امروز از صبح که خوابیده بودم و مثل این چند هفته اخیر کمردردای پریودی خفیف داشتم و نامنظمم بود برا همین اصلا جدی نمیگرفتم.ساعت ۳بود که احساس کردم برای بار سوم تکرر ادرار داره به زیردلم فشار میاره و رفتم دستشویی که یکم خون بعد ادرارم دیدم.بعد رفتم طبقه بالا به مامانم بگم خون دیدم یهو احساس کردم داغ میشم و ازم آب گرم بی اختیار میاد و حدودا اندازه نیم لیتر آب با فاصله چند دقیقه ازم خارج شد و فهمیدم کیسه آب ترکیده.شروع کردم تو خونه قدم زدن و یکم خیلی خفیف کمر درد داشتم و زیر دلم درد میکرد.شوهرمو بیدار کردم و انقد ترسید و هول شد پرید لباساشو پوشید ولی من یکم طولش دادم تا ۴ رفتیم بیمارستان.رفتم زایشگاه و منو بستری کردن و بهم سرم زدن و مسکن و بعدم آمپول فشار که فاصله دردام کم بشه.اولش که رفتم سه سانت بودم ولی تا ساعت ۶به ۱۰رسیدم و فول شدم.همه چیز خوب بود فقط نی نی یکم درشت بود و خواستن برش نزنن و آخر مجبور شدن بریدن و یکم بهش فشار اومد و تنفسش تند شد ولی خداروشکر ساعت ۶و نیم دنیا اومد و یهو تمام دردای من تبدیل به خنده و خداروشکر گفتن و اشک شوق شد.برام قبل برش بیحسی زدن با آمپول و بریدن و بخیه زدن راحت بود.

۲۱ پاسخ

خیلی مبارکه
منم الان ۳ ساعته یه دردی از زیر دلم و کمرم میپیچه تو کل دلم سفت میشه ول میکنه دوباره بعد ۵ دیقه همونه
نمیدونم درد زایمانه یا نه
خوابیدم تو نیم ساعت چن بار بیدارم کرد

بسلامتی عزیزم
مبارک باشه انشااله ❤️⚘️

مبارکه عزیژم

من تکرر ادرارم زیاده..ولی دردی ندارم..ممکنه علامتی چیزی باشه؟

میگم که مهدیه جان وقتی متوجه شدی کیسه آب پاره شده چیکار کردی؟ منظورم اینه آب میریزه پایین از شلوارت رو فرش میریزه؟؟ بعدش باید پد بزاریم؟؟

عزیزم چند هفته زایمان کردی؟

چند هفته زایمان کردی؟

منم دیشب زایمان طبیعی داشتم خیلی راضی هستم
واقعا خدا کمک میکنه

تبریکـ میگم عزیزم

مبارک باشه عزیز برای منم دعا کن عزیز

ای جانم مبارکه. قدمش پربرکت😊🤗

خداروشکر که زایمان راحتی داشتی پاقدمش خیرباشه

راستی اینم بگم که من شب قبلش اولا زیاد حالت چمباتمه مثل دستشویی ایرانی نشستم و دوم به لطف داداشم نقطه ماساژ فشاری دقیقا فاصله بین انگشت شصت و سبابه دستامو ماساژ محکم میدادم که باعث تحریک میشه و فکر نمیکردم انقد اثر بذاره ولی گذاشت و عالی بود.موقع رفتن به بیمارستانم خرما و پسته و آبمیوه خوردم.تو بیمارستانم ماما روی توپ منو وسط درد ورزش میداد و میگفت خیلی کمک میکنه به زایمانت.سعی کنین دم و بازدم درست داشته باشین و تنفس درست بهتون خیلی کمک میکنه.بازم سوالی داشتین من درخدمتم دوستای گلم🤍🪷

عزیزم خداروشکر گلم برای من هم دعا کنید که زایمان راحتی مثل شمارا تجریه کنم

انشالا همه مثه شما زایمان راحتی رو تجربه کنن🙂

دقیقا منم ۳سانت شدم بدون درد بانشتی کیسه اب زایمانم خیلی زوداتفاق افتاد کاش اینم اینجوربشه

