سلام به همه مامان ها
میخوام از یکی از تجربه های خودم براتون بگم شاید شما هم در موقعیت مشابهی قرار بگیرین....
زمانی که آریا تازه به دنیا اومده بود من از مادرهامون برای حمام کردن آریا تا ۳ ماهگیش کمک گرفتم. همون اول متوجه شدم که مادر خودم با آرامش و ملاحظه بیشتری این کار انجام میده ولی مادرهمسرم اینطوری نبود و من صلاح دونستم که مادر خودم فقط بگم بیاد ولی بعد یه مدت همسرم گفت که شاید مامانم ناراحت بشه و هرچند وقتی بگد برای حمام کردم اریا بیاد....
من با این که میدونستم اسن کار اشتباه ولی بخاطر رضایت همسر و مادرهمسرم این کار کردم ... و چشمتون روز بد نبینه آریا به شدددت گریه کرد و من هرچی به همسرم گفتم گفت تو خیلی حساسی و مادر من همه بچه های فامیل برده هیچ کس اینجوری نشده....
منم دفعه بعد باز گفتم بیاد و بازم آریا گریه کرد و از اون به بعد دیگه از حمام ترسیده شد.
با این که آب بازی خیلی دوست داره و من همه کاری نیکنم که داخل حمام بهش خوش بگذره و بازی کنه ولی بازم میترسه و کلی جیغ میکشه ....
اینو گفتم که بگم به عنوان یه مادر به شددددت به خودتون و احساستون اعتماد کنید اگر کاری رو میدونید که به صلاح فرزندتون نیست بخاطر رضایت دیگران اون کار انجام ندین...
چون اگر فرزند شما آسیبی ببینه این شما هستین که باید تاوانش بدین نه کسایی که با ندونم کاریشون باعثش شدن!!!

۱۱ پاسخ

کاملا درست میگی عزیزم .متاسفانه اطرافیان گاهی خیلی مادر تحت فشار قرار میدن

کاملا درسته من بعضی وقتا پسرم از صدا میترسه مادر شوهرم بهش میگفت آرشا جون مگه تو ترسویی من یبار بهش گفتم مامان محبت میکنی تو جمع پسر منو ترسو خطاب نکنی همسرم اصلا آدم جبهه گیری نیست و فوق العاده احترام منو‌نگه میداره ولی بهم گفت زیاد حساس نباشم رو‌این حرفا ولی من بهش گفتم خط قرمز من پسرمه نمیتونم از حرفی بگذرم در آینده پسرم دچار کمبود عزت نفس و اعتماد بنفس بشه

میدونی چیه مادرشوهرا پیدای قدیمن سربچه رو میکنن زیراب کیسه رو میگیرن دستشون همچین میکشن روبدن بچه ادم فکرمیکنه داره مرغ میشورع‌.ولی الاان مادرای خودمون با صبرو حوصله میشورن ملاحضه ترن این دیدگاه منه

کاملا موافقم👍

منکه از ۱۳روزگیش خودم حمامش کردم...

منم همین برام پیش اومد🙁یکبار مادرهمسرم بردش حموم پشت سرهم آب میریخت روش بچه فقط جیغ میکشید وقتایی ک نمیتونس فعلا بشینه رو پاهاش مینشوند میشستش 🥲 خیلی اذیت میشد یکی دوبار شستش بعد ک اومدم خونه خودم همیشه خودم بردمش حموم الانم دوس داره خداروشکر

دقیقا منم فقط یکبار اونم واسه حموم ده روزگی پسرم دادم مادرشوهرم حمومش داد
بجز اون روز فقط خودم و مامانم اینکارو میکردیم یا شوهرم میومد نگهش میداشت من میشستمش
من حتی تا به امروز اجازه ندادم کسی به پسرم غذا بده یا شیر بهش بده
چون چند بار به چشمم دیدم که غذاشو فوت میکردن و این ی ایراد بزرگیه که تنفس یکی دیگه روی غذای بچه باشه

دقیقااا درسته

واقعا عزیزم

من که بخاطر بچم باهیچ کس شوخی ندارم چیزی به دلم نباشه باهاشون مخالفت میکنم بدشون بیاد برام مهم نیست

اوایل مامانم می‌شست بعد هی شوهرم میگفت بشورم گفتم نه آخر گفتم ولش کن بشورالان ازیک ماهگی شوهرم میشوره خودم گاهی میشورمش خداروشکر حموم خیلی دوس داره

