پارک
واقعا سخته دختر بزرگ ترم کاراته زبان میرفت الان خیلی حرص میده میگه خسته شدم اگه اینجوری باشه بچه هامون پیشرفت نمیکنند
خیلی خوبه ولی متاسفانه وابستگی نگرانم میکنه
خیلی بدع افسردپی گرفتم تو خونه دخترمم اصلا دیگه واینمیسته تو خونه همش میخاد بره بیرون خیلی خیلی سخته
باعث شدبیشترکنارپسرم وقت بگذرنیم بهم وابسته تربشیم
من مربی پیش دبستانیم و مجبور بودم بچمو از ۷ ماهگی پیش مادرم بزارم و عذاب وجدان داشتم بخاطر این تعطیلی اجباری کل وقتمو با بچم گذروندم و از این بابت خیلی راضیم☺️☺️
من از روزی که بچم دنیا اومد کرونا هم اومد اوایل خوب بود چون تو خونه بچه داری میکردم زیاد مهم نبود وای الان دلم میخواد برم بیرون ولی میترسم هیچ جا نمیرم هیچکس نمیاد افسردگی گرفتیم
برای منم تغییری نکرده.
تا به خودمون اومدیم که بچه خوبه برا سرگرمی کرونا اومد..
والا من بچم ۲ماهش بود که کرونا اومد همش درگیر بچه داریم عصرا ادم دلش میخواد بره بیرون بگرده با بچه حیف نمیشه
نمیشه گفت خوبه اخه من همیشه دوست داشتم با بچهم برم پیاده ردی ولی الان فقط روزی نیم ساعت میزارم داخل کالسکه و داخل کوچه میچرخیم ،انشالللله زود تر تمام شه
برا من که هیچ تغییری نکرده
بنظرم خیلی ام خوبه الان دیگه مجبوریم ی سری از مهمونی های هزینه بر تو این گرونی رو کنسل کنیم بخاطر کرونا
من ک اگه دخترم نبودواااقعا افسردگی میگرفتم شوهرم ک صبح میره غروب میادومن بادخترم سرگرمم ولی خییلی سخته ادم نتونه ازخونه بره بیرون بچه شوبگردونه من همیشه ارزو داشتم بابچم برم بیرون توکالسکش کنم بریم پیاده روی پارک ولی الان بخاطراین کرونایذلعنتی نمتونم😢😢
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.