خدارو شکر مبارکتون باشه 😘❤️😍

خداروشکر عزیزم که راضی بودی وراحت شدی برای منم دعاکن 💕💕

بسلامتی عزیزم 😘

کلا قسمت سخت ماجرا ۵دقیقه آخر بود و الانم حالم خوبه و اولین دستشویی رفتنم بعد زایمان هیچ درد و سوزشی نداشت.بهیارم اومد منو برد کمر به پایین با آب گرم شست و خیلی خوب بود.از بعد زایمانم میتونستم راحت بشینم و راه برم ولی اینو بدونین اگه این کارارو بکنین بخیه هاتون دیر خوب میشه پس استراحت بعدش احترام به بدن خودتون و خوبی در حق نی نی تون هست که بتونه مادر سالم و قوی داشته باشه خیلی زود.امیدوارم همتون زایمان راحتی داشته باشین چه طبیعی چه سزارین ولی من از انتخابم فوق العاده راضیم و بازم خداروشکر میکنم.

خداروشکر ک واست راحت گذشت
قدمش پربرکت باشه عزیزم😘😍❤️

سوال های مرتبط

مامان پرنسا🧜🏻‍♀️ مامان پرنسا🧜🏻‍♀️ ۹ ماهگی
سلام ،من اومدم تجربه زایمان طبیعیمو بگم
ساعت سه صبح ۲۹ اردیبهشت بود ک بدون هیچ درد قبلی (فقط دوروز کمر درد خیلییی خفیف داشتم ) تو خواب یهو احساس کردم ی چیزی ترکید و همون لحظه اندازه ی پارچ آب ازم ریخت
زنگ زدم ماما همراهم. گفت وسایلت رو جمع کن برو زایشگاه تا دردت بگیره و خونه نمون ، چون کیسه ازت پاره شده حتما باید تحت مراقبت باشی
ساعت سه و نیم رسیدم زایشگاه و کم کم دردام شروع شد ، دردای اولش کاملا عادی و قابل تحمل بود ، ولی نیم ساعت آخر یکم شدید شد ، من بیشتر کمر درد داشتم تا درد پریودی
اخراش دیگ خیلی بی حال شدم در حدی ک حوصله حرف زدن هم نداشتم😅
ساعت پنج و نیم بود ک انقباض بعدی ک گرفتم دیگ درد نداشتم فقط احساس زور زدن داشتم به ماما همراهم گفتم ، و گفت فول شدی و بچه کامل تو کانال زایمانه و هر وقت احساس زور داشتی ، محکم زور بزن
همون لحظه بود ک گفت میخواییم برشت بدیم ، من ترسیدم و فکر کردم خیلی درد داره حتما. و گفتم نمیشه برش نزنین من میترسم ، ولی ماما گفت اگر برش نخوری ب مقعد زیاد فشار میاد و اینجوری بدتره
خلاصه من منتظر زدن تیغ بودم ک گفت تموم شد 😐 گفتم همین برش همین بود ؟؟ گفتن آره ، دردش وااااقعااااا کم بود و چیزی حس نکردم از یه سرم زدن هم کمتر درد داشت بعد برش با دو سه تا زور محکم دیگ بچه ب دنیا اومد 😍
بعد از دو سه دقیقه هم جفت رو کشیدن و در آوردن ، فقط ی قسمت یکم اذیت شدم ، بعد از بیرون اومدن جفت دکتر اومد و واسه اینکه هرچی لخته و خون اضافه اگ مونده تو رحمم بیرون بیاد دستشو کامل کرد تو رحم و یکم چرخوند ، اینجا یکم بد بود فقط 😅
خلاصه ساعت هنوز شیش نشده بود ک زایمانم تموم شد
مامان Amir hafez مامان Amir hafez ۹ ماهگی
تجربه زایمان
پارت اول