سوال های مرتبط

مامان ادیب کوچولو مامان ادیب کوچولو ۲ سالگی
فقط اومدم بگم
ما مادرها باید آگاه باشیم
یعنی یک مادر آگاه خیلی بهتر از یک مادر نگران هست!
اومدم بگم ما به عنوان مادر باید خیلی از بیماری ها رو بشناسیم
و در موردشون بدونیم
تا اگر خدای نکرده نشانه ای توی فرزندمون دیدیم
به پزشک مراجعه کنیم.
منتظر نباشیم که بزرگ میشه خودش خوب میشه که این بزرگترین اشتباست!
پس لطفا به پزشک مراجعه کنیم🙏🏻🌱
یه بخشی از حرفم رو به نوع دیگری باید تکرار کنم که سوءبرداشت نشه!
ما به عنوان مادر، باید انواع بیماری های جسم و روح و روان رو تا حدودی بشناسیم و نشانه هاش رو بدونیم و برای فرزند خودمون بکار بگیریم یعنی شش دانگ حواسمون به فرزند خودمون باشه نه اینکه اگر یه بچه دیگه دیدیم بهش برچسب بزنیم!!!
چون ما قرار نیست پزشک باشیم، فقط قراره یه مادره آگاه باشیم☝🏻.

موجودات خیالی که بعضی بچه ها دارن و باهاش حرف میزنن به مدت طولانی!
جیغ کشیدن های پیاپی و ممتد!
لجبازی بیش از اندازه و مخالفت با والدین!
عدم ارتباط چشمی!
عدم واکنش به اسم خودش!
و خیلی نشانه های دیگه
که باید جدی بگیریم
و این رو هم بدونیم که مجموع چندین نشانه میتونه منجر به این بشه که مراجعه کنیم به پزشک.
زمانی که حس میکنین چیزی هست که عادی نیست.!!!..
فقط اومدم بگم ، درد رو وقتی زود بفهمیم درمانش راحت تره تا زمانی که خدای نکرده دیر شود!
امشب از همه تون التماس دعا دارم مخصوص🤲🏻✨
میدونم نه شبِ قدره نه شبِ آرزوها
یکی از شب های معمولی خداست که یه بنده محتاجه به دعاست🙏🏻✨
ممنون که خوندین دوستانِ نازنینم🙏🏻🌱
مامان آرشا❤️ مامان آرشا❤️ ۲ سالگی
سلام مامانا
پسر من ۱۹ ماهشه و ۱۱ کلمه بیشتر نمیگه ولی خب خداروشکر هوش خوبی داره اینو تو رفتار و کردارش متوجه میشم و اصلا بابتش ناراحت نیستم چون این درک رو دارم که بچه ها باهم‌ متفاوت هستن همینطور که میبینید با اعتماد بنفس این موضوع رو‌عنوان کردم دیشب ۲تا از دوستای همسرم با خانوماشون رو خونمون برای اولین بار دعوت کردم دست قضا بگیشون پسرش از پسر عزیز من یکماه بزرگ تر بود که از آرشا جان بیشتر کلمه میگفت داشتم میشنیدم که اون یکی دوست همسرم به مادر اون پسر جان میگفت ببین آرشا فرقش با پسرت یکماه ولی چقدر کم صحبت میکنه حالا با تمسخر انقدر برام‌جالب بود چطور بعضی آدما انقدر گستاخ هستن سر سفره طرف بشینن و ایراد هم‌بگیرن
بعد با همسرم در موردش صحبت میکردم امروز واقعا راست میگفت بعضی آدما به خاطر حقارت و بدبختی و تمام تروماهایی که از کودکی به دوش میکشن از آزار دیگران لذت میبرن و این باعث‌میشه رنجش خودشون از حقارتشون کم میشه سرتون رو درد نیارم خواستم بگم اگر کسی ا. قصد آزارتون داد بزارید به حساب رنجی که خودشون تو زندگی میکشن 🌱🕊️🍃
مامان مورچه مامان مورچه ۱ سالگی
خب ما بالاخره رسیدیم به واکسن ۱۸ ماهگی🥹
دروغ چرا یه کوچولو استرس دارم ولی خب بروز نمیدم، من باید اروم باشم چون اضطرابم به پسرمم منتقل میشه.
ما یک هفتست که داریم تو خونمون درمورد واکسن صحبت میکنیم و نمایش اجرا میکنیم با عروسکاش، با یه سرنگ بدون سوزن به همشون واکسن زدیم😁
یعنی میدونه قراره چه اتفاقی بیفته، میدونه که درد داره و میتونه یکمی گریه کنه، نگفتیم درد نداره و هیچی نیست!
امشبم بردیمش حمام که چندروز آب نزنیم به پاش.
امشب من کلی خوراکی مورد علاقش رو آماده کردم که فردا بعد از بهداشت بریم پارک که تا میتونه راه بره چون به کمتر شدن درد پاش کمک میکنه♥️
شربت استامینوفن هم میبرم با خودم که بلافاصله بعد واکسن بهش بدم و جای واکسنشم‌ یکم بمالم.
حقیقتا به مدت دوروز اصلا برام مهم نیست که چیزایی که میخوره مفیده یا مضر، تا جایی که خط قرمزامون رد نشه آزاده که هرچی میخواد بخوره و هرچقدر دلش میخواد میبریمش گردش و بیرون.
فقط برام این مهمه که این دوروز با کمترین ناراحتی و گریه رد بشه، درد واکسنش براش کافیه🥹
تنها خوراکی هایی که مجازه بخوره همیناییه که توی عکسه، به جز اینا بستنی خونگی هم فردا بهش میدم، شاید یدونه هم توی پارک براش بخرم که بهش خوش بگذره البته اگه درخواست کنه😍
ایشالا که با کمترین چالش بگذره برامون😍🙏
مامان آنیسا مامان آنیسا ۱ سالگی
خانوما شوهرتون بهتون فحش میده؟دعوامون شد بهم گفت گو ه خوردی با پدرت😔منم گفتم تو خوردی با اون بابات که مثل سگ افتاده بود بیمارستان
خدا شاهده همون لحظه پشیمون شدم از گفته خودم چون باباشو دوس داشتم یهو حمله کرد بهم گفت چی گفتی منو خفه کرد با سیلی زد تو دهنم😭😔
گفت گمشو از خونم بیرون گفتم اونی که میخواد گمشه تویی هنوز این سیلی که زدی بهم رو دوست پسرم بهت میزنه نه بابام😐😐😐😐آخه من این حرفارو از کجا میارم همون لحظه خاک تو سرم
یا خدا بازم حمله کرد
زد تو سرم گفت خاک تو سرت پس دوس پسرم داری اره گفتم آره
😐😐😐😐😐😐گفتم آره بعد دوباره دعواااااااااا فحششش های خیلی بد خانوادگی ناموسی من به اون اون به من
خوبه دخترم خونه نبود مثل دوتا سگ افتادیم به جون هم
بعد دستشو تا جون داشتم گاز گرفتم نفسش رفت داشت بیهوش میشد ترسیدم بیشتر گاز گرفتم
حس کردم گوشتش داره کنده میشه میاد دهنم😭😔آخه ترسیدم ول کنم بزنه
بعد هیچی گریه کرد😐گفت حرفات آتیشم میزنه از خدا میخوام امشب یا تو بمیری یا من
مامان فندقی🫂🍁✨️ مامان فندقی🫂🍁✨️ ۱ سالگی
✅بدزبانی كودک را ناديده بگيريد❌

