۸ پاسخ

هیچی،من همیشه درحال‌کارم ولی توخونه مون انگاربمب ترکیده

هیچی شوهرت ک خونه بود بگو نگه دار کاراتو انجام بده ناهار فردارو شب حاضر کن یا بچه خوابه کاراتو بکن

منو توصیف کردی

باید صبر و تحمل کنیم عزیزم.منم همینجورم.فقط ناهار ب زور درست میکنم اگه ازش چیزی موند ک شام میخوریم اگه ن ک حاضری درست میکنم.بچه معنی بشین.نکن.نرو.وایسا.بیا و... این جیرارو نمیفهمه.باید مراقبشون بود.هفته ایی یکبار جارو میکنم.صبحا سرکارم دیگه با بچه انرژی کار خونه رو ندارم.ب قول مامانم کارخونه همیشه هست و تمومی نداره اما بچه یه اتفاقی بیفته ممکنه ک جبران ناپذیرباشه

رمز موفقیت نیست همه ناموفقن

پدر با مسئولیت و دختر بافهم😁😊

دقیقا منم همینم

منم اوایل خیلی سخته بود چون تجربه اولم بود اما کم کم با شرایط کنار اومدم چون خودم خواستم این راهو بیام 🌱

سوال های مرتبط

مامان اِلای مامان اِلای ۱۳ ماهگی
بچه ها بیاید ی نظری ازتون میخوام و ازتون میخوام بگید چ رفتاری داشته باشم با اون شخص

بچه ها من در هفته ی روز در حد چندساعت اونم با تماسای پدر شوهرم ک میگ دل تنگ بچه ام میام خونشو و بر میگردم خونه گاهی شب دیر وقت میرسیم میخوابیمو فرداش بعد ناهار میریم و ی مادر شوهر فوق العاده فضول دارم ک فک میکنه خودش خوبه و بی نقصه ولی من پر از مشکلم اینا همش یک طرف
بعد خودتون میدونید ک ی مادر حسش هیچوقت اشتباه نمیکنه من متوجه این هستم ک از الان داره یجور رفتار میکنه ک وقتی بچم ب اون درک از فهم رسید نسبت ب من بدبین و ازم فاصله بگیره از رفتاراش معلومه مثلا هی بچمو بغل میکنه میگه مامانت منماااا بعد بچم گریه میکنه ک بیاد بغلم هی میگ بیا بریم بچرخیم بغل اون نرو دیگ اوایل برداشت خوب میکردم ولی بعدها حرکات دیگ ام دیدم مثلا من بچمو میبوسمم میگ اه نکن بچه بو گرفت یا بچه کثیف شد میبره فورا میشوره دستو صورتشو ولی خودش انقد بچمو تف مالی میکنه ک بچم جیغ میزنه میرم میگیرمش یا امروز بچم داشت جیغ میزد میگ انقد مادرش داد زده اینجوری میکنه ها برادرشوهرم گفت چرا مضخرف میگی اخه اون بیچاره ک همش اروم میحرفه گفت ن همش داد میزنه شما کرید حتما پدر شوهرم گفت والا تو خودت حرف زدی ی محل و حالی میکنی ک یا میگ بچه رو من تربیت کنم واقعا رو مخمه کارهای دیگ ای ک زیادن ب نظرتون چیکار کنم