من از همون اول ماه نه هرجایی که پیش دکتر رفته بودم بهم میگفتن لگنت واسه سر بچت کوچیکه ولی چون بچه اولم بود بیمارستانا دولتی عملم نمیکردن چندین جا رفتم با دکترا دستمزدشون زیاد بود یا قبولم نمیکردن که بخوان عمل کنن منم دیگه مجبور بودم منتظر درد طبیعی بمونم که بعدش حداقل بستریم کنن
هفته قبل که من ۳۹هفته ۲روزم بود روز سه شنبه ساعت هشت صبح خواب بودم یهو حس کردم یک چیز آبکی با فشار ازم خارج شد توجه نکردم دو دقیقه گذشت دیدم اندازه یک پارچ آب دوباره ریخت ازم بازم گفتم شاید ادرار بوده زیاد نگه داشتم یهو بی اختیار اومده دوباره رفتم سرویس دوباره همون اندازه اومد رفتم نوار گذاشتم چنتا همش پشت سر هم خیس میشد دیگه مطمئن شدم کیسه آبه چون آب بچم زیاد بود خیلی ازم آب اومد رفتم حمام خونمو مرتب کردم بعدم شوهرمو بیدار کردم صبحانه خوردیم بعدم رفتیم بیمارستان قسمت زایشگاهش رفتم داخل و وضعیتمو بهشون گفتم ولی انقد شلوغ بود که همش ردم میکردن واسه یک معاینه نیم ساعت الکی وایستادم
مامان گندم🧚‍♀️🌾 مامان گندم🧚‍♀️🌾 ۷ ماهگی
مرخص شدم و شد شنبه ۹ تیر آقا ما ۷ صبح رفتیم بیمارستان شوهرم کارای بستری رو انجام داد و پرونده تشکیل داد منو بستری کردن خلاصه تا کارام انجام شد ساعت شد ۱۰ صبح بهم امپول فشار زدن نیم ساعت بعدش دردام شروع شد هی می‌گرفت ول میکرد دستگاه گذاشته بودن واسه چک کردن انقباض هام و قلب بچه خلاصه درد داشتم تا ساعت شد ۵ عصر سِرُم رو قطع کردن دکتر گفت یه سرم معمولی بزنید بهش تا بلند شه ورزش کنه وقتی سرم قطع کردن دردام هم قطع شد چون هنوز وقتش نبود یه یک ساعتی من ورزش کردم باز برام سرم فشار شروع کردن باز نیم ساعت بعدش دردام شروع شد تا ۱۲ شب چند بار هم معاینه کردن ۲سانت بودم و سر بچه پایین نیومده بود گذشت ساعت شد ۱۲ شب سرم رو قطع کردن باز دردام قطع شد گفتن بخواب باز صبح سرم رو شروع کنیم خلاصه گفتن میخای خانواده ات رو ببینی میتونی بری رفتم پشت در مامانم بود با شوهرم دیدمشون یکم باهاشون حرف زدم رفتم خوابیدم شد یکشنبه ساعت صبح باز سرم فشار رو شروع کردن باز دردام شروع شد ساعت ۹ قطع کردن دردام قطع بلند شدم ورزش کردم واینا اینم بگم از رو شنبه من چیزی نخوردم نمیزاشتن چیزی بخورم فقط اب خلاصه دکتر اومد معاینه کرد دیدن همون ۲سانته پیشرفت نداشتم دکتر گفت اینجوری نمیشه واسه بچه خطرناکه ضربان قلب هم نامنظمه گفت میخام کیسه آب رو بزنم خلاصه کیسه آب رو پاره کرد یکم درد داشت باز گفت سرم فشار رو شروع کنید باز شروع کردن تا اینجا ۴ تا امپول فشار بهم زدن وقتی زدن دیگه رو بدنم جواب نمی‌داد ساعت ۱۰ونیم بود دردام شروع شد دردای واقعی خلاصه ساعت شد ۱ ظهر دردام بیشتر شد معاینه کردن شده بودم ۳سانت گفتن بلند شو ورزش کن و اینا تا باز امپول فشار شروع کنیم