اگر به طور اتفاقی،‌ كودكتان واژه ناشايستی را به كار برد، سعی كنيد به بدزبانی او، بی‌توجهی نشان دهيد. وانمود كنيد كه آن را هرگز نشنيده‌ايد، بنابراين هرگونه تاثیر آن را بر خودتان از بين برده و بازی او را به یک بازی یک نفره تبديل كنيد، چيزی كه اصلا برای كودكان جالب نيست.

خودتان هم بدزبانی نكنید
از آنجا كه می‌دانید بدزبانی شیوه‌ای است كه كودک برای اعمال كنترل بر شما به كار می‌گیرد، پس خودتان بدزبانی نكنید. او ممكن است به دنبال راه‌هایی باشد تا عمدا شما را عصبانی كند و با بدزبانی، توجه شما را به خود جلب كند. پس از شركت در این بازی خودداری كنید.

✅وقتی پدر و مادر بیش از حد برای فرزندانشان تلاش کنند، دیگر جایی نمی‌ماند که فرزندان برای خودشان تلاش کنند. اگر کودک می‌تواند خودش به تنهایی دکمه‌های پیرهنش یا بند کفشش را ببندد یا تکالیف مدرسه را انجام دهد اجازه دهید خودش این کار را خودش انجام دهد مگر اینکه خودش‌ کمک بخواهد.