۷ پاسخ

عزیزم منم همینطورم خیلی وابسته و نگرانم حتی به خاطرش الان چهار ماه هس ارایشگاه نرفتم چون نمیتونم بذارمش پیش کسی

من تا صب ی سمت ک خوابیدم پیش پسرم همونم پشتم ب شوهرم اصلا نمیتونم بدون اون بخام برگردم عذاب وجدان میگیرم

من از وقتی بدنیا اومده حتی توی تخت کنار مادر هم نتونستم بزارمش
همیشه کنار خودم خوابیده 🥹
و واقعا حتی یه احظه هم نمیتونم فکرشو بکنم که بتونم بزارمش توی اتاق خودش🥲
چون تا صبح هزار بار نگاهش میکنم روشو میکشم
چون پتوشو میبره توی دهنش 🤦‍♀️
واسه همین ان شالله بعد از ۲سالگی🥲

من شب اول های های گریه کردم 😂 تازه قبلش تو تخت کنار مادر بود هیچ وقت نذاشتم چسبیده به من بخوابه
الانم شبا قبل خواب میرم کنار تختش خوابیده ۵دقیقه نگاهش میکنم و بعد میرم میخوابم
ولی خب درس تری کار هم برای بچه هم خودماست

من اخه از اول فوبيا داشتم نكنه بزارم تو تخت خودم يا حتي بغلم يچيزيش بشه از روز اول گذاشتم تو گهوارش بعدم گذاشتمش تو اتاقش بهش وابستم ولي فقط بهش سر ميزنم و اگه بيرون برم دلتنگش ميشم
همين ك ميدونم مال خودمهه و سالمه ارامش دارم

6ماهگی زود نیست واسه جدا کردنش؟

منم اوایل اینطوری بودم یا میذاشتمش پیش مادرم میرفتم جایی همش دلم پیشش بود اما الان دیگه اکی شدم

سوال های مرتبط