۲۴ پاسخ

خب حساس نباش هرچی حساس تر بدتر
مم شاید از نظر بعضیا کم سن وسالم و متوجه نیستم یا مادر خوبی حتما نیستم
ولی من ب شخصه برای خوراک و خواب پسرم هچ کاری نمکنم
موقع ناهار سفره پهن یدفعه صداش میزنم متین بیا ناهار آمد خورد ک خورد نخورد جمع مکنم
موقع خابم همیت در اتاق قفل مکنم میگیرم میخابم بهشم میگم بیا بخاب آمد ک آمد نیامد من خاب رفتم
و واقعا تاثیرشو دیدم
چون تایم خاب خودش زودتر از مم رو تخت میره میخابه و ناهار هم میدونه صداش نمکنم سر سفره زودتر میشینه
کم توجهی کن باور کن نتیجه میبینی متین شده هفته ای غذا نخورد هیچی نگفتم تا اینک هفته بعدش خودش تقاضا غدا میوه میکرده

من دخترم خوابش اینطور کسی بیاد خونمون نمیخوابه. یا هم همه باید بخوابن بعد این بخوابه. واسه همین یه هفته خواهرم و زن داداشم اومده بودن خونمون. بهشون میگفتم سر ظهر که مانلی باید بخوابه برید حموم بمونید. یا میرفتن تو راه پله میموندن. من به مانلی میگفتم مثلا خاله تو دسشویی. زن دایی حموم و... اون میومد میخوابید. شبم تایم خواب مانلی همه خودشون رو میزدن به خواب این که خوابید پا میشدیم میشستیم حرف میزدیم. 😂
غذا هم هر کی بیاد خونمون میگه اون به من غذا بده. حتی گاهی خالش یا زن داییش میاد خونمون میگه اونا منو پوشک کنن.

منم عین توانیم هیج جا نمیرم
واقعا هم دلم نمیخاد کسی بیادد

اکثر بچه ها همینن بابا

منم میرم جایی پسرم چیزی نمیخوره،خوابش کلا کمه و مدام بیدار میشه

آره دختر منم اینحوری
یعنی وقتی بریم مهمونی یا مهمون بیاد فقط هله هوله میخوره به غذا لب نمیزنه

تو چقد منی بخدا پسر منم دقیقا همینه اعصاب نذاشته برام همه میگن خساسی ولی خیلی غصه میخورم رفتم مسافرت سه روز لب به هیییییچی نزد

وای پسرمنم دقیقا همینه هرکی بیاد یا ما بریم جایی نمیخوره اصلا دلم‌نمیخاد با کسی رفت امد کنم کوفتم میکنه

دقیقا پسر منم درست وقتی که پیش خانواده شوهرم میگم آره خوابش خوبه یا غذا خوردنش بر عکس پیش اونا انقدر بد میشه و همش نق میزنه

منم شریکم دراین خستگی

از وقتی بچه دار شدم از مهمونی رفتن و مهمون اومدن متنفرم چون فقط برام زهر مار میشه

دختر منم همينه
دورش شلوغ باشه نه ميخوابه نه غذا ميخوره
ولي من حساس نيستم
اصلاً سخت نميگيرم
تازه بقيه هم بهم ميگن دايانا غذا نخورده ميگم خوب نميخوره چي كار كنم 😄😄

والا اکثریت بچه ها همینن چشمشون به کسی میفته هیچی نمیخورن
پسر من همینه مگر خرت و پرت مثلا چیپسی چیزی بخوره وگرنه جایی میریم یه لقمه غذا نمیخوره فقط هم نق می زنه و میچسبه بهم
پسر دخترخاله م هم پارسال ما باهم رفتیم شمال سه روز خدا شاهده شاید اندازه دو وعده فقطسیب زمینی سرخ کرده خورد تو کل سه روز. هیچیی نخورد
فقط بچه های خوش غذا هستن که مهمونی هم برن مهمون هم بیاد باز غذاشونو میخورن تعدادشون کمه واقعا

بچه ها تو شلوغی همینن دیگه،بذار بهش خوش بگذره این چند روز...بعد که مهمونات رفتن برمیگرده به روال قبل

حالا من سخت نمی‌گیرم اصلا از روز اول وقتی رفتیم خونه مادر شوهرم ابنا یدف پیش عموش غذا خورده یبار زنعمو یبار پدرشوهرم یبار باباش کم پیش میاد خودم غذا بدمش از غذاشم ک بمونه اصلا عصبی نمیشم هرچقدر میل داشته باشه میخوره دیگ با زور فایده ندارد کاهی کم میخوره گاهی هم تقاضای دوباره غذا رو می‌کنه بجز وقتایی ک مریض میشه کاری به غذاخوردنش ندارم

پسر منم همینه فقط زمانی ک خودمون تنها هستیم تا حدودی غذا میخوره و میخوابه

بعید مدونم بچه ایی بر اثر چندروز ناهار نخوردن مرده باشه، بیخیال ،گشنش بشه میخوره اگرم نمیخوره ینی هنوز گشنش نیست، این چه مدل بچه تربیت کردنه که پیش گرفتی؟ میخای تااخرعمرت التماسش کنی؟ یه غذا رو جوری نشون بچه دادی انگارداره برا تو میخوره نه شکمش. ازبس دنبال بچه دویدی این شده

بچه ها هیمنجورن عزیزم منم پسرم وقتی کسی میاد خونمون یا جایی میریم اصلا غذا خوردن و خوابیدن یادش میره

اراد هم همینجوره ن غذا میخوره ن میخابه وقتی خونه مامانم برم از ذوق بازی اشتهاش کور میشه

دخترمنم اینجوریه برمیدارم میبرم اتاق غذاشومیخوره میارم

عزیزم میتونم بگم بهت تقریبا همه بچه ها جز یه عده کم که یا پرخورن یا عادتشون شلوغیه اینطورین

تنها نیستی بچه منم همینه بزور میبرمش تو اتاق جایی میرم غذا میدم ب قول پدر شوهرم میگ مهسا سهراب میبره اتاق پرووغذا بده

شلوغی

عزیزم ببرش تو اتاق تا بخوره تو شل۶وی با بقیه نشین

سوال های مرتبط

مامان آرتــیــــــن مامان آرتــیــــــن ۲ سالگی